اى هشام! حكمت را به نادانان مياموزيد كه بر آن ستم روا داشته ايد ، و از شايستگانش دريغ مداريد كه به آنان ستم كرده ايد.
اى هشام! آن را كه مردانگى نباشد ، دين نباشد ، و آن را كه خِرد نباشد ، مردانگى نباشد.
اى هشام! خردمند دروغ نگويد ، هر چند دلخواهش باشد.
اى هشام! خردمند با آن كس كه از تكذيبش بيم دارد ، سخن نمى گويد ، و ازهر كس كه از دريغ ورزى اش بيم دارد ، درخواست نمى كند.
از خدا در نهان هاى خويش شرم داريد ، همچنان كه در عيان از مردم ، شرم مى كنيد.
اى هشام! آنچه از دانش [تاكنون] نياموخته اى ، بياموز و از آنچه آموخته اى ، به نادان بياموز.
كامل ترينِ مؤمنان در ايمان ، نيك خوترين آنهاست.
يا هشامُ! مَثَلُ الدُّنيا مَثَلُ ماءِ البَحرِ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاًحتّى يَقتُلَهُ؛
اى هشام! داستان دنيا به آب دريا مانَد كه تشنه هر چه از آن بنوشد ، تشنگى اش فزونى يابد تا او را بكُشد.
اى هشام! از بزرگنمايى بپرهيز ؛ زيرا هر كس در او هموزنِ دانه اى بزرگنمايى باشد ، به بهشت درنيايد.
يا هشامُ! لَيسَ مِنّا مَن لَم يُحاسِب نَفسَهُ في كُلِّ يَومٍ فَإن عَمِلَ حَسَناً اِستَزادَ مِنهُ وإن عَمِلَ سَيِّئاً اِستَغفَرَ اللّه َ مِنهُ وتابَ إلَيهِ؛
اى هشام! از ما نيست آن كه هر روز به حساب خود نرسد [تا] اگر كار نيك كرده ، بر آن بيفزايد و اگر بد كرده ، از خدا آمرزش خواهد و به درگاهش توبه آرد.
اى هشام! از طمع بپرهيز و تو را از آنچه در دست مردم است ، نوميدى بايد.
هركه به عوض (و پاداش) گرفتن يقين داشته باشد ، در بخشندگى ، گشاده دستى مى كند.
هركه ميانه روى كند و قناعت ورزد ، نعمت بر او بپايد و هر كه بى جا مصرف نمايد و زياده روى كند ، نعمتش زوال يابد.
از خدا پروا دار و حق را بگو ، اگر چه هلاكت تو در آن باشد ، كه نجاتت درهمان حقگويى است.
بپرهيز كه [از صرف مالى] در راه طاعت خدا دريغ ورزى ، آن گاه ، دوچندانش را در راه معصيت خرج كنى.
ثَلاثٌ يَجلِينَ البَصَرَ : اَلنَّظرُ إلَى الخُضرَةِ وَالنَّظَرُ إلَى الماءِ الجاري وَالنَّظَرُ إلَى الوَجهِ الحَسَنِ؛
سه چيز ديده را روشن كند : به سبزه نگريستن ، به آب روان نگريستن و به روى زيبا نگريستن.
خوشْ همسايگى [تنها] خوددارى از آزار دادن [همسايه] نيست ، بلكه شكيبايى بر آزار [ديدن از همسايه] است.
از تنگْ دلى و تن آسايى بپرهيز ؛ زيرا اين هر دو ، تو را از بهره هاى دنيا وآخرتت باز مى دارد.
اِجعَلوا لِأَنفُسِكُم حَظَّاَ مِنَ الدُّنيا بِإعطائِها ما تَشتَهي مِنَ الحَلالِ وما لا يَثلَمُ المُرُوَّةَ
وما لا سَرَفَ فيهِ واستَعينُوا بِذلِكَ عَلى اُمورِ الدّينِ ؛
براى نفس خود از دنيا بهره اى قرار دهيد . به آن اندازه كه آنچه خواهشِ حلال كند و به مردانگى خللى نرساند و زياده روى در آن نباشد ، به او بدهيد ، و از اين روش ، در انجام دادن امور دين يارى جوييد (و نيرو يابيد).
هر كه فهمِ دين نيابد ، خداوند ، هيچ كردارى را از او نپسندد.