رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ لأبي أيُّوبَ خالدِ بنِ زيدٍ إذ قالَ لَهُ : أوصِني و أقلِلْ لَعلِّي أن أحفَظَ ـ : اُوصِيكَ بخَمسٍ : بِاليَأسِ عَمّا في أيدي النّاسِ فإنّهُ الغِنى ، و إيّاكَ و الطَّمَعَ فإنّهُ الفَقرُ الحاضِرُ ، و صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ ، و إيّاكَ و ما تَعتَذِرُ مِنهُ ، و أحِبَّ لأخيكَ ما تُحِبُّ لنَفسِكَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ آنگاه كه ابو ايّوب خالد بن زيد به ايشان عرض كرد: مرا سفارشى كوتاه بفرماييد، تا بلكه آن را حفظ كنم ـ فرمود: تو را به پنج چيز سفارش مى كنم: چشم اميد بركندن از آنچه در دست مردم است؛ زيرا كه اين [عين] توانگرى است و پرهيز از طمع كه طمع، فقر حاضر است و نمازت را مانند كسى بخوان كه آخرين نماز زندگيش را مى خواند و از كارى كه موجب عذر خواهيت شود دورى كن و براى برادرت همان چيزى را دوست بدار كه براى خودت دوست دارى.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لِرجُلٍ قالَ لَهُ : أوصِني و أوجِزْ ـ : علَيكَ بِاليَأسِ مِمّا في أيدي النّاسِ ، و إيّاكَ و الطَّمَعَ فإنّهُ الفَقرُ الحاضِرُ ، و صَلِّ صَلاتَكَ و أنتَ مُوَدِّعٌ ، و إيّاكَ و ما يُعتَذَرُ مِنهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه عرض كرد: مرا سفارشى مختصر فرما ـ فرمود: از آنچه مردم دارند چشم بركن و از طمع بپرهيز كه آن فقر نقد است و نمازت را چنان بخوان كه گويى آخرين نماز عمر توست و از كارى كه باعث عذرخواهى تو شود دورى كن.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لاُِمّ أنسٍ ـ : اُهجُري المَعاصيَ فإنّها أفضَلُ الهِجرَةِ ، و حافِظي علَى الفَرائضِ فإنّها أفضَلُ الجِهادِ ، و أكثِري مِن ذِكرِ اللّه ِ ، فإنّكِ لا تَأتِينَ اللّه َ عَزَّ و جلَّ بشيءٍ غَدا أحَبَّ إلَى اللّه ِ مِن كَثرَةِ ذِكرِهِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مادر اَنس ـ فرمود: از گناهان دورى كن كه اين برترين هجرت است و فرايض را پاس دار كه اين برترين جهاد است و ياد خدا بسيار كن؛ زيرا فرداى قيامت براى خدا چيزى نمى برى كه نزد خدا محبوبتر از بسيارى ياد او باشد.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لِرجُلٍ مِن أهلِ اليَمَنِ ـ : اُوصِيكَ أن لا تُشرِكَ باللّه ِ شَيئا و إن قُطِّعتَ أو حُرِّقتَ بِالنّارِ ، و لا تَعُقَّنَّ والِدَيكَ ، و إن أرادَكَ أن تَخرُجَ مِن دُنياكَ فاخرُجْ ، و لا تَسُبَّ النّاسَ ، و إذا لَقِيتَ أخاكَ فَالقَهُ بِبِشرٍ حَسَنٍ ، و صُبَّ لَهُ مِن فَضلِ دَلوِكَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى از اهل يمن ـ فرمود: به تو سفارش مى كنم كه چيزى را شريك خدا نگردانى اگر چه قطعه قطعه ، يا به آتش سوزانده شوى و پدر و مادرت را نافرمانى و با آنان بدرفتارى مكن و [حتى] اگر از تو خواست كه از دنيايت خارج شوى، بشو و مردم را دشنام مگو و هرگاه با برادرت رو به رو شدى با خوشرويى برخورد كن و از زيادى [آب ]دلو خود براى او بريز.
