رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّ ربَّكُم واحِدٌ ، و إنّ أباكُم واحِدٌ ، و دِينُكُم واحِدٌ ، و نَبيُّكُم واحِدٌ ، و لا فَضلَ لِعَرَبيٍّ على عَجَميٍّ ، و لا عَجَميٍّ على عَرَبيٍّ ، و لا أحمَرَ على أسوَدَ ، و لا أسوَدَ على أحمَرَ ، إلاّ بِالتَّقوى .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : همانا پروردگار شما يكى است و پدر شما يكى و دين شما يكى و پيامبرتان يكى. هيچ عربى را بر هيچ عجمى برترى نيست و هيچ عجمى را بر هيچ عربى و هيچ گندم گونى را بر هيچ سياهى و هيچ سياهى را بر هيچ گندم گونى، مگر به تقوا.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لَمّا دَخَلَ البَيتَ عامَ الفَتحِ و مَعهُ الفَضلُ بنُ عبّاسٍ و اُسامَةُ بنُ زَيدٍ ، ثُمّ خَرَجَ فأخَذَ بحَلْقَةِ البابِ ـ : الحَمدُ للّه ِ الّذي صَدَقَ عَبدَهُ ، و أنجَزَ وَعدَهُ، و غَلَبَ الأحزابَ وَحدَهُ، إنّ اللّه َ أذهَبَ نَخوَةَ العَرَبِ و تَكَبُّرَها بآبائها ، و كُلُّكُم مِن آدَمَ و آدَمُ مِن تُرابٍ ، و أكرَمُكُم عِندَ اللّه ِ أتقاكُم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ آنگاه كه در سال فتح مكّه همراه فضل بن عباس و اسامة بن زيد داخل خانه خدا شد و سپس بيرون آمد و دستگيره در را گرفت ـ فرمود : ستايش خداوندى را كه بنده اش را تصديق كرد و وعده اش را به انجام رساند و به تنهايى بر همه احزاب چيره گشت. خداوند نخوت عرب و نازيدن آنها به پدرانشان را از بين برد. همه شما از آدم هستيد و آدم از خاك و ارجمندترين شما نزد خداوند، با تقواترين شماست.
عنه صلى الله عليه و آله : أيُّها الناسُ، إنّ العَرَبيَّةَ لَيسَت بِأبٍ والِدٍ ، و إنّما هُو لِسانٌ ناطِقٌ ، فمَن تَكَلَّمَ بهِ فهُو عَرَبيٌّ ، ألا إنَّكُم وُلدُ آدَمَ و آدَمُ مِن تُرابٍ ، و أكرَمُكُم عِندَ اللّه ِ أتقاكُم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى مردم! عرب بودن به پدر و نژاد عرب داشتن نيست، بلكه عربى يك زبان است و هر كس بدان سخن گويد عرب است. بدانيد كه شما همه فرزند آدم هستيد و آدم از مشتى خاك آفريده شده است و گرامى ترين شما نزد خدا با تقواترين شماست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : ارجمندىِ دنيا توانگرى است و ارجمندىِ آخرت پرهيزگارى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : شرافت دنيا به توانگرى است و شرافت آخرت به تقوا.
الترغيب و الترهيب عن جابرِ بنِ عبد اللّه ِ : خطبنا رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله ··· خُطبَةَ الوَداعِ ـ : يا أيُّها النّاسُ ، إنَّ ربَّكُم واحِدٌ ، و إنَّ أباكُم واحِدٌ ، ألا لا فَضلَ لِعَرَبيٍّ على عَجَميٍّ ، و لا لعَجَميٍّ على عَرَبيٍّ ، و لا لأحمَرَ على
أسوَدَ ، و لا لأسوَدَ على أحمَرَ ، إلاّ بِالتَّقوى ، إنّ أكرَمَكُم عِندَ اللّه ِ أتقاكُم
ألا هَل بَلَّغتُ ؟ قالوا : بلى يا رسولَ اللّه ِ ، قالَ : فلْيُبَلِّغِ الشّاهِدُ الغائبَ .
الترغيب و الترهيب ـ به نقل از جابر بن عبد اللّه ـ : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در خطبه وداع فرمود : اى مردم! پروردگار شما يكى است و پدر شما يكى. بدانيد كه هيچ عربى را بر هيچ عجمى برترى نيست و هيچ عجمى را بر هيچ عربى و هيچ سفيدى را بر هيچ سياهى و هيچ سياهى را بر هيچ سفيدى، مگر به تقوا. ارجمندترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست. هان! آيا [پيامم را ]رساندم؟ همه گفتند: آرى، اى رسول خدا. فرمود: پس، حاضران به [گوش] غايبان برسانند.
