امام خمينى:
هر قدر در جوانى انسان مهذّب شد، شد.
اگر در جوانى خداى نخواسته مهذّب نشد بسيار مشكل است كه در زمان كهولت و پيرى كه اراده ضعيف است و دشمن قوى، اراده انسان ضعيف مى شود و جنود ابليس در باطنِ انسان قوى، ممكن نيست ديگر . . .
اگر هم ممكن باشد، بسيار مشكل است.
از حالا به فكر باشيد، از جوانى به فكر باشيد.
صحيفه نور، ج 1، ص 125
پيشگفتار
نه از خاك فروتريم، كه بستر رويش نشويم، و نه از دانه كمتريم، كه نروييم و نشكفيم. از ما به عنوان بشر، خواسته اند كه با شناخت «قدر» خويش، «تقدير» را در مسير سعادت و صلاح خويش رقم زنيم. ولى چگونه؟
پيمودن راه پرسنگلاخ و پرپيچ و خم و پرخوف و خطر «تهذيب نفس» و «خودسازى»، هم معرفت مى طلبد، هم همّت، هم همراه، هم راهنما.
شناخت دردهاى درونى و درمان آن ها، نيز آشنايى با رذايل اخلاقى و زدودن آن ها و معرفتِ فضايل اخلاقى و تقويت آن ها، از جمله اين «راه شناسى» هاست.
تا كسى درد را نشناسد، چگونه درمانش خواهد كرد؟ و تا كسى نفس و عوالم تو در توى آن را نشناسد، چگونه به بالنده ساختن و پيراستن و رشد دادن آن توفيق خواهد يافت؟ مگر نه اين كه شناخت درد، نيمى از درمان است؟ به خصوص دردهاى روحى و امراض درونى و كژى هاى اخلاقى كه بسى حساس تر، ظريف تر، پنهان تر و صعب العلاج تر است، نياز به مربى و راهنما در آن ها بيشتر احساس مى شود و «طى اين مرحله، بى همرهى خضر»، چه بسا سالك و پوينده را به «ظلمات» بكشاند.
لوح دل و دفتر جان، صاف و شفاف و نقش پذير است. دوستى ها و انس گرفتن ها نيز اثر گذار و نقش نگار. و... يادمان نرود كه گرايش نفس انسان به شر و گناه و بى قيدى، آسان تر، بى مانع تر و پر شتاب تر است. گفته اند كه: فراهم آوردن فضايل اخلاقى، مانند فرا رفتن به قله هاست و كسب رذايل، همچون سرازير شدن از بلندى و آن دشوار است و اين آسان. آن نياز به تلاش و مقاومت و ايستادگى دارد، اين خود به خود انجام پذير است و نيازى به قوّه قهريه نيست.
آن جهاد است، اين قعود. آن برخاستن است، اين نشستن. آن فشار فوّاره است، اين چكيدن قطره.
مگر نه اين كه نشستن و حرف هاى بى محتوا و پوچ زدن و غيبت كردن و شوخى هاى بى ثمر، با نفس انسان هماهنگ و دمسازتر است، اما كنترل زبان از بيهوده گويى، بستن گوش از شنيدن غيبت و لغويّات و حرف هاى حرام و بستن دهان از بهتان، دشوار است؟ اين، شاهد همان دشوارى در طريق جنت است. بهشت هم در پى تحمل همين دشوارى هاست. فضيلت هم ثمره همين گونه «مجاهده با نفس» است.
رفتن به سوى گناه و نفسانيات، حركت در مسير باد و شنا در جهت موافق رود است. اما... مجاهده، پرهيز، كنترل، تقوا، مراقبت و كفّ نفس، تلاشى عظيم را مى طلبد و ايستادن رو در روى امواج را و حركت در جهت مخالف آب را، و تحمل صولت و شدت طوفان را. قله پيمايى دشوار است و رفتن به سمت سرازيرى و دره، آسان.
رسيدن به قلّه كمالات و ملكات متعاليه هم، دست كمى از صعود به قلّه ندارد و «فتح قلّه كمال» در سايه رنج ها و زحمت هاى جانكاهى است كه در طول عمر بايد داشت.