تحف العقول : عنه صلى الله عليه و آله ـ لَمّا قالَ لَهُ رَجُلٌ: أوصِني ـ : اِحفَظْ لِسانَكَ . ثُمّ قالَ لَهُ : يا رسولَ اللّه ِ ، أوصِني ! قالَ صلى الله عليه و آله : اِحفَظْ لِسانَكَ . ثُمّ قالَ : يا رسولَ اللّه ِ، أوصِني ! فقالَ : وَيحَكَ وَ هَل يَكُبُّ النّاسَ على مَناخِرِهِم في النّارِ إلاّ حَصائدُ ألسِنَتِهِم ؟! .
تحف العقول : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به مردى كه عرض كرد: مرا سفارشى فرما فرمود: زبانت را نگه دار. آن مرد دوباره عرض كرد: اى رسول خدا! مرا سفارشى فرما. حضرت فرمود: زبانت را نگه دار. بار ديگر عرض كرد: اى رسول خدا! مرا سفارشى فرما. پيامبر فرمود: واى بر تو! مگر مردم را چيزى جز محصولات زبانشان در آتش سرنگون مى كند؟!
عنه صلى الله عليه و آله ـ لسعيد بن يزيد ـ اُوصِيكَ أن تَستَحيِيَ مِن اللّه ِ تعالى كما تَستَحيِي مِن الرّجُلِ الصّالِحِ مِن قَومِكَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به سعيد بن يزيد ـ فرمود : به تو سفارش مى كنم كه از خداوند متعال شرم كنى،همچنان كه از مرد پاك و شايسته قوم خود شرم مى كنى.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لِمُعاذٍ لَمّا استَوصاهُ ـ : اُعبُدِ اللّه َ كأنّكَ تَراهُ ، و اعدُدْ نَفسَكَ في المَوتى ، و اذكُرِ اللّه َ عِندَ كُلِّ حَجَرٍ و عِندَ كُلِّ شَجَرٍ ، و إذا عَمِلتَ سَيّئةً فاعمَلْ بجَنبِها حَسَنةً ؛ السِّرّ بِالسِّرِّ ، و العَلانِيَة بِالعَلانِيَةِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به معاذ كه از آن حضرت تقاضاى سفارشى كرد ـ فرمود: خدا را چنان عبادت كن كه انگار او را مى بينى و خودت را از مردگان بشمار و نزد هر سنگ و درختى خدا را يادآور شو و هرگاه گناهى كردى، در كنار آن كار نيكى انجام ده؛ [نيكى ]پنهانى در برابر [گناه ]پنهانى و [نيكى] آشكار در قبال [گناه] آشكار.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لِمُعاذٍ ، و قد أخَذَ بيَدِهِ فمَشى قَليلاً ـ : يا مُعاذُ ، اُوصِيكَ بتَقوَى اللّه ِ ، و صِدقِ الحَديثِ ، و وَفاءِ العَهدِ ، و أداءِ الأمانَةِ ، و تَركِ الخِيانَةِ ، و رَحمِ اليَتيمِ ، و حِفظِ الجِوارِ ، و كَظمِ الغَيظِ ، و لِينِ الكلامِ ، و بَذلِ السَّلامِ ، و لُزومِ الإمامِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به معاذ وقتى كه دست او را گرفت و اندكى رفت ـ فرمود: اى معاذ! تو را سفارش مى كنم به پروا داشتن از خداوند و راستگويى و وفاى به عهد و پيمان و برگرداندن امانت [به صاحبش] و ترك خيانت و مهربانى به يتيم و رعايت حقّ همسايگى و فرو خوردن خشم و با نرمى و ملايمت سخن گفتن و سلام كردن و پيروى از امام.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لعليٍّ عليه السلام ـ : يا عليُّ ، أنهاكَ عَن ثَلاثِ خِصالٍ عِظامٍ : الحَسَدِ و الحِرصِ و الكِذبِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به على عليه السلام ـ فرمود: اى على! تو را از سه خصلت نهى مى كنم: حسادت و حرص و دروغ.