الاختصاص : بَلَغَنا أنّ سَلمانَ الفارِسيَّ دَخَلَ مَجلِسَ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ذاتَ يَومٍ فعَظَّمُوهُ و قَدَّمُوهُ و صَدَّرُوهُ إجلالاً لِحَقِّهِ و إعْظاما لِشَيبَتِهِ و اختِصاصِهِ بِالمُصطفى و آلهِ ، فدَخَلَ عُمرُ فنَظَرَ إلَيهِ فقالَ : مَن هذا العَجَميُّ المُتَصَدِّرُ فيما بَينَ العَرَبِ ؟ ! فصَعِدَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله المِنبَرَ فخَطَبَ فقالَ : إنّ النّاسَ مِن عَهدِ آدَمَ إلى يَومِنا هذا مِثلُ أسنانِ المُشطِ ، لا فَضلَ لِلعَرَبيِّ علَى العَجَميِّ و لا للأحمَرِ علَى الأسوَدِ إلاّ بِالتَّقوى .
الاختصاص : شنيده ايم كه روزى سلمان فارسى وارد مجلس رسول خدا صلى الله عليه و آله شد و مردم او را به سبب حقّى كه داشت و به احترام موى سپيدش و منزلت خاصى كه نزد پيامبر و خاندان او داشت، احترام نهادند و او را بالاى مجلس نشاندند. عمر وارد مسجد شد و چشمش به سلمان افتاد. گفت: اين مرد عجم كيست كه در ميان عرب ها صدر نشين شده است؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله منبر رفت و خطبه اى ايراد كرد و فرمود: مردم از روزگار آدم تا به امروز همچون دندانه هاى شانه هستند. عرب را بر عجم برترى نيست و سفيد را بر سياه، مگر به تقوا.
امام على عليه السلام : تقوا، ظاهرش شرافت دنياست و باطنش شرافت آخرت.
امام على عليه السلام : هيچ كرامتى عزيزتر از تقوا نيست.
امام على عليه السلام : كليد ارجمندى، تقواست.
عنه عليه السلام : مَن أخَذَ بِالتَّقوى ··· هَطَلَت علَيهِ الكَرامَةُ بَعدَ قُحوطِها ، و تحَدَّبَت علَيهِ الرَّحمَةُ بَعدَ نُفورِها ، و تَفَجَّرَت علَيهِ النِّعَمُ بَعدَ نُضوبِها ، و وَبَلَتْ علَيهِ البَركَةُ بَعدَ إرذاذِها .
امام على عليه السلام : هركه تقوا پيشه كند··· باران بند آمده كرامت دوباره بر او فرو ريزد و رحمت گريخته به سوى او بازگردد و چشمه فروكش كرده نعمت ها دگر باره برايش جوشان شود و بارشِ كاستى گرفته بركت دوباره بر او سرازير شود.
امام على عليه السلام : كسى را كه تقوا والا مقامش ساخته، پست و حقير مشماريد و كسى كه دنيا او را بالا برده است، والا مقام ندانيد.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام : لا حَسَبَ لِقُرَشيٍّ و لا عَرَبيٍّ إلاّ بِتَواضُعٍ ، و لا كرَمَ إلاّ بِتَقوى .
امام زين العابدين عليه السلام : هيچ افتخارى براى فرد قرشى و يا عرب نيست، مگر به فروتنى و هيچ كرامتى نيست مگر به تقوا.
امام صادق عليه السلام : افتخار به اعمال است، و شرف و بزرگى به مال، و كرامت و ارجمندى به تقوا.
عنه عليه السلام : ما نَقَلَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ عَبدا مِن ذُلِّ المَعاصي إلى عِزِّ التَّقوى إلاّ أغناهُ مِن غَيرِ مالٍ ، و أعَزَّهُ مِن غَيرِ عَشيرَةٍ ، و آنَسَهُ مِن غَيرِ بَشَرٍ .
امام صادق عليه السلام : خداوند عزّ و جلّ هيچ بنده اى را از ذلّت گناهان به عزّت تقوا منتقل نكرد، مگر اينكه او را بدون مال توانگر ساخت و بى ايل و عشيره قدرتمند نمود و بى آنكه كسى با او باشد، او را از تنهايى به در آورد.