احادیث امام رضا علیه السلام

امام رضا عليه السلام : امامت ريشه بالنده اسلام و شاخه برافراشته آن است.

امام رضا عليه السلام : امامت، زمام دين است و رشته مسلمانان و اصلاح و آبادانى دنيا و عزّت مؤمنان.

امام رضا عليه السلام ـ در بيان ويژگى امام ـ فرمود : در امامت ، توانمند و از سياست ، آگاه است.

امام رضا عليه السلام : هرگاه خداوند عز و جل بنده اى را براى [اداره ]امور بندگانش برگزيند براى اين امر به او شرح صدر عطا مى كند، چشمه هاى حكمت را در دلش جارى مى سازد و به او علم و دانش الهام مى فرمايد كه از آن پس ، از پاسخ هيچ چيز درنمى ماند و در يافتن راه درست سرگردان نمى شود.

عيون أخبار الرضا ـ به نقل از ثوبانى ـ : ابوالحسن موسى بن جعفر عليهماالسلام ، به مدّت ده سال و اندى ، هر روز پس از بالا آمدن آفتاب به سجده مى رفت و تا هنگام ظهر در سجده بود. گاهى اوقات هارون روى بامى كه مشرف بر زندان امام كاظم عليه السلام بود مى رفت و حضرت را در حال سجده مى ديد . يك بار به ربيع گفت : اين جامه اى كه هر روز در آن جا مى بينم چيست ؟ ربيع گفت : اى امير المؤمنين ! آن جامه نيست بلكه موسى بن جعفر عليهماالسلاماست كه هر روز بعد از طلوع خورشيد تا هنگام ظهر به سجده مى افتد . ربيع گفت : هارون به من گفت : براستى كه او از راهبان بنى هاشم است . من گفتم : پس چرا در زندان عرصه را بر او تنگ كرده اى ؟ ! گفت : هيهات كه چاره اى جز اين نيست .

صفحه اختصاصي حديث و آيات عيون أخبار الرِّضا : إنّ المأمونَ قالَ للرِّضا عليه السلام : يابنَ رسولَ اللّه ِ ... إنّي قد رأيتُ أنْ أعزِلَ نَفْسي عنِ الخِلافةِ ، وأجْعَلَها لكَ واُبايِعَكَ !
فقالَ له الرِّضا عليه السلام : إنْ كانتْ هذهِ الخلافةُ لكَ واللّه ُ جَعلَها لكَ فلا يَجوزُ لكَ أنْ تَخْلَعَ لِباسا ألبَسَكَهُ اللّه ُ وتَجْعلَهُ لِغَيرِكَ ، وإنْ كانتِ الخِلافةُ لَيستْ لكَ فلايَجوزُ لكَ أن تَجْعلَ لِي ما ليسَ لكَ.
فقالَ له المأمونُ : يابنَ رسولِ اللّه ِ ، فَلابُدَّ لكَ مِن قَبولِ هذا الأمرِ! فقالَ : لَستُ أفْعَلُ ذلك طائعا أبدا ... تُريدُ بذلكَ أن يَقولَ النّاسُ : إنّ عليَّ بنَ موسى الرِّضا لم يَزْهَدْ في الدُّنيا بل زَهِدَتِ الدُّنيا فيهِ ! ألا تَرَونَ كيفَ قَبِلَ وِلايةَ العهدِ طمَعا في الخِلافة ؟ ! فغَضِبَ المأمونُ ثُمَّ قالَ : ... فباللّه ِ اُقسِمُ لَئنْ قَبِلْتَ وِلايةَ العهدِ وإلّا أجْبَرتُكَ على ذلكَ ، فإنْ فَعلتَ وإلّا ضَرَبتُ عُنُقَكَ .
[ عيون أخبار الرضا : ۲ / ۱۳۹ / ۳ . ]

عيون أخبار الرضا : مأمون به حضرت رضا عليه السلام گفت: اى پسر رسول خدا! ... من صلاح ديدم كه خود را از خلافت عزل كنم و آن را به تو بسپارم و با تو بيعت كنم!
حضرت رضا عليه السلام فرمود: اگر اين خلافت از آنِ توست و خدا به تو داده است كه روا نيست جامه اى را كه خدا بر قامت تو پوشانده از تن به درآورى و به ديگرى بپوشانى و اگر خلافت از آنِ تو نيست ، حق ندارى آنچه را از آنِ تو نيست به من واگذارى.
مأمون گفت: اى فرزند رسول خدا! بايد اين كار را بپذيرى . امام فرمود: من با ميل خود هرگز اين كار را نمى كنم ... تو با اين كار مى خواهى مردم بگويند: على بن موسى به دنيا پشت نكرده بود، بلكه دنيا به او پشت كرده بود، مگر نمى بينيد كه چگونه به طمع خلافت ، ولايتعهدى را پذيرفت؟! مأمون در خشم شد و گفت: ... به خدا سوگند اگر ولايتعهدى را نپذيرى تو را به پذيرفتن آن مجبور مى كنم. اگر اين كار را كردى چه بهتر و گرنه گردنت را مى زنم.

عيون أخبار الرضا ـ به نقل از ابراهيم بن العباس ـ : هرگز نديدم كه امام رضا عليه السلام به كسى سخن تندى بگويد ، و يا پيش از آن كه كسى سخنش تمام شود سخن او را قطع كند . اگر مى توانست حاجت كسى را برآورد ، هرگز او را دست خالى برنمى گرداند ؛ هيچ گاه در برابر كسى پاى خود را دراز نمى كرد ، و چنانچه كسى در حضور او نشسته بود ، تكيه نمى كرد . هرگز نديدم كه به يكى از غلامان و خدمتكارانش ناسزا بگويد ؛ هرگز نديدم كه آب دهان بيندازد ، و يا هنگام خنديدن قهقهه سر دهد ، بلكه خنده اش تبسّم بود . هرگاه سفره اش را پهن مى كرد غلامان و خدمتكاران خود و حتى دربان [و ]مِهتر اسبان را با خود سر سفره مى نشاند .

امام رضا عليه السلام : تا سه خصلت در مؤمن نباشد، مؤمن نيست: خصلتى از پروردگارش، خصلتى از پيامبرش صلى الله عليه و آله و خصلتى از ولىّ خدا . امّا خصلت پروردگارش، نهفتن راز است؛ و خصلت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، ملايمت با مردم است؛ و خصلت ولىّ خدا، شكيبايى در تنگنا و سختى است.