عنه صلى الله عليه و آله ـ أيضا ، و أوَّلُها ـ : يا عليُّ ، ثَلاثٌ مَن لَقِيَ اللّه َ بهِنَّ فهُو مِن أفضَلِ النّاسِ··· .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در سفارشى به على عليه السلام كه آغازش چنين است ـ فرمود : اى على! سه چيز است كه هر كس خدا را با آن سه ديدار كند، از برترين مردم است··· .
عنه صلى الله عليه و آله : ـ أيضا و أوَّلُها ـ يا عليُّ اُوصِيكَ بوَصيَّةٍ فاحفَظْها، فلا تَزالُ بِخَيرٍ ما حَفِظتَ وَصيَّتي ··· .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در سفارشى به على عليه السلام كه آغازش چنين است ـ فرمود : اى على! به تو سفارشى مى كنم، آن را به گوش گير؛ زيرا تا زمانى كه سفارش مرا به گوش گيرى در خير و خوبى خواهى بود··· .
عنه صلى الله عليه و آله ـ أيضا ـ : يا عليُّ ، إنّ مِنَ اليَقينِ أنْ لا تُرضيَ أحَدا بسَخَطِ اللّه ِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به على عليه السلام ـ فرمود : اى على! از نشانه هاى يقين اين است كه هيچ كس را با به خشم آوردن خدا خشنود نكنى··· .
عنه صلى الله عليه و آله ـ أيضا ، حِينَ بَعَثَهُ إلَى اليَمَنِ ـ : يا عليُّ ، اُوصِيكَ بِالدُّعاءِ فإنّهُ مَع الإجابَةِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به على عليه السلام هنگامى كه وى را به يمن فرستاد ـ فرمود: اى على! تو را سفارش مى كنم به دعا؛ زيرا كه دعا با اجابت همراه است.
عنه صلى الله عليه و آله ـ أيضا ـ : يا عليُّ ، إنّ لِلمُؤمنِ ثَلاثَ عَلاماتٍ : الصِّيامُ و الصَّلاةُ و الزَّكاةُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به على عليه السلام ـ فرمود: اى على! مؤمن سه نشانه دارد: [پايبندى به ]روزه و نماز و زكات.
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، اُعبُدِ اللّه َ كأنَّكَ تَراهُ ،
فإن كُنتَ لا تَراهُ فإنّهُ يَراكَ ، و اعلَمْ أنَّ أوَّلَ عِبادَةِ اللّه ِ المَعرِفَةُ بهِ ، فهُوَ الأوَّلُ قَبلَ كلِّ شيءٍ فلا شيءَ قَبلَهُ ، و الفَردُ فلا ثانِيَ لَهُ ، و الباقِي لا إلى غايَةٍ ، فاطِرُ السَّماواتِ و الأرضِ و ما فيهِما و ما بَينَهُما مِن شيءٍ و هُو اللّه ُ اللَّطيفُ الخَبيرُ و هُو على كلِّ شيءٍ قَديرٌ ، ثُمّ الإيمانُ بِي و الإقرارُ بأنَّ اللّه َ تعالى أرسَلَني إلى كافَّةِ النّاسِ بَشيرا و نَذيرا و داعِيا إلَى اللّه ِ بإذنِهِ ، و سِراجا مُنيرا ، ثُمّ حُبُّ أهلِ بَيتيَ الّذينَ أذهَبَ اللّه ُ عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طهَّرَهُم تَطهيرا
و اعلَمْ ـ يا أبا ذرٍّ ـ إنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ جَعَلَ أهلَ بَيتي في اُمَّتي كَسَفينَةِ نُوحٍ مَن رَكِبَها نَجا و مَن رَغِبَ عنها غَرِقَ ، و مِثَلَ بابِ حِطَّةٍ . في بَني إسرائيلَ؛ مَن دَخَلَها كانَ آمِنا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! خدا را چنان عبادت كن كه گويى او را مى بينى؛ زيرا اگر تو او را نمى بينى، قطعا او تو را مى بيند و بدان كه قدم اول عبادت خداوند، معرفت اوست. او اوّل و پيش از هر چيزى است، پس چيزى مقدّم بر او نيست. يكتا و يگانه است و دومى ندارد، باقى است بدون نهايت، آفريننده آسمان ها و زمين است و آنچه در آنها و آنچه در ميان آنهاست و اوست خداوند لطيف و آگاه و او بر هر چيزى تواناست. پس از اين [مرحله ]ايمان به من قرار دارد و اقرار به اينكه خداوند متعال مرا به سوى همه مردم فرستاده است تا به اذن او بشارت دهم و اعلام خطر كنم و به سوى خدا فرا خوانم و چراغى درخشان باشم. سپس، دوست داشتن اهل بيت من است؛ همانان كه خداوند، پليدى را از ايشان دور ساخته و كاملاً پاك و پاكيزه شان ساخته است. اى ابوذر! بدان كه خداوند عزّ و جلّ اهل بيت مرا در ميان امّتم چونان كشتى نوح قرار داده است كه هر كس بر آن نشست، رهايى يافت و هر كس از سوار شدن آن سر باز زد، غرق شد و [نيز ]مانند باب [حطّه ] . در ميان بنى اسرائيل كه هر كس وارد آن شد در امن و امان قرار گرفت.
