امام على عليه السلام ـ در وصف قرآن ـ فرمود : تاريكى ها جز به وسيله قرآن برطرف نشود.
عنه عليه السلام : فبَعَثَ فيهِم رُسُلَهُ و واتَرَ إلَيهِم أنبياءهُ ؛ لِيَستَأدُوهُم مِيثاقَ فِطرَتِهِ ، و يُذَكِّروهُم مَنسِيَّ نِعمَتِهِ ، و يَحتَجُّوا علَيهِم بالتَّبليغِ ، و يُثيروا لَهُم دَفائنَ العُقولِ ، و يُرُوهُم آياتِ المَقدِرَةِ .
امام على عليه السلام : پس [خداوند] رسولان خود را در ميان آنان برانگيخت و پيامبرانش را پياپى سوى ايشان فرستاد، تا از آنان بخواهند عهد الهى را كه در فطرتشان نهاده است، بگزارند و نعمت فراموش شده او را به يادشان آورند و با رساندن پيام الهى حجّت را بر آنان تمام كنند و گنجينه هاى خردهايشان را بيرون آورند و نشانه هاى قدرت [خدا] را به آنها نشان دهند.
عنه عليه السلام ـ في صِفَةِ الإسلامِ ـ : فيهِ مَرابيعُ النِّعَمِ ، و مَصابيحُ الظُّلَمِ ، لا تُفتَحُ الخَيراتُ إلاّ بمَفاتيحِهِ ، و لا تُكشَفُ الظُّلُماتُ إلاّ بمَصابيحِهِ .
امام على عليه السلام ـ در وصف اسلام ـ فرمود : در آن بهاران نعمت هاست و چراغ هاى زداينده تاريكى ها. دَرِ خوبى ها جز با كليدهاى آن باز نشود، و تاريكى ها جز با چراغ هاى آن زدوده نگردد.
عنه عليه السلام : و ما بَرِحَ للّه ِ ـ عَزّت آلاؤهُ ـ في البُرهَةِ بعدَ البُرهَةِ ، و في أزمانِ الفَتَراتِ ، عِبادٌ ناجاهُم في فِكرِهِم ، و كلَّمَهُم في ذاتِ عُقولِهم ، فاستَصبَحوا بنُورِ يَقَظَةٍ في الأبصارِ و الأسماعِ و الأفئدَةِ ، يُذَكِّرونَ بأيّامِ اللّه ِ ، و يُخَوِّفونَ مَقامَهُ ، بمَنزِلَةِ الأدِلَّةِ في الفَلَواتِ (القُلوبِ) ؛ مَن أخَذَ القَصدَ حَمِدوا إلَيهِ طريقَهُ ، و بَشَّروهُ بالنَّجاةِ ، و مَن أخَذَ يَمينا و شِمالاً ذَمُّوا إلَيهِ الطَّريقَ ، و حَذَّروهُ مِن الهَلَكةِ ، و كانوا كذلكَ مَصابيحَ تلكَ الظُّلُماتِ ، و أدِلَّةَ تلكَ الشُّبُهاتِ .
امام على عليه السلام : همواره خداوند را ـ كه نعمت هايش عزيز و ارجمند باد ـ در هر بُرهه اى و در هر فترتى (فاصله زمانى ميان بعثت دو پيامبر) بندگانى بوده كه در عمق انديشه هايشان با آنان راز مى گفته و در اندرون خردهايشان با ايشان سخن مى رانده است و از اين رو، از نور بيدارى اى كه در گوش ها و چشم ها و دل هايشان بود، جانشان روشنايى گرفت. اينان ايّام اللّه را به مردم يادآورى مى كردند و از مقام پر عظمت او مى ترساندند. چونان راهنمايان بيابان ها بودند كه هر كس راه راست را در پيش گيرد راهش را مى ستودند و نويد رهايى و نجات به او مى دادند و هر كه به راست و چپ مى رفت راهش را نكوهش مى كردند و او را از هلاكت و نابودى برحذر مى داشتند. آرى، بدينسان آنان چراغ هايى در آن ظلمات بودند و راهنمايانى در آن شبهات.
عنه عليه السلام : إنّ مِن أحَبِّ عِبادِ اللّه ِ إلَيهِ عَبدا أعانَهُ اللّه ُ على نَفسِهِ ··· فخَرَجَ مِن صِفَةِ العَمى و مُشارَكةِ أهلِ الهَوى ، و صارَ مِن مَفاتيحِ أبوابِ الهُدى ··· مِصباحُ ظُلُماتٍ ، كَشّافُ عَشَواتٍ (غَشَواتٍ) ، مِفتاحُ مُبهَماتٍ ، دَفّاعُ مُعضِلاتٍ ، دَليلُ فَلَواتٍ .
امام على عليه السلام : از محبوبترين بندگان خدا نزد او، بنده اى است كه خداوند او را در برابر نفْسش يارى كرد··· پس، از دنياى كورى و همرهى با هواپرستان بيرون آمد و يكى از كليدهاى درهاى هدايت شد··· چراغ تاريكى هاست و زداينده شبهات و كليد مبهمات و برطرف كننده مشكلات و راهنماى بيابان ها.
عنه عليه السلام ـ في صفةِ النّبيِّ صلى الله عليه و آله ـ : اِختارَهُ مِن شَجَرَةِ الأنبياءِ ، و مِشكاةِ الضِّياءِ ، و ذُؤابَةِ العَلياءِ ، و سُرَّةِ البَطحاءِ ، و مَصابيحِ الظُّلمَةِ ، و يَنابيعِ الحِكمَةِ .
امام على عليه السلام ـ در وصف پيامبر صلى الله عليه و آله ـ فرمود : خداوند او را از شجره پيامبران و چراغدان (جايگاه) روشنايى و بلنداى پيشانى (خاندانى بلند پايه و شريف) و ناف مكّه و چراغ هاى تاريكى و چشمه هاى حكمت، برگزيد.