الإمامُ عليٌّ عليه السلام : النَّفسُ الأمّارةُ المُسَوِّلَةُ تَتَملَّقُ تَمَلُّقَ المُنافِقِ ، و تَتَصَنَّعُ بشِيمَةِ الصَّديقِ المُوافِق ، حتّى إذا خَدَعَت و تَمَكَّنَت تسَلَّطَت تَسَلُّطَ العَدُوِّ ، و تَحَكَّمَت تَحَكُّمَ العُتُوِّ ، فأورَدَت مَوارِدَ السُّوءِ .
امام على عليه السلام : نفْسِ بد فرمانِ ظاهر آرا، همچون منافق چاپلوسى مى كند و خود را چون دوستى سازگار و دلسوز جلوه مى دهد و همين كه فريب داد و [بر انسان] دست يافت، چون دشمن مسلّط مى شود و با خودخواهى و قلدرى فرمان مى راند و [شخص را ]به جايگاه هاى بدى و هلاكت مى كشاند.
عنه عليه السلام : إنّ النَّفسَ لَأمّارَةٌ بالسُّوءِ و الفَحشاءِ ، فمَنِ ائتَمَنَها خانَتهُ ، و مَنِ استَنامَ إلَيها أهَلَكَتهُ ، و مَن رَضِيَ عَنها أورَدَتهُ شَرَّ المَوارِدِ .
امام على عليه السلام : نفْس همواره به بدى و زشت كارى فرمان مى دهد. پس هركه به نفْس خويش اعتماد كند نفْس به او خيانت مى ورزد و هركه به آن دل خوش كند نفْس او را به هلاكت مى افكند و هركه از آن خشنود شود، نفْس او را به جايگاه هاى بد درآورد .
امام على عليه السلام : براستى كه اين نفْس همواره به بدى فرمان مى دهد. بنا بر اين، هر كس عنان آن را رها كند [همچون مركبى سركش ]او را به تاخت به سوى گناهان مى برد.
عنه عليه السلام : إنّ نَفسَكَ لَخَدُوعٌ ؛ إن تَثِقْ بها يَقتَدْكَ الشَّيطانُ إلَى ارتِكابِ المَحارِمِ .
امام على عليه السلام : همانا نفْس تو بسيار فريبكار است. اگر به آن اعتماد كنى، شيطان تو را به سمت ارتكاب حرام ها مى كشاند.
امام على عليه السلام : زمانى كه به نفْس خود بيشترين اعتماد را دارى، از فريب او بيشتر برحذر باش.
نهج البلاغة : قالَ الإمام عليٌّ عليه السلام ـ و قَد مَرَّ بقَتلَى الخَوارِجِ يَومَ النَّهرَوانِ ـ : بُؤسا لَكُم ، لَقَد ضَرَّكُم مَن غَرَّكُم ، فقيلَ لَهُ : مَن غَرَّهُم يا أميرَ المؤمنينَ ؟ فقالَ : الشَّيطانُ المُضِلُّ ، و الأنفُسُ الأمّارَةُ بالسُّوءِ ، غَرَّتهُم بالأمانِيِّ ، و فَسَحَت لَهُم بالمَعاصي ، و وَعَدَتهُم الإظهارَ ، فاقتَحَمَت بهِمُ النّارَ .
نهج البلاغة : امام على عليه السلام ـ پس از پايان جنگ نهروان بر كشتگان خوارج گذشت ـ فرمود : بدا به حال شما! آن كس كه فريبتان داد به شما زيان رساند. پرسيدند : اى امير المؤمنين! چه كسى آنان را فريفت؟ فرمود : شيطان گمراه كننده و نفْس هاى بد فرمان كه آنان را با آرزوهاى خام فريب دادند و ايشان را به ميدان فراخ گناهان و نا فرمانى ها كشانيدند و نويد پيروزى به آنان دادند و در نتيجه، آنان در آتش فرو افكندند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ما مِن مَعصيَةِ اللّه ِ شَيءٌ إلاّ يَأتي في شَهوَةٍ ، فرَحِمَ اللّه ُ امرأً نَزَعَ عن شَهوَتِهِ ، و قَمَعَ هَوى نَفسِهِ ؛ فإنّ هذهِ النَّفسَ أبعَدُ شَيءٍ مَنزِعا ، و إنّها لا تَزالُ تَنزِعُ إلى مَعصيَةٍ في هَوىً .
امام على عليه السلام : هيچ معصيتى از معاصى خداوند نيست مگر اينكه با شهوتى همراه است. پس، رحمت خدا بر انسانى كه از شهوات خويش باز ايستد و هواى نفْس خود را سركوب كند؛ زيرا كه اين نفْس به سختى از شهوات باز مى ايستد و همواره به نافرمانىِ برخاسته از هوس، گرايش دارد.