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، اِحفَظْ ما اُوصِيكَ بهِ تَكُن سَعيدا في الدُّنيا و الآخِرَةِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! سفارش هايى كه به تو مى كنم به گوش گير تا در دنيا و آخرت سعادتمند باشى.
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، نِعمَتانِ مَغبونٌ فيهِما كَثيرٌ مِن النّاسِ : الصِّحَّةُ و الفَراغُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! دو نعمت است كه بسيارى از مردم در آنها مغبون مى شوند: تندرستى و فراغت.
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، اِغتَنِمْ خَمسا قَبلَ خَمسٍ : شَبابَكَ قَبلَ هَرَمِكَ ، و صِحَّتَكَ قَبلَ سَقَمِكَ ، و غِناكَ قَبلَ فَقرِكَ، و فَراغَكَ قَبلَ شُغلِكَ، و حَياتَكَ قَبلَ مَوتِكَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! پنج چيز را پيش از پنج چيز غنيمت شمار: جوانيت را پيش از پيريت و تندرستيت را پيش از بيماريت و توانگريت را پيش از تهى دستيت و آسودگيت را پيش از گرفتاريت و زندگيت را پيش از مردنت.
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، إيّاكَ و التَّسويفَ بأمَلِكَ، فإنَّكَ بِيَومِكَ و لَستَ بما بَعدَهُ، فإن يَكُن غَدٌ لَكَ فكُن في الغَدِ كما كُنتَ في اليَومِ ، و إن لَم يَكُن غَدا لَم تَندَمْ على ما فَرَّطتَ في اليَومِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! زنهار كه به سبب آرزويت كار امروز را به فردا فكنى؛ زيرا تو با امروز خود به سر مى برى نه با فردايت، اگر فردايى برايت بود در آن فردا نيز چنان باش كه در امروز بوده اى و اگر فردايى در كار نبود پشيمان نشوى كه در كار امروزت كوتاهى كرده اى.
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، كَم مِن مُستَقبِلٍ يَوما لا يَستَكمِلُهُ ، و مُنتَظِرٍ غَدا لا يَبلُغُهُ ! .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! چه بسيار كسانى كه روزى را آغاز مى كنند و آن را به پايان نمى برند و منتظر فردايى هستند و به آن نمى رسند.
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، لَو نَظَرتَ إلَى الأجَلِ و مَسيرِهِ لَأبغَضتَ الأملَ و غُرورَهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! اگر به اجل و حركت و مسير آن بنگرى، بى گمان آرزو و فريب آن را دشمن خواهى داشت.
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، كُن كأنّكَ في الدُّنيا غَريبٌ ، أو كعابِرِ سَبيلٍ، و عُدَّ نَفسَكَ مِن أصحابِ القُبورِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! چنان باش كه گويى در دنيا غريبى، يا رهگذرى، و خود را از خفتگان در گورها به شمار آر.