تمرين و ممارست، همان گونه كه در ورزش هاى بدنى براى تندرستى و نشاط جسمى لازم است، در مسير «تربيت روح» هم ضرورى است. براى سلامت روح و عافيت جان و تقويت صفات نيك هم بايد تمرين اخلاقى و رياضت نفسانى داشت، تا آن ملكه هاى فضيلت و اخلاق، حفظ شود و رشد يابد.
هيچ كس نيست كه نخواهد خوب و پاك و مهذب باشد، ولى عمده دشوارى در اراده جدّى نسبت به اين موضوع و داشتن برنامه براى پاك زيستى و تهذيب نفس است.
خيلى ها پيش از «شناخت نفس» مى خواهند به اصلاح و تهذيب آن بپردازند، كه نمى توانند. خيلى ها هم «درد»ها را نمى شناسند تا درمان كنند. بايد درد را «درد» دانست تا به فكر مداوا بود. اگر كسى نپذيرد كه بيمار است، چگونه انگيزه مداوا پيدا خواهد كرد؟
گناه نوعى بيمارى روحى است. همه رذايل اخلاقى نشانه گرفتارى روح آدمى به ويروس هاى خطرناك اخلاقى است. نيّت فاسد، عمل فاسد در پى دارد و از درون آلوده، كارهاى ناشايست بروز مى كند. مثلاً تكبر، عُجب، ريا، حسد، تعصب، عناد، بخل، غرور، نمونه هايى از اين بيمارى هاست.
درد بزرگ تر از خود اين بيمارى ها، «احساس نكردن درد»، يا «درد نداشتن» اين بيمارى هاست. اگر حسن نكنيم كه مريضيم، به پزشك هم مراجعه نمى كنيم و چه خسارتى از اين بالاتر؟!
شيوه ابليس، پنهان كردن درد و سرپوش گذاشتن روى مرض روحى و كتمان بيمارى اخلاقى بشر است، تا به فكر اصلاح نفس نيفتد و پيوسته به عنوان طعمه اى در اختيار شيطان بماند. اصلاح نفس، پس از شناخت نفس و رذايلى است كه به عنوان «طعمه ابليس» در روح و جان ما ريشه مى دواند. بايد دقيق تر به خودمان بنگريم و ارزياب نيّات و اعمال و روحيات خويش باشيم.
تا دل و درون پاك نشود و وجود ما صيقل نخورد، فروغ «معرفه اللّه » هم بر آن نخواهد تابيد.
وقتى غبارى از رذايل بر چهره جانمان نشسته و حجاب غفلت بر سراچه جانمان آويخته است، چه انتظارى كه آن «شهود»ها و «جلوه»ها دست دهد و آن «علم اليقين»ها حاصل آيد؟
فرشته معرفت، هرگز در خانه دل و در مأواى قلبى كه جايگاه خوك شهوت و گرگ كينه و سگ هار غضب است، فرود نمى آيد. اين مرحله، جهاد با نفس مى طلبد.
اگر دل را از غرور و عجب و خودخواهى و خودبينى پاك كنيم، زمينه ساز تابش آن نور خواهيم بود. آلودگى درونى، غبار چهره جان است.
آينه غبار گرفته، چهره اى تيره و غير شفاف نشانتان مى دهد. راهى نيست جز زدودن گرد و غبار از سيماى آينه، تا بتواند جلوه گاه نور گردد.
قدرت اراده و انتخاب، مى تواند معجزه كند، به شرط آن كه انسان از اين نعمت الهى و وديعه ربّانى بهره شايسته ببرد و بذر وجود را به برگ و بار بنشاند.
مى دانيم كه خشم و غضب، قابل كنترل است و جايگزين آن «حلم» است.
شهوت و غريزه جنسى را هم مى توان با تقوا مهار كرد و به «عفاف» رسيد.
حرص و طمع را هم مى توان با مناعت طبع به بند كشيد و بر اريكه «قناعت» تكيه زد.
