خوشا بر مهرورزان به يكديگر ! همانان اند كه به روز رستاخيز ، رحمت شوند.
خوشا بر سازش دهندگان ميان مردم ! همانان اند كه به روز رستاخيز مقرّبان اند.
اى بندگانِ بد! مردم را با بدگمانى سرزنش مى كنيد و خويشتن را با يقين [به عيبِ خود] سرزنش نمى كنيد؟!
اى بندگان دنيا! مثَل شما چون چراغ باشد كه به مردم روشنايى دهد ، امّا خود را بسوزانَد .
همچنان كه از مردم در عيان شرم داريد ، از خداوند در نهان شرم بداريد.
يا صاحبَ العِلمِ! اِعلَم أنَّ كُلَّ نِعمَةٍ عَجَزتَ عَن شُكرِها بِمَنزِلَةِ سَيِّئةٍ تُؤاخَذُ عَلَيها؛
اى دانش پژوه! بدان هر نعمتى كه از شكرش درمانى ، به منزله گناهى است كه بر آن بازخواست شوى .
يا صاحِبَ العِلمِ! عَظِّمِ العُلَماءَ لِعِلمِهِم و دَع مُنازَعَتَهُم وصَغِّرِ الجُهّالَ لِجَهلِهِم ولا تَطرُدهُم ولكِن قَرِّبهُم وعَلِّمهُم؛
اى دانش پژوه! دانشمندان را براى دانششان بزرگ دار و ستيزه با آنان را كنار بگذار ، و نادانان را به سبب جهلشان كوچك شمار ، ولى ايشان را از خود مران ؛ بلكه به خويش نزديك كن و به ايشان ، دانش بياموز.
به آنچه مى خواهيد ، نمى رسيد ، مگر با ترك آنچه به آن شهوت داريد.
از يك بار نظر كردن ناروا هم بپرهيزيد ؛ زيرا [همان يك نظر آلوده ، بذرِ ]شهوت را در دل بكارد و همين براى صاحبش بس كه به فتنه گرفتار آيد.
به عيب هاى مردم چون ارباب منگريد ؛ بلكه در عيب هاى آنان چون بنده مردمان بنگريد.
أنَا أقولُ لَكُم : صِلوا مَن قَطَعَكُم وأعطُوا مَن مَنَعَكُم وأحسِنوا إلى مَن أساءَ إلَيكُم وسَلِّموا عَلى مَن سَبَّكُم وأنصِفوا مَن خاصَمَكُم؛
من به شما مى گويم : با آن كه از شما گسسته ، بپيونديد ، و به آن كه از شما دريغ ورزيده ، عطا كنيد ، و به آن كه با شما بدى كرده ، نيكى كنيد ، و به آن كه دشنامتان داده ، سلام گوييد ، و با آن كه به دشمنى با شما برخاسته ، انصاف ورزيد.
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنَّ الزَّرعَ يَنبُتُ فِي السَّهلِ ولايَنبُتُ فِي الصَّفا وكَذلِكَ الحِكمَةُ تَعمُرُ في قَلبِ المُتَواضِعِ و لاتَعمُرُ في قَلبِ المُتَكَبِّرِ الجَبّارِ؛
راست مى گويمتان : به راستى كه زراعت ، در دشت خاكىِ هموار مى رويد ، نه بر سنگلاخ . همچنين حكمت در دلِ فروتن پرورش مى يابد و در دلِ متكبّرِ زورگو پرورش نمى يابد.
هر كه فروتنى نكند ، خدايش پست كند ، و هر كه براى خدا فروتنى كند ، خدايش برافرازد.
مَن نَظَرَ إلى أخيهِ يَعمَلُ الخَطيئَةَ ولَم يُحَذِّرهُ عاقِبَتَها حَتّى أحاطَت بِهِ فَلايَأمَن أن يَكونَ قَد شَرِكَ في إثمِهِ؛
هر كه ببيند برادرش خطايى مى كند و او را از سرانجامش برحذر ندارد تا گناه او را فرا گيرد ، از شركت در گناه او برى (و ايمن) نيست.
هر كه بتواند ستمكارى را از ستم منصرف كند و چنين نكند ، خود نيز چون همان ستمگر است.
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنَّ كُلَّ النّاسِ يُبصِرُ النُّجومَ ولكِن لايَهتَدي بِها إلاّ مَن يَعرِفَ مَجارِيَها ومنازِلَها و كَذلِكَ تَدرُسونَ الحِكمَةَ ولِكن لايَهتَدي لَها مِنكُم إلاّ مَن عَمِلَ بِها؛
راست مى گويمتان : همه مردم ، ستارگان را مى نگرند ، ولى كسى به وسيله آنها راه نمى يابد ، مگر آن كس كه گذرگاه ها و منازلشان را بداند . همچنين شما حكمت را مى آموزيد ؛ ولى از ميان شما ، جز آن كس كه به حكمت عمل كند ، از آن هدايت نمى پذيرد.
راست مى گويمتان : شرافتِ آخرت را در نمى يابيد ، مگر به ترك آنچه [در دنيا] دوست مى داريد.
