صَفِيَّةُ بِنتُ شَيبَةَ : قالَت عائِشَةُ : خَرَجَ النَّبِيُّ صلي الله عليه و آله غَداةً وعَلَيهِ مِرطٌ مُرَحَّلٌ مِن شَعرٍ أسوَدَ ، فَجاءَ الحَسَنُ بنُ عَلِيٍّ فَأَدخَلَهُ ، ثُمَّ جاءَ الحُسَينُ فَدَخَل مَعَهُ ، ثُمَّ جاءَت فاطِمَةُ فَأَدخَلَها ، ثُمَّ جاءَ عَلِيٌّ فَأَدخَلَهُ ، ثُمَّ قالَ : «إنَّما يُريدُ اللّه ُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أهلَ البَيتِ ويُطَهِّرَكُم تَطهيرًا » .
صفيّه دختر شيبه: عائشه گفت: پيامبر صلي الله عليه و آله بامداد خارج شد در حالى كه پوشش پشمى نقش دارى از موى سياه بر تن داشت. پس حسن بن على آمد و پيامبر او را در زير آن جاى داد، به دنبال او حسين آمد كه پيامبر او را نيز در زير آن جاى داد، در پى او فاطمه آمد كه پيامبر او را نيز در زير پوشش خود جاى داد و سرانجام على آمد كه پيامبر او را نيز در زير پوشش خود جا داد و سپس فرمود: «إنّما يريدُ اللّه ُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أهْلَ البيتِ ويُطَهِّرَكُم تَطْهيراً» .
العَوّامُ بنُ حَوشَبٍ عَنِ التَّميمِيِّ قالَ : دَخَلتُ عَلى عائِشَةَ فَحَدَّثَتنا أنَّها رَأت رَسولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله دَعا عَلِيًّا وفاطِمَةَ والحَسَنَ والحُسَينَ عليهم السلام فَقالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَيتي فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهيرًا .
عوّام بن حوشب به نقل از تميمى: بر عائشه وارد شدم و او به ما گفت: پيامبر خدا را ديده است كه على، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام را فرا خوانده و فرموده است: بار خدايا! اينان اهل بيت من هستند، پس هرگونه پليدى را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان.
جُمَيعُ بنُ عُمَيرٍ : دَخَلتُ مَعَ اُمّي عَلى عائِشَةَ [فَسَأَلَتها اُمّي ]قالَت : أخبِريني كَيفَ كانَ حُبُّ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله لِعَلِيٍّ ؟
فَقالَت عائِشَةُ : كانَ أحَبَّ [الرِّجالِ] إلى رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ، لَقَد رَأَيتُهُ وقَد أدخَلَهُ تَحتَ ثَوبِهِ ، وفاطِمَةَ وحَسَنًا وحُسَينًا ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ
بَيتي ، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهيرًا .
قالَت : فَذَهَبتُ لاُِدخِلَ رَأسي فَدَفَعَني ، فَقُلتُ : يا رَسولَ اللّه ِ ، أوَلَستُ مِن أهلِكَ ؟ قالَ : إنَّكِ عَلى خَيرٍ ، إنَّكِ عَلى خَيرٍ .
جميع بن عمير: با مادرم بر عائشه وارد شديم. مادرم از او پرسيد و گفت: به من بگو محبّت پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نسبت به على چگونه بود؟
عائشه به او گفت: او در ميان مردان محبوبترين كس نزد پيامبر خدا بود.
من ديدم كه او را به همراه فاطمه، حسن و حسين زير جامه خود گرفته است و سپس فرموده: خدايا! اينان اهل بيت من هستند، خدايا! هرگونه پليدى را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان. او مى گويد: من هم پيش رفتم تا سرم را زير جامه كنم ولى پيامبر مرا پس زد. گفتم: يا رسول اللّه ! آيا من از اهل بيت تو نيستم؟ فرمود: تو بر خير و نيكى هستى، تو بر خير و نيكى هستى.