بخل و حسد را هم مى توان درمان كرد و از دام دنيازدگى رست.
نفس سركش را هم مى توان رام ساخت و به جاى «اسير نفس» شدن، «امير نفس» شد.
دل هم مى تواند خانه يك دلبر باشد و اسير يك محبت شود. مى توان به جاى همه ترس ها، فقط «ترس از خدا» را نشاند و به جاى همه اميدها تنها «اميد به خدا» را داشت و بين دو حالت خوف و رجا چنان زيست كه نه آن يأس آورد و نه اين غرور.
با «محاسبه» و «مراقبه» مى توان بر عملكرد خويش نظارت داشت و از غفلت رها شد. مى توان تفكر و ذكر ياد خدا را همچون مشعلى فروزان در راه تاريك و پر خطر زندگى فراراه گرفت. مى توان از نيمه راه فساد و بدى برگشت. مى توان از «پل توبه» عبور كرد و به «وادى رحمت» قدم گذاشت.
اين همه «مى توان» و «مى شود» پيش روى ماست. ولى با كدام نيرو بايد اين گزينه ها را به جاى تيرگى و معصيت و غفلت و غرور و ريا و يأس و دنيازدگى و حرص برگزيد؟ شناختِ «ارزش وجودى» به انسان اين توان را مى بخشد كه خود را به تباهى نكشد و به پستى تن ندهد. هيچ كس هم به اندازه خود انسان، مسؤول خودسازى و تهذيب درون نيست.
* * *
درياى مواج و پرگوهر احاديث اهل بيت عليهم السلام سرشار از رهنمودها، حكمتها و مواعظى است كه در بر دارنده بهترين دستورالعمل ها براى «خودسازى» است. انتخاب چهل گوهر از اين اقيانوس گهربار، واقعاً دشوار است. آنچه به عنوان «چهل حديث خودسازى» پيش رو داريد، قطره اى از اين درياست كه تقديم شما مى شود.
باشد كه به قطره قناعت نكنيد و در پى دريا باشيد.
قم ـ جواد محدثى
بهار 1381
قالَ أميرُالْمُؤْمنين عليه السلام: عَجِبْتُ لِمَن يُنْشِدُ ضـالَّتَهُ وَ قَدْ اَضَلَّ نَفْسَهُ فَلا يَطْلُبُها.
حضرت على عليه السلام فرمود:
قالَ الصّادِق عليه السلام: إنَّكَ قَدْ جُعِلْتَ طَبيبَ نَفْسِكَ وَبُيِّنَ لَكَ الدّاءُ وَعُرِّفْتَ آيَةَ الصِّحَةِ وَ دُلِلْتَ عَلَى الدَّواءِ، فـَانـْظُرْ كَيْفَ قِيامـُكَ عَلى نَفْسِكَ.
امام صادق عليه السلام به مردى چنين توصيه فرمود:
قالَ رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله: يا اَباذَرٍّ! حاسِبْ نَفْسَكَ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبَ، فَاِنَّهُ اَهْوَنُ لِحِسابِكَ غـَداً، وَزِنْ نَفْسَكَ قَبْـلَ اَنْ تُـوزَنَ، وَتَجَهَّزْ لِلْعَرْضِ الأكْبَرِ يَوْمَ تُعْرَضُ، لاتَخْـفى عَلَى اللّه خافِيةٌ.
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
قالَ الصّادِق عليه السلام: خُذْ مِنْ نَفْسِـكَ لِنَفْسِكَ، خُذْ مِنْها فِى الصِّحَةِ قَبْلَ السُّـقْمِ، وَ فِى الْقُوَّةِ قَبْلَ الضَّعْفِ، وَ فِى الْحَياةِ قَبْلَ الْمَماتِ.
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:
قالَ أميرُالْمُؤْمِنين عليه السلام: عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى الطَّعامَ لِأَذِيَّتِهِ، كَيْفَ لايَحْتَمى الذَّنْبَ لِأَليمِ عُقُوبَتِهِ.