عنه عليه السلام ـ مِن كتابهِ للأشتَرِ لَمّا وَلاّهُ مِصرَ ـ : أمَرَهُ بتَقوَى اللّه ِ و إيثارِ طاعَتِهِ ··· و أمَرَهُ أن يَكسِرَ نفسَهُ مِن الشَّهَواتِ ، و يَزَعَها عِندَ الجَمَحاتِ . ، فإنَّ النَّفسَ أمّارَةٌ بالسُّوءِ إلاّ ما رَحِمَ اللّه ُ ··· فاملِكْ هَواكَ ، و شُحَّ بنَفسِكَ عَمّا لا يَحِلُّ لكَ ، فإنّ الشُّحَّ بالنَّفسِ (الأنفُسِ) الإنصافُ مِنها فيما أحَبَّت أو كَرِهَت .
امام على عليه السلام ـ در حكم استاندارى مصر به مالك اشتر ـ نوشت : [امير المؤمنين على ]او (مالك) را به پرواى از خدا و برگزيدن راه طاعت او فرمان مى دهد··· و از او مى خواهد كه خواهش هاى نفْس خويش را درهم شكند و مهار آن را هنگام سركشى محكم گيرد؛ زيرا كه نفْس همواره، به بدى فرمان مى دهد، مگر آنكه خداوند رحم كند··· پس بر هوا و هوس خويش مسلّط باش و آنچه را كه حرام است از نفْس خود دريغ دار؛ زيرا كه دريغ داشتن از نفْس، دادخواهى از اوست در آنچه كه دوست دارد يا ناخوش مى دارد.
عنه عليه السلام ـ مِن كتابهِ إلى معاويَةَ ـ : إنّ نفسَك قد أولَجَتكَ شَرّا ، و أقحَمَتكَ غَيّا ، و أورَدَتكَ المَهالِكَ ، و أوعَرَت علَيكَ المَسالِكَ .
امام على عليه السلام ـ در بخشى از نامه خود به معاويه ـ نوشت : به راستى كه نفْس تو، تو را به شرّ و بدى وادار ساخته و در گمراهى فرو برده و در مهلكه ها در انداخته و راه ها[ى درستى و رستگارى ]را بر تو صعب العبور ساخته است.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام ـ في المُناجاةِ ـ : إلهي ، إليكَ أشكو نَفسا بالسُّوءِ أمّارَةً ، و إلَى الخَطيئةِ مُبادِرَةً ، و بمَعاصيكَ مُولَعَةً ، ··· كثيرَةَ العِلَلِ ، طَويلَةَ الأمَلِ ، إن مَسَّها الشَّرُّ تَجزَعْ ، و إن مَسَّها الخَيرُ تَمنَعْ ، مَيّالَةً إلَى اللَّعبِ و اللَّهوِ ، مَملُوّةً بالغَفلَةِ و السَّهوِ ، تُسرِعُ بي إلَى الحَوبَةِ ، و تُسَوِّفُني بالتَّوبَةِ .
امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات ـ گفت : الهى، به تو شكايت مى كنم از نفسى كه همواره به بدى فرمان مى دهد و به سوى گناه مى شتابد و به معاصى تو آزمند است··· پر عذر و بهانه است و آرزوى دراز دارد، اگر به او گزندى رسد بيتابى مى كند و اگر خير و بركتى رسدش بخل مى ورزد، شيفته بازى و سرگرمى است، آكنده از غفلت و بى خبرى است، مرا به سوى گناه مى شتاباند و در كار توبه، به من وعده امروز و فردا مى دهد.
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : و أوهِن قُوَّتَنا عَمّا يُسخِطُكَ علَينا ، و لا تُخَلِّ في ذلكَ بينَ نُفوسِنا و اختِيارِها ؛ فإنَّها مُختارَةٌ لِلباطِلِ إلاّ ما وَفَّقتَ ، أمّارَةٌ بِالسُّوءِ إلاّ ما رَحِمتَ .
امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات ـ گفت : نيروى ما را در آنچه تو را بر ما خشمگين مى سازد سست گردان و در اين مسير نفْس هاى ما را به اختيار خودشان وا مگذار؛ زيرا كه نفْس ها همواره راه باطل را بر مى گزينند، مگر آن جا كه توفيق تو يار گردد، و همواره به بدى فرمان مى دهند مگر اينكه تو رحم كنى.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إذا فَرَغتَ مِن صَلاتِكَ فقُل : اللّهُمّ ··· أسألُكَ أن تَعصِمَني مِن مَعاصيكَ ، و لا تَكِلْني إلى نَفسي طَرفَةَ عَينٍ أبَدا ما أحيَيتَني، لا أقَلَّ مِن ذلكَ و لا أكثَرَ ، إنّ النَّفسَ لَأمّارَةٌ بالسُّوءِ إلاّ ما رَحِمتَ يا أرحَمَ الرّاحمينَ .
امام صادق عليه السلام : پس از آنكه نمازت را تمام كردى بگو : بار خدايا!··· از تو مى خواهم كه مرا از نا فرمانيت حفظ كنى و تا زنده ام، هرگز كمتر و بيشتر از چشم برهم زدنى، مرا به خودم وا مگذارى؛ زيرا كه نفْس همواره به بدى فرمان مى دهد مگر اينكه تو رحم كنى، اى مهربانترين مهربانان!