امام على عليه السلام : دنيا، سايه اى ناپايدار است.
امام على عليه السلام : دنيا، سايه ابر است و خوابى كه خُفته مى بيند.
عنه عليه السلام : لا يَغُرَّنَّكُم ما أصبَحَ فيهِ أهلُ الغُرورِ ، فَإِنَّما هُوَ ظِلٌّ مَمدودٌ إلى أجَلٍ مَعدودٍ .
امام على عليه السلام : زنهار، برخوردارى فريب خوردگان [دنيا] شما را نفريبد؛ زيرا كه در دنيا [چون [سايه اى است كه تا زمانى محدود ، پهن مى شود.
عنه عليه السلام : إنَّ الدُّنيا ظِلُّ الغَمامِ ، وحُلُمُ المَنامِ ، وَالفَرَحُ المَوصولُ بِالغَمِّ ، وَالعَسَلُ المَشوبُ بِالسَّمِّ ، سَلاّبَةُ النِّعَمِ ، أكّالَةُ الاُمَمِ ، جَلاّبَةُ النِّقَمِ .
امام على عليه السلام : دنيا ، سايه ابر است، خوابى است كه خفته مى بيند، شادىِ پيوسته به غم و شهد آميخته به شرنگ است؛ رباينده نعمت ها خورنده ملّت ها و جلب كننده رنج و عذاب هاست.
عنه عليه السلام : ما مَثَلُ دُنياكُم عِندي إلاّ كَمَثَلِ غَيمٍ عَلا فَاستَعلى ، ثُمَّ استَغلَظَ فَاستَوى ، ثُمَّ تَمَزَّقَ فَانجَلى .
امام على عليه السلام : حكايت دنياى شما در نزد من نيست ، مگر به سان حكايت ابرى كه [به تدريج] بالا و بالاتر مى آيد و سِتَبر و پُر مى شود و سپس از هم مى پراكنَد و از بين مى رود.
عنه عليه السلام ـ يَصِفُ الدُّنيا ـ : إنَّها عِندَ ذَوِي العُقولِ كَفَيءِ الظِّلِّ ؛ بَينا تَراهُ سابِغا
حَتّى قَلَصَ
، وزائِدا حَتّى نَقَصَ .
امام على عليه السلام ـ در توصيف دنيا ـ : دنيا در نظر خردمندان ، چون حركت سايه است كه هنوز پهن نشده ، جمع مى شود و هنوز زياد نشده ، كم مى شود.
امام على عليه السلام : حكايت دنيا، به سان سايه توست كه اگر بِايستى ، مى ايستد و اگر دنبالش كنى ، دور مى شود.
الإمام عليّ عليه السلام ـ فِي الدّيوانِ المَنسوبِ إلَيهِ ـ :
امام على عليه السلام ـ در ديوان منسوب به ايشان ـ :
امام على عليه السلام : هركه در پىِ سراب بدَوَد، خسته تر و تشنه تر مى شود.
امام على عليه السلام : مردم دنيا، به سان كاروانى خفته اند كه مى بَرَندشان.