حضرت على عليه السلام فرمود:
قالَ الكاظم عليه السلام: لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فى كُلِّ يَوْمٍ، فـَاِنْ عَمِلَ حَسَناً إسْتـَزادَ اللّه َ وَ اِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْفَرَاللّه َ وَ تابَ اِلَيْهِ.
امام موسى كاظم عليه السلام فرمود:
قالَ الباقِرُ عليه السلام: اَلْجَنـَّةُ مَحْفـُوفَةٌ بِالْمـَكارِهِ وَ الصَّبْرِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَكارِهِ فى الدُّنيا دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ جَهَنـَّمُ مَحْفـُوفَةٌ باللَّذّاتِ وَ الشـَّهَواتِ، فَمَنْ اَعْطى نَفْسَهُ لَذَّتَها وَ شَهْوَتَها دَخَلَ النّارَ.
امام باقر عليه السلام فرمود:
قالَ أَميرُالْمُؤْمنين عليه السلام: اِنَّ الدُّنْيا قَدْ تَوَلَّتْ مُدْبِرَةً وَالآخِرَةَ قَدْ اَقْبَلَتْ مُقْبِلَةً وَ لِكُلِّ واحِـدَةٍ مِنْهُـما بَنـُونَ، فَكُونُوا مِنْ اَبْناءِ الآخِرَةِ وَلاتَكُونُوا مِنْ اَبْناءِالدُّنْيا فَإنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَلاحِسابَ وَالآخِرَةُ حِسابٌ وَلاعَمَل
امام على عليه السلام فرمود:
قالَ الصّادِقُ عليه السلام: اِنَّ الْعِبادَ ثَلاثَةٌ: قَوْمٌ عَبَدُوا اللّه عَزَّوَجَلَّ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبيدِ، وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللّه تَباركَ وَ تَعالى طَلَبَ الثَّوابِ، فَتِلكَ عِبادَةُ الأُجَراءِ، وَقَوْمٌ عَبَدُوااللّه عَزَّوَجَلَّ حُبّاً لَهُ، فَتِلْكَ عِبادَةُ الأحْرارِ، وَ هِىَ اَفْضَلُ الْعِبادَةِ.
امام صادق عليه السلام فرمود:
قالَ الصّادِقُ عليه السلام:
مَنْ تَواضَعَ لِلّهِ رَفَعَهُ اللّه ُ،
وَمَنْ تَكَـبَّرَ خَفَضَهُ اللّه ُ،
وَمَنِ اقْتَصَدَ فى مَعيشَتِهِ رَزَقَهُ اللّه ُ،
وَمَنْ بَذَّرَ حَرَمـَهُ اللّه ُ،
وَمَنْ اَكْثَرَ ذِكْرَ الْمَوْتِ اَحَبَّهُ اللّه ُ.
امام صادق عليه السلام فرمود:
هركس تكبّر كند، خدا او را پايين مى كشد،
هركس در زندگانى اش ميانه روى كند، خداوند به او روزى مى دهد.
هركس ولخرجى كند، خداوند محرومش مى سازد.
و هركس مرگ را زياد ياد مى كند، خداوند دوستش مى دارد.
عَن أبى جَعفَرٍ الباقِر عليه السلام: اِذا اَرَدْتَ اَنْ تَعْلَمَ اَنَّ فيكَ خَيْراً فَانْظُرْ اِلى قَلْبِكَ، فَاِنْ كانَ يُحِبُّ اَهْلَ طاعَهِ اللّه ِ وَيُبْغِضُ اَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفيكَ خَيْرٌ وَاللّه ُ يُحِبُّكَ، وَاِنْ كانَ يُبْغِضُ اَهْلَ طاعَةِ اللّه ِ وَيُحِبُّ اَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فَيكَ خيرٌ وَاللّه ُ يُبْغِضُكَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ.
امام باقر عليه السلام فرمود:
خَرَجَ صلي الله عليه و آله يَوْماً وَ قَوْمٌ يَدْحُونَ حَجَراً فَقالَ: اَشَدُّكُمْ مَنْ مَلَكَ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَبِ وَاَحْمـَلُكُمْ مَنْ عَفى بَعْدَ الْمـَقْدُرَةِ.