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، إذا أصبَحتَ فلا تُحَدِّثْ نَفسَكَ بِالمَساءِ ، و إذا أمسَيتَ فلا تُحَدِّثْ نَفسَكَ بِالصَّباحِ ، و خُذ مِن صِحَّتِكَ قَبلَ سَقَمِكَ ، و مِن حَياتِكَ قَبلَ مَوتِكَ فإنَّكَ لا تَدري ما اسمُكَ غَدا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! چون صبح خود را آغاز كردى، به خويشتن وعده شب مده و هرگاه شبَت را آغازيدى، وعده صبح به خود مده و از دوران تندرستيت پيش از آنكه بيمار شوى بهره برگير و از زندگيت پيش از آنكه بميرى؛ زيرا كه تو نمى دانى فردا چه نامى خواهى داشت [مُرده يا زنده].
عنه صلى الله عليه و آله : يا أبا ذرٍّ ، إيّاكَ أن تُدرِكَكَ الصَّرعَةُ عِندَ العَثرَةِ ، فلا تُقالَ العَثرَةُ و لا تُمَكَّنَ مِنَ الرَّجعَةِ ، و لا يَحمَدَكَ مَن خَلَّفتَ بما تَرَكتَ ، و لا يَعذُرَكَ مَن تَقدِمُ علَيهِ بما اشتَغَلتَ بهِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! بپرهيز از آنكه هنگام لغزيدن به سر در آيى؛ زيرا كه لغزش بخشوده نمى شود و امكان بازگشت براى تو نيست و بازماندگان تو براى آنچه باقى گذاشته اى تو را نمى ستايند و كسى كه پيش او مى روى [خداوند ]به بهانه گرفتارى هايت تو را معذور نمى دارد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : اللّه َ اللّه َ في جِيرانِكُم ؛ فإنّهُم وَصِيَّةُ نَبيِّكُم، ما زالَ يُوصِي بهِم حَتّى ظَنَنّا أنّهُ سيُوَرِّثُهُم . .
امام على عليه السلام : از خدا بترسيد و حقوق همسايگانتان را رعايت كنيد؛ زيرا كه اين سفارش پيامبر شماست. آن حضرت درباره همسايگان پيوسته سفارش مى فرمود، تا جايى كه گمان كرديم بزودى همسايگان را ميراث بر يكديگر قرار خواهد داد.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنَّ رَجُلاً أتَى النَّبيَّ صلى الله عليه و آله فَقالَ لَهُ: يا رَسولَ اللّه ِ أوصِني، فَقال لَهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : فَهل أنتَ مُستَوصٍ إن أنا أوصَيتُكَ ؟ ـ حتّى قالَ لَهُ ذلكَ ثَلاثا ، و في كُلِّها يَقولُ لَهُ الرّجُلُ : نَعَم يا رسولَ اللّه ِ ـ فقالَ لَهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : فإنّي اُوصِيكَ إذا أنتَ هَمَمتَ بأمرٍ فتَدَبَّرْ عاقِبَتَهُ ، فإن يَكُ رُشدا فأمضِهْ ، و إن يَكُ غَيّا فانْتَهِ عَنهُ .
امام صادق عليه السلام : مردى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! مرا سفارش فرما. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اگر تو را سفارش كنم آيا به گوش مى گيرى؟ حضرت سه بار اين جمله را به او فرمود و هر بار آن مرد عرض مى كرد: آرى اى رسول خدا. پس، رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود: به تو سفارش مى كنم كه هرگاه خواستى كارى انجام دهى، به عاقبت آن بينديشى، اگر رستگارى بود آن را انجام بده و اگر گمراهى بود رهايش كن.
كنز العمّال عن أبي ذرٍّ: أوصاني خَليلي صلى الله عليه و آله أن أنظُرَ إلى مَن هُو أسفَلُ مِنِّي و لا أنظُرَ إلى مَن هُو فَوقي ، و أن اُحِبَّ المَساكِينَ و أن أدنُوَ مِنهم ، و أن أصِلَ رَحِمي و إن قَطَعُوني و جَفَوني ، و أن أقولَ الحَقَّ و إن كان مُرّا ، و أن لا أخافَ في اللّه ِ لَومَةَ لائمٍ ، و أن لا أسألَ أحَدا شيئا ، و أن أستَكثِرَ مِن لا حَولَ و لا قُوّةَ إلاّ باللّه ِ ، فإنّها مِن كَنزِ الجَنَّةِ .
