احادیث امام کاظم علیه السلام

امام كاظم عليه السلام : خداوند به چيزى برتر از خِرَد، عبادت نشده است.

امام كاظم عليه السلام : همواره بكوش و خود را در عبادت و طاعت خداوند عزّ و جلّ بى تقصير مدان؛ زيرا خداوند آن گونه كه شايسته عبادت اوست ، عبادت نمى شود.

امام كاظم عليه السلام : چه زشت است نيازمندى بعد از توانگرى و چه زشت است گناه به دنبال عبادت و زشت تر از اينها كار كسى است كه عبادت خدا را پيشه كند و سپس از عبادتش دست شويد.

امام كاظم عليه السلام : خوبى بسيار را، بسيار مشماريد.

امام كاظم عليه السلام : خودپسندى درجاتى دارد؛ يكى از آنها اين است كه كردار زشت بنده به نظرش زيبا جلوه كند و آن را نيكو بيند و خوشش آيد و پندارد كه كار خوبى مى كند. يكى ديگر اين است كه بنده به پروردگارش ايمان آورد و براى اين كار، بر خداوند عزّ و جلّ منّت گذارد، حال آن كه در اين كار، خداوند را بر او منّت است.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمامُ الكاظمُ عليه السلام ـ في قَولِه تَعالى : «يُحْيِي الأَرْضَ بَعدَ مَوتِها» .حديث ـ : لَيسَ يُحيِيها بِالقَطْرِ، و لكِنْ يَبعَثُ اللّه ُ رِجالاً فيُحيُونَ العَدلَ فتَحيا الأرضُ لإحياءِ العَدلِ، و لاَءقامَةُ الحَدِّ للّه ِِ أنفَعُ في الأرضِ مِنَ القَطرِ أربَعينَ صَباحا .حديث

امام كاظم عليه السلام ـ درباره آيه «زمين را بعد از مرگش زنده مى كند» ـ فرمود : منظور زنده كردن زمين با باران نيست، بلكه خداوند مردانى را مى فرستد كه عدالت را زنده مى كنند و با زنده شدن عدالت، زمين نيز زنده مى شود. هر آينه، بر پا داشتن حدود (احكام) خدا در روى زمين، از باران چهل روز سودمندتر است.

امام كاظم عليه السلام : هركه علم خود را از خدا [از طريق كتاب و سنّت] نگيرد، دلش با شناختى استوار، كه آن را ببيند و حقيقتش را در قلب خويش بيابد، گره نخورد.

امام كاظم عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از كمترين مرتبه شناخت ـ فرمود : اقرار به اين كه خدايى جز او نيست و مانند و همتا ندارد و قديم است، [وجودش] ثابت و قطعى است، موجود (معلوم) است و مفقود نيست و هيچ چيزى مانند او نباشد.

امام كاظم عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از معرفتى كه به كمتر از آن شناخت آفريدگار حاصل نشود ـ فرمود : [اين كه بدانى ]چيزى مانند او نيست، و هميشه شنوا و دانا و بينا بوده است و هر كارى كه بخواهد، مى كند.

امام كاظم عليه السلام : خدا برتر و والاتر و بزرگتر از آن است كه به حقيقت صفتش رسيده شود؛ بنا بر اين، او را به همان گونه كه خودش خود را وصف كرده است، وصف كنيد و از جز آن خوددارى ورزيد.