روزى پيامبرخدا صلي الله عليه و آله بيرون آمد، درحالى كه گروهى سنگى را (به نشانه زورآزمايى) جا به جا مى كردند، پس فرمود:
عَنِ الصّادِقِ عليه السلام:
مَنْ اِسْتَوى يَوْماهُ فَهُوَ مُغْبُونٌ،
وَمَنْ كانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ خَيْرُ هُما فَهُوَ مَغْبُوطٌ،
وَمَنْ كانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعُونٌ،
وَمَنْ لَمْ يَرَ الزِّيادَةَ فِى نَفْسِهِ فَهُوَ اِلَى النُّقْصانِ
وَمَنْ كانَ اِلَى النُّقْصانِ فَالْمَوْتُ خَيْرٌلَهُ مِنَ الْحَياةِ.
امام صادق عليه السلام فرمود:
هركس كه امروزش بهتر از ديروزش باشد، مورد غبطه ديگران قرار مى گيرد (و آرزو مى كنند كه مثل او باشند)،
هركس امروزش بدتر از ديروزش باشد، محروم از رحمت خداست.
هركس كه در جود خود، افزايش و كمال را نبيند و حس نكند، رو به كاستى و نقصان است،
و هركس رو به نقصان وكاهش باشد، مرگ براى او بهتر از زندگى است.
قال عَلِيٌّ عليه السلام: غالِبِ الشَّهْوَةَ قَبْلَ قُوَّةِ ضَراوَتِها فَإنَّها إنْ قَوِيَتْ مَلَّكَـتْكَ وَ اسْتَقادَتْكَ وَ لَمْ تَقْدِرْ عـَلى مُقاوَمَتِها.
امام على عليه السلام فرمود:
قالَ رَسُولُ اللّه صلي الله عليه و آله:
طُوبى لِمَنْ طابَ خُلْقُهُ
وَطَهُرَتْ سَجِيَّتُهُ
وَصَلُحَتْ سَريرَتُهُ
وَحَسُنَتْ عَلانَيِتُهُ
وَاَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ
وَاَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ
وَاَنْصَفَ النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:
و خصلت و رفتارش پـاك،
باطن و درونش اصلاح شود،
و ظاهرش نيـكو بـاشـد،
اضافه مالش را انفاق كند،
و حرف اضافه اش را نگه دارد و نگويد،
و با مردم با انصاف رفتار كند.
قالَ الصّادق عليه السلام: اِذا اَذْنَبَ الرَّجُلُ، خَرَجَ فى قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوداءُ، فَاِنْ تابَ اِنْمَحَتْ وَ اِنْ زادَ، زادَتْ حَتّى تَغْلِبَ عَلى قَلْبِهِ فَلا يُفلِحُ بَعْدَها اَبداً.
امام صادق عليه السلام فرمود:
عَنْ عَلىٍّ عليه السلام فى قَولِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ: « لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا»، قالَ: لاتَنْسَ صِحَّتَكَ وَقُوَّتَكَ وَفَراغَك وَشَبابَكَ وَنِشاطَكَ اَنْ تَطْلُـبَ بِهـا الآخِرَةَ.
امام على عليه السلام درباره آيه «وَلاتَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا» (بهره خودت را از دنيا فراموش مكن) فرمود:
قالَ عَلىٌّ عليه السلام: اِنَّ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ يَعْمَلانِ فَيكَ فَاعْمَلْ فيهِما وَ يـَأْخُذانِ مِنْكَ فَخـُذْ مِنْهـُما.
امام على عليه السلام فرمود:
امام على عليه السلام فرمود:
ابي عبدالله عليه السلام:
اِفْعَلْ خَمْسَةَ اَشْياءَ وَ اذْنِبْ ماشِئْتَ:
فَاَوَّلُ ذلِكَ: لا تَأكُلْ رِزْقَ اللّه ِ وَ اذْنِبْ ما شِئْتَ.