كنز العمّال ـ به نقل از ابوذر ـ : محبوبم (رسول خدا) صلى الله عليه و آله به من سفارش فرمود كه به پايين تر از خود بنگرم و به بالاتر از خويش منگرم و مستمندان را دوست بدارم و به آنان نزديك شوم و صله ارحام به جاى آورم، هرچند آنان از من بِبُرند و به من بى مهرى ورزند (از من دورى كنند) و حق را بگويم گر چه تلخ باشد و در راه خدا از سرزنش هيچ سرزنشگرى نهراسم و از هيچ كس چيزى نخواهم و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه را زياد بگويم؛ زيرا كه آن از گنج هاى بهشت است.
الخصال عن أبي ذرٍّ : أوصاني رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله بسَبعٍ : أوصاني أن أنظُرَ إلى مَن هو دُوني و لا أنظُرَ إلى مَن هو فَوقي ، و أوصاني بِحُبِّ المَساكينِ و الدُّنُوِّ مِنهُم ، و أوصاني أن أقولَ الحَقَّ و إن كانَ مُرّا ، و أوصاني أن أصِلَ رَحِمي و إن أدبَرَتْ ، و أوصاني أن لا أخافَ في اللّه ِ لومَةَ لائمٍ ، و أوصاني أنْ أستَكثِرَ مِن قَولِ : لا حَولَ و لا قُوّةَ إلاّ باللّه ِ (العليِّ العظيمِ) ؛ فإنّها مِن كُنوزِ الجَنَّةِ .
الخصال ـ به نقل از ابوذر ـ : رسول خدا صلى الله عليه و آله هفت سفارش به من فرمود: مرا سفارش كرد كه به پايين تر از خودم بنگرم و به كسى كه بالاتر از من است ننگرم، مرا به دوست داشتن مستمندان و نزديك شدن به آنان سفارش فرمود، مرا سفارش فرمود كه حقيقت را بگويم، اگر چه تلخ باشد،مرا سفارش فرمود كه با خويشاوندانم پيوند برقرار كنم هرچند آنان پشت كنند،سفارشم فرمود كه در راه خدا از سرزنش هيچ سرزنشگرى نهراسم، مرا سفارش فرمود كه ذكر لا حول و لا قوّة الاّ باللّه [العلىّ العظيم] را زياد بگويم؛ زيرا كه آن از گنجهاى بهشت است.
مكارم الأخلاق عن أبي ذرٍّ : دَخَلتُ ذاتَ يَومٍ في صَدرِ نَهارِهِ على رَسولِ اللّه صلى الله عليه و آله في مَسجِدهِ ··· فقُلتُ : يا رسولَ اللّه ِ ـ بأبي أنتَ و اُمّي ـ أوصِني بِوَصِيَّةٍ يَنفَعُني اللّه ُ بها ، فقالَ : نَعَم و أكْرِمْ بِكَ يا أبا ذرٍّ ، إنّكَ مِنّا أهلَ البَيتِ ، و إنّي مُوصيكَ بوَصيَّةٍ فاحفَظْها فإنّها جامِعَةٌ لِطُرُقِ الخَيرِ و سُبُلِهِ ، فإنّكَ إن حَفِظتَها كانَ لكَ بها كِفلانِ··· .
مكارم الأخلاق ـ به نقل از ابوذر ـ : روزى اول روز در مسجد خدمت رسول اللّه صلى الله عليه و آله رسيدم و گفتم: يا رسول اللّه ! پدر و مادرم به فداى شما مرا سفارشى كنيد كه خداوند بدان مرا نفع برساند . حضرت فرمود : باشد، با كمال ميل اى ابوذر، تو از ما خاندان هستى. من تو را سفارش مى كنم، پس تو نيز آن را به گوش گير؛ زيرا كه همه راه هاى خير و خوبى را در بردارد، اگر آن را به گوش گيرى به سبب آن دو بهره مى برى.
