أى بُنيَّ! . . . أمسِك عَن طَريقٍ إذا خِفتَ ضَلالَهُ ، فَإنَّ الكَفَّ عَن حِيرهِ الضَّلالَةِ خَيرٌ مِن رُكوبِ الأهوالِ؛
پسر عزيزم! ... در راهى كه از گمگشتگى در آن بيم دارى ، گام مزن ؛ زيرا خود را از سرگردانىِ گمراهى نگاه داشتن ، بهتر از برنشستن بر مَركب هراس هاست.
مبادا مَركب هاى آز ، تو را بتازانند و به پرتگاه هاى هلاكت اندازند!
اگر به گناهى آلوده شدى ، بى درنگ آن را به توبه بشوى.
با برادرت اندرز بى غرضانه گوى ، خواه در نيكى باشد يا بازداشتن از ناپسند.
پسر عزيزم! بدان هر كه عيب خود را ببيند ، از پرداختن به عيب ديگران ، باز مى مانَد.
هر كه به جايگاه هاى نامناسب رود ، متّهم شود.
پسر عزيزم! هيچ گنهكارى را نااميد مكن . چه بسيار گناه آلوده اى كه عاقبتى نيكو يافته است.
هركه در پىِ راستى بكوشد ، سبك بار شود.
آگاه باشيد كه هر كس بى فرجام نگرى ، خود را در كارها افكند ، با پيشامدهاى رسواكننده روبه رو شود.
عاقبت انديشى پيش از اقدام به كار ، تو را از پشيمانى باز مى دارد.
هر كه به پيشواز نظرهاى گوناگون برود ، جايگاه هاى خطا را بشناسد.
از نيرنگ بپرهيز ، كه خوى فرومايگان است.
عزّت مؤمن ، بى نيازى او از مردم است.
با گسستن پيوند ، خويشاوندىِ آدمى را رشدى (وفايده اى) نيست .
ديدار بسيار ، دلْ تنگى (و ملال) مى آورد .
از گناهان بپرهيزيد ؛ زيرا روزىِ بنده اى كه دست به گناه آلايد ، بند آيد.
مرد ميانه رو ، درويش نشود.
دعا كننده بى عمل ، چون تيرانداز بى زه باشد.
روزى را با صدقه دادن ، درخواست كنيد.
مبادا در كارها ، پيش از فرا رسيدن زمانشان ، شتاب ورزى يا هنگامى كه زمانشان رسيد [در انجام دادن آن] سهل انگارى كنى .
به راستى خيرانديش ترينِ مردم نسبت به خويش ، فرمانبردارترين ايشان از پروردگارش ، و خودفريب ترين آنها ، نافرمان ترينشان از خداست.
اگر بر شما بدى رفت ، همان سان كه دوست داريد شما را ببخشايند ،ببخشاييد ودر گذريد.
اى كميل! [ديانت و فقاهت را] جز از ما مگير تا از ما باشى.
اى كميل! هيچ حركت (و عملى) نيست ، مگر آن كه در آن به شناخت آن نيازمندى.
خدا را ، خدا را درباره نماز ، كه بهترين كردار و ستون دين شماست !
زاهد دنيا كسى است كه حرام ، صبرش را نرُبايد و حلال ، از شُكرش باز ندارد.
صبر نسبت به ايمان ، مانند سر است به پيكر . پس هر كه صبر ندارد ،ايمان ندارد.
اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ : الصَّبرُ عَلَى المُصيبَةِ وَالصَّبرُ عَلَى الطّاعَةِ وَالصَّبرُ عَلَى المَعصِيَةِ؛
صبر بر سه گونه است : صبر (يا شكيبايى) بر مصيبت ، صبر (يااستقامت) بر فرمانبردارى ، و صبر (يا خوددارى) از گناه.
اَلدَّهرُ يَومانِ : فَيَومٌ لَكَ ويَومٌ عَلَيكَ ، فَإذا كانَ لَكَ فَلا تَبطَر وإذا كانَ عَلَيكَ فَلا
تَحزَن ، فَبِكِلَيهِما سَتُختَبَرُ؛
دنيا دو روز است : روزى به سود توست و روزى به زيانت . اگر به سود توبود ، شادان مشو و اگر به زيانت بود ، اندوه مخور ؛ زيرا به اين دو آزمايش مى شوى.
آدميزاده ، شبيه ترين چيز به ترازوست : يا با نادانى سبُك شود و يا به دانش ، سنگين گردد.
نيك بخت آن كس است كه از سرگذشت ديگرى پند آموزد.
از اخلاق پست بپرهيزيد ، كه والا را پست مى سازد و بزرگوارى را نابود مى كند.
دوست ، براى برادر خود دوست [واقعى] نيست ، مگر آن كه وى را در گرفتارى و غيبت [و نيز] پس از وفاتش حامى (و نگهبان) باشد.
كسى كه خود را در معرض تهمت قرار دهد ، نبايد بدگمانِ به خويش راسرزنش كند.
أيُّهَا النّاسُ! اِتَّقُواللّه َ ، فَإنَّ الصَّبرَ عَلَى التَّقوى أهوَنُ مِنَ الصَّبرِ عَلى عَذابِ اللّه ِ؛
اى مردم! تقواى الهى پيشه سازيد ؛ زيرا صبر بر تقوا (خوددارى) ، آسان تر از صبر بر عذاب خداست.
چون چيزها به همسرى يكديگر درآمدند [و ملازم يكديگر گشتند] ، تنبلى و ناتوانى به هم آميختند و فقر از آن دو بِزاد.
هر كه اندازه نگه دارد ، خدايش روزى فزايد ، و هر كه اسراف كند ، خدايش محروم سازد.
[از امام عليه السلام] پرسيدند : مردانگى چيست؟ فرمود : [آن كه] در نهان ، كارى نكنى كه در عيان از آن شرم مى كنى.
با بى اعتنايى به كارهاى پست ، قدر خود را بالا بريد.