وَالثّانى: اُخْرُجْ مِنْ وِلايَةِ اللّه ِ وَ اذْنِبْ ما شِئْتَ.
والثّالِثُ: اُطْلُبْ مَوْضِعاً لايَرَاكَ اللّه ُ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ.
وَالرّابِعُ: اِذا جاءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ اذْنِبْ ما شِئْتَ.
وَالخامِسُ: اِذا اَدْخَلَكَ مالِكٌ فى النّارِ فَلا تَدْخُلْ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ.
مردى خدمت امام حسين عليه السلام آمد وعرض كرد:
اوّل: رزق و روزى خدا را نخور، هر چه مى خواهى گناه كن.
دوم: از ولايت و قلمرو حكومت خدا بيرون برو، هر چه مى خواهى گناه كن.
سوم: جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، هر چه مى خواهى گناه كن.
چهارم: وقتى فرشته مرگ (عزرائيل) براى قبض روح تو مى آيد، او را از خودت دور ساز، هر چه مى خواهى گناه كن.
پنجم: وقتى مالك دوزخ تو را وارد جهنّم مى كند، اگر مى توانى وارد نشو، و هر چه مى خواهى گناه كن.
قالَ عَلىّ عليه السلام: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إمَاما فَلْيَبْدَأْ بِتَعْليمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْليمِ غَيْرِهِ، وَلْيَكُنْ تَأْديبُهُ بِسيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسانِهِ وَمُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَمُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالاْءِجْلاَلِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَمُؤَدِّبِهِمْ.
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
قالَ أميرُالْمُؤْمِنين عليه السلام: اِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ، فـَلا تَبيعـُوها إِلاَّ بِهـَا.
امام على عليه السلام فرمود:
عَنِ الكاظِمِ عليه السلام: اِجْتَهِدُوا فى اَنْ يَكُونَ زَمانُكُمْ اَرْبَعَ ساعاتٍ: ساعَةً لِمُناجاةِ اللّه ِ، وَ ساعَةً لِأَمْرِ الْمَعاشِ وَ ساعَةً لِمُعاشَرَةِ الإخْوانِ وَ الثِّقاتِ الذَّينَ يُعَرِّفونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَ يُخْلِصُونَ لَكُمْ فى الْباطِنِ، وَ ساعَةً تَخلُونَ فَيها لِلَذَّاتِكُمْ فى غَيْرِ مُحَرَّمٍ، وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثّلاثِ ساعاتٍ.
امام موسى بن جعفر عليهماالسلام فرمود:
بخشى براى مناجات با پروردگار
بخشى براى كارِ زندگى،
بخشى براى معاشرت با برادران و افراد مطمئنّى كه عيب هاى شما را به شما بشناسانند و در باطن نسبت به شما اخلاص داشته باشند.
بخشى هم پرداختن به لذّت ها وتفريحات غيرحرام.
و با همين بخش است كه بر انجام سه بخش ديگر نيز توانا خواهيد شد.
قالَ اللّه تَعالى: لايَزالُ عَبْدى يَتَقَرَّبُ اِلَىَّ بِالنَّوافِلِ حَتّى اُحِبَّهُ، فـَاِذا اَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعـَهُ الَّذى يَسْمَعُ بِـهِ وَبَصَرَهُ الَّذى يُبْصِرُ بِهِ وَلِسانَهُ الَّذى يَنْطِقُ بِهِ.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله اين حديث قدسى را از خداى متعال روايت فرمود:
قالَ مُوسَى بنُ جَعفَر عليهماالسلام: يا هِشامُ! لَوْ كانَ فى يَدِكَ جَوْزَةٌ وَ قالَ النّاسُ اِنَّها لُؤْلُؤَةٌ ما كانَ يَنْفَعُكَ وَ اَنْتَ تَعْلَمُ اَنَّها جَوْزَةٌ، وَ لَوْ كانَ فى يَدِكَ لُؤْلُؤةٌ وَ قالَ النّاسُ اِنّها جَوْزَةٌ ما ضَرَّكَ وَ اَنْتَ تَعْلَمُ اَنَّها لُؤْلُؤَةٌ.