الدعوات عن أسود بن أصرم : قلتُ : يا رسولَ اللّه ِ أوصِني ، فقالَ : أ تَملِكُ يَدَكَ ؟ [قال : ]قلتُ : نَعَم ، قالَ : فتَملِكُ لِسانَكَ ؟ قلتُ : نَعَم، قالَ صلى الله عليه و آله : فلا تَبسُطْ يَدَكَ إلاّ إلى خَيرٍ ، و لا تَقُلْ بلِسانِكَ إلاّ مَعروفا .
الدعوات ـ به نقل از اسود بن اصرم ـ : به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله عرض كردم : مرا سفارش نما، حضرت فرمود : آيا اختيار دست خود را دارى؟ عرض كردم: آرى. فرمود: آيا اختيار زبانت را هم دارى؟ عرض كردم: آرى. فرمود: پس، دست خود را جز به كار خير مگشاى و با زبانت جز خير مگوى.
كنز العمّال عن ضِرغامة بن عُلَيبَةَ بنِ حَرمَلَةَ : حدَّثَني أبي عن أبيهِ قالَ : أتَيتُ النَّبيَّ صلى الله عليه و آله في رَكبٍ من الحَيِّ ··· فلَمّا أرَدتُ الرُّجوعَ قلتُ : أوصِني يا رسولَ اللّه ِ ! قالَ : اِتَّقِ اللّه َ ، و إذا كُنتَ في مَجلِسٍ فَقُمتَ عَنهُ فسَمِعتَهُم يَقولونَ ما يُعجِبُكَ فأْتِهِ ، و إذا سَمِعتَهُم يَقولونَ ما تَكرَهُ فلا تَأْتِهِ .
كنز العمّال ـ به نقل از ضرغامة بن عليبة بن حرمله ـ : پدرم از پدرش نقل كرد كه: همراه كاروانى از طايفه [خود ]خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله رسيدم و چون خواستم برگردم عرض كردم: اى رسول خدا! به من سفارشى بفرماييد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: از خدا بترس و هرگاه در جمعى نشسته بودى و از آن جا برخاستى و شنيدى كه سخنان خوشايندى مى گويند، دوباره به آن مجلس بيا و اگر شنيدى كه سخنان ناخوشايند مى گويند، ديگر به آنجا قدم مگذار.
الترغيب و الترهيب عن مُعاذ ـ أنّه قالَ ـ : يا رسولَ اللّه أوصني، قال : اُعبُدِ اللّه َ كأنّكَ تَراهُ ، و اعدُدْ نَفسَكَ في المَوتى ، و إن شِئتَ أنبأتُكَ بما هُو أملَكُ بِكَ مِن هذا كُلِّهِ ! ـ قالَ: هذا، و أشارَ بيَدِهِ إلى لِسانِهِ ـ .
الترغيب و الترهيب ـ به نقل از معاذ ـ : به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله عرض كردم : مرا سفارش و نصيحت كنيد . حضرت فرمود : خدا را چنان عبادت كن كه گويى او را مى بينى و خودت را از زمره مردگان بشمار و اگر خواهى تو را از چيزى آگاه كنم كه از همه اينها بيشتر تو را نگه مى دارد. حضرت با دستش به زبان خود اشاره كرد و فرمود: اين.
