احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام

صفحه اختصاصي حديث و آيات قرآن:
(وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللّه ِ إلها آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ) .
حديث

«آن كس كه با اللّه خدايى ديگر نيز مى خواند هيچ برهانى بر وجود آن ندارد. جز اين نيست كه حسابش نزد پروردگارش خواهد بود و به يقين كافران رستگار نمى شوند».
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ فيوَصِيَّتِه لِابنِه الحَسَنِ عليه السلام ـ : واعلَمْ يا بُنَيَّ أ نَّهُ لَو كانَ لِرَبِّكَ شَريكٌ لَأتَتكَ رُسُلُهُ ، ولَرَأيتَ آثارَ مُلكِهِ وسُلطانِهِ ، ولَعَرَفتَ أفعالَهُ وصِفاتِهِ، ولكِنَّهُ إلهٌ واحِدٌ كَما وَصَفَ نَفسَهُ ، لا يُضادُّهُ في مُلكِهِ أحَدٌ ، ولا يَزولُ أبَدا . حديث

امام على عليه السلام ـ در سفارش خود به فرزند بزرگوارش حسن عليه السلام ـ نوشت : بدان تو اى فرزندم كه اگر پروردگارت را شريكى بود، بى گمان فرستادگان و رسولان او نيز نزد تو مى آمدند و نشانه هاى پادشاهى و اقتدار او را مى ديدى و افعال و صفاتش را مى شناختى؛ اما خداوند همچنان كه خود در وصف خويش فرموده، خدايى يگانه است و در ملكش رقيبى ندارد و هرگز زوال نمى پذيرد.

امام على عليه السلام : سپاس و ستايش خداى را كه اول است پيش از هر اوّلى و آخر است بعد از هر آخرى و به سبب اول بودنش لازم است كه او را آغازى نباشد و به سبب آخر بودنش واجب است كه او را پايان و آخرى نباشد.

امام على عليه السلام : هيچ گاه زوال نپذيرد و همواره بوده است؛ پيش از همه چيز بوده بى آن كه او را آغازى باشد و پس از همه چيز هست بى آن كه نهايت و پايانى داشته باشد.

امام على عليه السلام ـ در پاسخ به مردى يهودى كه پرسيد: پروردگار عز و جل ما از كى بوده است؟ ـ فرمود : اى يهودى! چنين نبوده كه پروردگار ما نبوده و سپس بود شده باشد. سؤال «از كى بوده؟» تنها درباره موجودى به كار مى رود كه نبوده و سپس بود شده است. خدا موجود است بى آن كه حادث باشد. همواره بوده و قبل و نقطه آغازى ندارد. پيش از پيش است و پيش از نقطه نهايت [در جانب ازل]. غايت و نقطه پايان به او ختم مى شود، او پايان هر پايانى است.

صفحه اختصاصي حديث و آيات قرآن:
(وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إلّا هُوَ وَيَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلَا يَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلا يابِسٍ إلَا فِي كِتابٍ مُبِينٍ) .
حديث

«و نزد اوست كليدهاى غيب. آنها را كسى جز او نمى داند. هر آن چه را در خشكى و درياست مى داند. هيچ برگى نمى افتد مگر اين كه او آن را مى داند و هيچ دانه اى در تاريكيهاى زمين و هيچ ترى و خشكى نيست مگر اين كه در كتابى مبين آمده است».
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ولا يَعزُبُ عَنهُ عَدَدُ قَطرِ الماءِ،ولا نُجومُ السَّماءِ ، ولا سَوافِي الرِّيحِ في الهَواءِ ، ولا دَبيبُ النَّملِ عَلَى الصَّفا ، ولا مَقيلُ الذَّرِّ في اللّيلَةِ الظَّلماءِ ، يَعلَمُ مَساقِطَ الأوراقِ ، وخَفِيَّ طَرْفِ الأحداقِ . حديث

امام على عليه السلام : شمار قطره هاى آبها و ستارگان آسمان و ذرات گرد و غبار پراكنده در هوا و حركت مور بر خرسنگ و خفتنگاه مورچگان در شب تاريك، بر او پوشيده نيست. افتادنگاههاى برگها و برهم خوردن پلكها را مى داند.

امام على عليه السلام : آواى وحوش در بيابانها و گناهان بندگان در خلوتها و آمد و شد ماهيان در درياهاى بزرگ و برهم خوردن آبها از بادهاى سخت رامى داند.

امام على عليه السلام : دانش او به آن سوى ناپيداى پرده ها نفوذ مى كند و بر افكار و باورهاى پيچيده درونها احاطه دارد.

صفحه اختصاصي حديث و آيات قرآن:
(إنَّ اللّه َ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَإنْ تَكُ حَسَنَةً يُضاعِفْها وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أجْرا عَظِيما)
حديث . حديث

«همانا خداوند ذرّه اى ستم نمى كند. اگر نيكيى باشد آن را دو چندان مى كند و از جانب خود مزدى بزرگ مى دهد» حديث .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : وأشهَدُ أ نَّهُ عَدلٌ عَدَلَ ، وحَكَمٌ فَصَلَ . حديث

امام على عليه السلام : گواهى مى دهم كه خداوند دادگرى است كه به عدل رفتار كرده و داورى است كه حق و باطل را از هم جدا ساخته است.

امام على عليه السلام ـ در پاسخ به اين پرسش كه عدل چيست؟ ـ فرمود : عدل، آن است كه خدا را متهم نكنى.

صفحه اختصاصي حديث و آيات قرآن:
(فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَـرِقِ وَ الْمَغَـرِبِ إِنَّا لَقَـدِرُونَ) .
حديث

«نه ، سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم ...» .
الإمامُ عليٌ عليه السلام ـ لمّا قيل لَهُ : هل يقدرُ ربُّك على أن يدخل الدنيا في بيضةٍ ـ : إنَّ اللّه َ تَبارَكَ وتَعالى لا يُنسَبُ إلَى العَجزِ ، والّذي سَألتَني لا يَكونُ . حديث

امام على عليه السلام ـ آن گاه كه به او گفته شد آيا پروردگار تو مى تواند دنيا را در داخل تخم مرغى جاى دهد ـ فرمود : نسبت عجز به خداوند تبارك و تعالى نمى توان داد، اما آنچه از من پرسيدى شدنى نيست.