امام كاظم عليه السلام به هشام بن حكم فرمود:
قالَ اميرالْمُؤْمِنين عليه السلام: اَلاْنَ فَاعْمَلُوا، وَالْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ، وَالْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ، وَالْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ، وَالْمُنْقَلَبُ فَسِيحٌ، وَالْمَجَالُ عَريضٌ.
حضرت على عليه السلام فرمود:
قالَ أبُو مُحَمَّدٍ العَسكَريّ عليهماالسلام:
اِنَّ لِلسَّخاءِ مِقْداراً فَإنْ زادَ عَلَيْهِ فَهُوَ سَرَفٌ،
وَ لِلْحـَـزْمِ مِقْداراً فَإنْ زادَ عَلَيْهِ فَهُوَ جُـبْنٌ
وَ لِلاْءقْتِصادِ مِقْداراً فَإنْ زادَ عَلَيْهِ فَهُوِ بُخْـلٌ
وَ لِلشَّجاعَةِ مْقِداراً فَإنْ زادَ عَلَيْهِ فَهُوَ تَهَوُّرٌ.
امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود:
«حزم» و دورانديشى، اندازه و حدّى دارد، اگر بيش از آن باشد،، «ترس» است.
«اقتصاد» و ميانه روى هم حدّى دارد، اگر از آن بگذرد، «بُخل» است.
و «شجاعت» و دليرى هم مقدار و اندازه اى دارد، اگر از آن حدّ بگذرد، «بى باكى» است.
قالَ الباقرُ عليه السلام: اِنَّ هذا الِلّسانَ مِفْتاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرٍّ، فَيَنْبَغى لِلْمُؤْمِنِ اَنْ يَخْتِمَ عَلى لِسانِهِ كَما يَخـْتِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَفِضَّـتِهِ.
امام محمّد باقر عليه السلام فرمود:
قالَ اَميرُالْمُؤْمِنين عليه السلام: صُحْبَةُ الأشرارِ تَكْسِبُ الشَّرَّ، كَالرّيحِ اِذا مَرَّتْ بِالنّتِنِ حَمَلَتْ نَتِناً، صُحْبَةُ الأخْيارِ تَكْسِبُ الْخَيْرَ، كَالرّيحِ إذا مَرَّتْ بِالطّيبِ حَمَلَتْ طيباً.
حضرت على عليه السلام فرمود:
قالَ عَلىٌّ عليه السلام: اِنَّ اَنْفاسـَكَ اَجـْزاءُ عُمـْرِكَ، فَلا تُفْنِها اِلاّ فىطاعَةٍ تُزْلِفُكَ.
امام على عليه السلام فرمود:
قالَ الباقر عليه السلام: مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللّه ُ لَهُ مِنْ نَفـْسِهِ واعِظاً، فَإنَّ مَواعِظَ النّاسِ لَنْ تُغْنِىَ عَنْهُ شَيْئاً.
امام محمّد باقر عليه السلام فرمود:
قالَ الصّـادِقُ عليه السلام: اِذا صَلَّيْتَ صَلاةَ فَريضَةٍ فَصَلِّها لِوَقْتِها صَلاةَ مُوَدِّعٍ يَخافُ اَنْ لايَعُودَ اِلَيْها اَبَداً، ثُمَّ اصْرِفْ بِبَصَرِكَ اِلى مَوْضِعِ سُجُودِكَ، فَلَوْ تَعْلَمُ مَنْ عَنْ يَمينِكِ وَ شِمالِكَ لَأَحْسَنْتَ صَلاتَكَ، وَاعْلَمْ اَنَّكَ بَيْنَ يَدَىْ مَنْ يَراكَ وَلاتَراهُ.
امام صادق عليه السلام فرمود:
قالَ عَلىٌّ عليه السلام: مَنْ اَبْصَرَ عَيْبَ نَفْسِهِ شَغَلَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ وَمَنْ تَعَرّى عَنْ لِباسِ التَّقْوى لَمْ يَسْتَتِرْ بِشَىْ ءٍ مِنَ الِلّباسِ وَمَنْ رَضِىَ بِقِسْمِ اللّه ِ لَمْ يَحْزَنْ عَلى مافاتَهُ.