بحار الأنوار : روي أنّ رجلاً استوصى رسول اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فقال: لا تَغضَبْ قَطُّ ، فإنّ فيهِ مُنازَعَةَ ربِّكَ ، فقالَ : زِدْني ، قالَ : إيّاكَ و ما يُعتَذَرُ مِنهُ فإنَّ فيهِ الشِّركَ الخَفيَّ ، فقالَ : زِدْني ، فقالَ : صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ فإنّ فيها الوُصلَةَ و القُربى ، فقالَ : زِدْني ، فقالَ عليه السلام : اِستَحيِ مِن اللّه ِ استِحياءكَ مِن صالِحي جِيرانِكَ فإنّ فيها زِيادَةَ اليَقينِ ، و قد أجمَعَ اللّه ُ تعالى ما يَتَواصى بهِ المُتَواصُونَ مِن الأوَّلِينَ و الآخِرينَ في خَصلَةٍ واحِدَةٍ و هي التَّقوى ، قالَ اللّه ُ جلَّ و عَزَّ : «و لَقَدْ وَصَّيْنا الّذِينَ اُوتُوا الكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ و إيّاكُمْ أنِ اتَّقُوا اللّه َ» . و فيهِ جِماعُ كلِّ عِبادَةٍ صالِحَةٍ ، وَصَلَ مَن وَصَلَ إلَى الدَّرَجاتِ العُلى و الرُّتبَةِ القُصوى ، و بهِ عاشَ مَن عاشَ مَع اللّه ِ بِالحَياةِ الطَّيّبَةِ و الاُنسِ الدائمِ ، قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ : «إنَّ المُتَّقينَ في جَنّاتٍ و نَهَرٍ * في مَقْعَدٍ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» . .
بحار الأنوار: مردى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سفارشى خواست حضرت فرمود : هرگز خشم مگير؛ زيرا كه در خشم كشمكش با پروردگارت نهفته است. عرض كرد: سفارشى ديگر فرماييد. فرمود: هرگز كارى كه از آن عذر بخواهى، مكن؛ زيرا كه در آن شركِ ناپيداست. عرض كرد: باز هم بفرماييد. فرمود: نمازت را مانند كسى بخوان كه گويى آخرين نماز عمرش را مى خواند؛ زيرا در اين نوع نماز خواندن پيوند و نزديكى [به خدا]است. عرض كرد: باز هم بفرماييد. فرمود: از خداوند چنان حيا كن كه از همسايگان صالح خود حيا مى كنى؛ زيرا كه در اين امر زيادت يقين است و خداوند متعال آنچه را اوّلين و آخرينِ سفارش كنندگان بدان سفارش مى كنند در يك خصلت جمع كرده و آن تقواست.خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: «و هر آينه كسانى را كه پيش از شما كتاب [آسمانى ]داده شده اند و شما را، سفارش كرديم كه از خدا بترسيد». تقوا مجمع هر عبادت شايسته اى است و هر كه به درجات بالا و مرتبه بلند رسيد به واسطه تقوا رسيد و هر كه با زندگى پاك و پاكيزه و انس هميشگى با خدا زيست به وسيله تقوا زيست. خداوند عزّ و جلّ فرموده است: «همانا تقوا پيشگان در ميان باغ ها و نهرها، در قرارگاه صدق، نزد پادشاهى توانايند».
مكارم الأخلاق عن أبي سعيدٍ : جاءَ رَجُلٌ إلى رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِ ، أوصِني ! قالَ : علَيكَ بتَقوَى اللّه ِ ؛ فإنَّها جِماعُ كلِّ خَيرٍ ، و علَيكَ بِالجِهادِ في سبيلِ اللّه ِ ؛ فإنّها رَهبانِيَّةُ المُسلِمينَ ، و علَيكَ بذِكرِ اللّه ِ و تِلاوَتِ كِتابِهِ ؛ فإنَّهُ نُورٌ لَكَ في الأرضِ و ذِكرٌ لَكَ في السَّماءِ ، و اخزُنْ لِسانَكَ إلاّ مِن خَيرٍ ؛ فإنَّكَ بذلكَ تَغلِبُ الشَّيطانَ .
مكارم الأخلاق ـ به نقل از ابو سعيد ـ : مردى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد : اى رسول خدا ! مرا سفارش فرما . حضرت فرمود: بر تو باد تقوا داشتن از خدا؛ زيرا كه آن در بردارنده همه خوبى هاست، و بر تو باد جهاد در راه خدا؛ زيرا كه آن رهبانيّت مسلمانان است، و بر تو باد ياد خدا و تلاوت كتاب او؛ زيرا كه اين كار براى تو در زمين نور است و در آسمان نام، و زبانت را جز از خير و خوبى نگه دار؛ زيرا كه با اين كار بر شيطان چيره مى آيى.