«وَ أَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَـعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِى فَضْلٍ فَضْلَهُ» .
فَاستَقبَلَ آخِرُ النّاسِ أوائِلَهُم ، قالوا : ما لَكُم؟ قالوا : إنَّ نَبِيَّ اللّه ِ عليه السلام إنَّما دَعا بِدَعوَةٍ واحِدَةٍ ثُمَّ انصَرَفَ ، قالوا : سُبحانَ اللّه ِ ، كُنّا نَرجو أن يَكونَ هذَا اليَومُ يَومَ عِبادَةٍ ودُعاءٍ ومَوعِظَةٍ وتَأديبٍ ، فَما دَعا إلاّ بِدَعوَةٍ واحِدَةٍ!
قالوا: فَأَوحَى اللّه ُ إلَيهِ أن أبلِغ عَنّي قَومَكَ فَإِنَّهُم قَدِ استَقَلّوا دُعاءَكَ ، إنّي مَن أغفِر لَهُ اُصلِح لَهُ أمرَ آخِرَتِهِ ودُنياهُ .
الزهد ـ به نقل از ابو جَلَد ـ : داوود پيامبر ، به جارچى فرمود و او فرياد : «جمع شويد» سر داد . مردم ، بيرون آمدند و فكر مى كردند كه امروز ، داوود عليه السلام به اندرز و موعظت و دعا خواهد پرداخت ؛ امّا چون به جايگاهش آمد، گفت: «بار خدايا! ما را بيامرز» و رفت .
افراد آخر جمعيت ، از آنان كه جلو بودند [و بر مى گشتند] پرسيدند: چه خبر؟
گفتند: پيامبر خدا فقط يك دعا كرد و برگشت!
گفتند: سبحان اللّه ! ما انتظار داشتيم كه امروز ، روز عبادت و دعا و اندرز و موعظت باشد ؛ امّا او فقط يك جمله دعا كرد!
گفتند: خداوند به او وحى كرد كه : از طرف من به مردمت بگو آنان ، دعاى تو را اندك شمردند، در صورتى كه من ، هركس را بيامرزم ، كار آخرت و دنيايش را اصلاح مى كنم.