امام على عليه السلام در وصيتى به فرزندش امام حسين عليه السلامفرمود:
هر كس از جامه تقوا عريان باشد، هيچ لباسى او را نخواهد پوشاند.
و هر كس به تقسيم الهى راضى باشد، اندوهِ آنچه را از دست مى دهد نخواهد خورد.
قالَ الصّادق عليه السلام: فَانْظُرْ كَيْفَ تَقْرَأُ كِتابَ رَبِّكَ وَمَنْشُورَ وِلايَتِكَ وَكَيْفَ تُجيبُ اَوامِرَهُ وَنَواهِيَهُ وَكَيْفَ تَمْتَثِلُ حُدوُدَهُ... فَرَتِّلْهُ تَرتْيلاً وَقِفْ عِنْدَ وَعْدِهِ وَ وَعيدِهِ وَ تَفَكَّرْ فى اَمْثالِهِ وَ مَواعِظِهِ وَ احْذَرْ اَنْ تَقَعَ مِنْ اِقامَتِكَ حُرُوفَهُ فى اِضاعَةِ حُدُودِهِ.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:
قالَ رَسُولُ اللّه صلي الله عليه و آله: مَنْ احَبَّ فى اللّه ِ وَاَبْغَضَ فى اللّه ِ وَاَعْطى فى اللّه ِ وَمَنـَعَ فى اللّه ِ فَهُـوَ مِنَ الأصـْفِياءِ.
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
قالَ الصّادِقُ عليه السلام: خَفِ اللّه َ كَأَنَّكَ تَرَاهُ وَ إِنْ كُنْتَ لاَتَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ، فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لاَيَرَاكَ فَقَدْ كَفَرْتَ، وَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاكَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ، فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْكَ.
امام صادق عليه السلام به اسحاق بن عمّار فرمود:
عَنْ اَبى جَعفر عليه السلام: أَحَبُّ الْأَعْمالِ إِلَى اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ مـَا دَاوَمَ عَلَيْهِ الْعَـبْدُ وَ إِنْ قَـلَّ.
امام باقر عليه السلام فرمود:
قالَ عَلىّ عليه السلام: اِجْعَلْ نَفْسَكَ ميزاناً فَيما بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ، فَاَحْبِبْ لِغَيْرِكَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِكَ، وَ اكْرَهْ لَهُ ما تَكَرَهُ لِنَفْسِكَ، وَلاتَظْلِمْ كَما لا تُحِبُّ اَنْ تُظْلَمَ، وَ اَحْسِنْ كَما تُحِبُّ اَنْ يُحْسَنَ اِلَيْكَ، وَاسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِكَ ما تَسْتَقْبِحُ مِنْ غَيْرِكَ.
امام على عليه السلام در وصيت نامه خويش به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود:
عَنْ الصّادق عليه السلام:
يَنْبَغِي لِلْمُو?مِنِ أَنْ يَكُونَ فيهِ ثَمانِىَ خِصَالٍ:
وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ، صَبُوراً عِنْدَ الْبَلاَءِ،
شَكُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ، قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللّه ُ،
لاَيَظْلِمُ الْأَعْداءَ وَلاَيَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقاءِ،
بَدَنُهُ مِنْهُ في تَعَبٍ وَ النّاسُ مِنْهُ في راحَةٍ.
امام صادق عليه السلام فرمود:
1 ـ در لرزش ها وفراز و نشيب ها وقار داشته باشد.
2 ـ هنـگام بــلا صـبور باشـد.
3 ـ هنگام آسايش شكور و سپاسگزار باشد.
4 ـ به آنچه خداوند روزى اش كرده، قانع باشد.
5 ـ بـه دشمـنان سـتم نكـند.
6 - براى دوستان خود را به تكلّف بيندازد.
7 ـ بـدنش از او در رنـج باشـد.
8 ـ مردم از دست او در آسايش باشند.