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنَّ صِغارَ الخَطايا ومُحَقَّراتِها لَمِن مَكايدِ إبليسَ ، يُحَقِّرُها لَكُم ويُصَغِّرُها في أعيُنِكُم فَتَجتَمِعُ فَتَكثُرُ وتُحيطُ بِكُم؛
راست مى گويمتان : گناهان كوچك و به چشم نيامدنى از دام هاى شيطان اند . شيطان ، آنها را به ديده شما خُرد (و ناچيز) مى نمايانَد ، چندان كه گِرد مى آيند و فزون مى شوند و شما را فرا مى گيرند.
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنَّ المِدحَةَ بِالكِذبِ وَالتَّزكِيَةَ فِي الدّينِ لَمِن رَأسِ الشّرورِ المَعلومَةِ؛
راست مى گويمتان : يك ستايش دروغين و يك بيزارنمايى از دين ، بى گمان ، سرآمدِ بدى هاى شناخته شده است.
وَيلَكُم يا عَبيدَ الدُّنيا! اِتَّخِذوا مَساجِدَ رَبِّكُم سُجوناً لِأجسادِكُم وَاجعَلواقُلوبَكُم بُيوتاً لِلتَّقوى ولاتَجعَلوا قُلُوبَكُم مَأوى لِلشَّهواتِ؛
واى بر شما اى بندگان دنيا! سجده گاه هاى پروردگارتان را زندانِ پيكرهاى خود سازيد ، و دل هاى خود را خانه تقوا كنيد و آنها را جايگاه شهوت ها قرار ندهيد.
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنَّ كُلَّ كَلِمَةٍ سَيِّئَةٍ تَقولونَ بِها تُعطَونَ جَوابَها يَومَ القِيامَةِ؛
راست مى گويمتان : هر كلمه بدى كه امروز بگوييد ، فردا ، به قيامت ، پاسخش را مى شنويد.
بِحقٍّ أقولُ لَكُم : . . . ما تُغني عَنكُم أجسادُكُم إذا أعجَبَتكُم وقَد فَسَدَت قُلوبُكُم وما يُغني عَنكُم أن تُنَقّوا جُلودَكُم وقُلوبُكُم دَنِسَةٌ؛
راست مى گويمتان : . . . پيكرهاى شما چه سودتان بخشد كه از آنها شگفت زده شويد ، در حالى كه دل هايتان تباه باشد ؟! و شما را چه سود كه پوست هايتان را پاكيزه كنيد ، در حالى كه دل هايتان چركين باشد؟!
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : اِبَدَؤُوا بِالشَّرِ فَاترُكُوهُ ثُمَّ اطلُبُوا الخَيرَ يَنفَعكُم ، فَإنَّكُم إذاجَمَعتُمُ الخَيرَ مَعَ الشَّرِّ لَم يَنفَعكُمُ الخَيرُ؛
راست مى گويمتان : نخست به دور كردن بدى بپردازيد و آن گاه به جستجوى نيكى برآييد تا شما را سود بخشد ؛ زيرا اگر نيكى را با بدى گِرد آوريد ، نيكى سودتان ندهد.
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : طوبى لِلَّذينَ يَتَهَجَّدونَ مِنَ اللَّيلِ أُولئِكَ الَّذينَ يَرِثونَ النُّورَ الدّائِمَ؛
راست مى گويمتان : خوشا بر آنان كه پاره اى از شب را به عبادت برمى خيزند ! آنان اند كه نور پيوسته را به ميراث مى برند.
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : يا عَبيدَ الدُّنيا! كَيفَ يُدرِكُ الآخِرَةَ مَن لاتَنقُصُ شَهوتُهُ مِنَ الدُّنيا ولا تَنقَطِعُ مِنها رَغبَتُهُ؛
راست مى گويمتان : اى دنيا پرستان! چگونه كسى كه شهوتش به دنيا نكاهد و رغبتش از آن نگسلد ، به آخرت دست يابد؟!
راست مى گويمتان : مزد ، چيزى است كه [همه را] بدان ، رغبت بسيار است ؛ ولى جز كسى كه براى آن كار كند ، به دستش نياورد.
راست مى گويمتان : آب ، آتش را خاموش مى كند . همچنين ، بردبارى خشم را خاموش مى كند.
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنَّهُ لايَكونُ مَطَرٌ بِغَيرِ سَحابٍ كَذلِكَ لايَكونُ عَمَلٌ فيمَرضاتِ الرَّبِّ إلاّ بِقَلبٍ نَقِيٍّ؛
راست مى گويمتان : باران ، بى ابر نمى شود ؛ همچنين هيچ كردارى در جهت خرسندى پروردگار ، جز با دلى پاك ، ممكن نيست.
اَلحَقُّ بابُ كُلِّ خَيرٍ و رَحمَةُ اللّه ِ بابُ كُلِّ حَقٍّ ومَفاتيحُ ذلِكَ الدُّعاءُ والتَّضَرُّعُ والعَمَلُ وكَيفَ يُفتَحُ بابٌ بِغَيرِ مِفتاحٍ؛
حق ، دروازه هر خيرى و رحمت خداوند ، دروازه هر حقّى است وكليدش دعا و زارى و كردار است . چگونه بى كليد ، درى گشوده شود؟
بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنَّ الزَّرعَ لايَصلُحُ إلاّ بِالماءِ والتُّرابِ كَذلِكَ الإيمانُ لايَصلُحُ إلاّ بِالعِلمِ والعَمَلِ؛
راست"> مى گويمتان : كِشت ، نيكو نمى شود ، مگر با آب و خاك . همچنين ايمان نيكو نمى شود ، مگر به دانش و كردار.