رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : ما قَرُبَ عَبدٌ مِن سُلطانٍ إلاّ تَباعَدَ مِن اللّه ِ تعالى ، و لا كَثُرَ مالُهُ إلاّ اشتَدَّ حِسابُهُ ، و لا كَثُرَ تَبَعُهُ إلاّ كَثُرَ شَياطينُهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هيچ بنده اى به سلطانى نزديك نشد مگر اينكه از خداى متعال دور گشت، و مال و ثروتش زياد نشد مگر اينكه حسابش سخت گرديد، و پيروانش بسيار نشدند مگر اينكه شيطان هايش زياد شدند.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لَمّا مَشى بالمدينةِ مع أبي ذَرٍّ فاستَقبَلَهُ اُحدٌ ـ : ما يَسُرُّني أنّ عِندي مِثلَ اُحُدٍ هذا ذَهَبا تَمضي علَيهِ ثالثةٌ و عِندي منهُ دِينارٌ إلاّ شَيءٌ أرصُدُهُ لِدَينٍ ، إلاّ أن أقولَ في عِبادِ اللّه ِ : هكذا و هكذا و هكذا، عن يَمينِهِ و عن شِمالِهِ و عن خَلفِهِ . إنّ الأكثَرِينَ هُمُ الأقَلُّونَ يَومَ القِيامَةِ إلاّ مَن قالَ : هكذا و هكذا و هكذا ، عن يَمينِهِ و عن شِمالِهِ و من خَلفِهِ ، و قليلٌ ما هُم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ وقتى كه با ابوذر در مدينه مى رفتند و به كوه اُحُد رسيدند ـ فرمود : خوش ندارم كه به اندازه اين اُحد طلا داشته باشم و سه شب بگذرد و دينارى از آن نزد من باقى بماند، جز چيزى كه براى پرداخت وامى نگه دارم، مگر اينكه از راست و چپ و پشت سر به بندگان خدا بذل و بخشش كنم. ثروتمندان در روز قيامت تهي دستند، مگر كسى كه از راست و چپ و پشت سر خود بذل و بخشش كند و كارهاى خير انجام دهد و اينان اندكند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : من از فقر بر شما نمى ترسم. بلكه از فزون خواهى و تفاخر به زياد داشتن براى شما نگرانم.
التوحيد عن أبي ذرٍّ : خَرَجتُ لَيلةً من اللَّيالي فإذا رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَمشي وَحدَهُ
و لَيس مَعهُ إنسانٌ ، فظَنَنتُ أنّهُ يَكرَهُ أن يَمشيَ مَعهُ أحَدٌ
قالَ : فجَعَلتُ أمشي في ظِلِّ القَمَرِ ، فالتَفَتَ فَرآني فقالَ : مَن هذا ؟ قلتُ : أبو ذرٍّ، جَعَلَني اللّه ُ فِداكَ ، قالَ : يا أبا ذرٍّ ، تعالَ ، فمَشَيتُ مَعهُ ساعَةً ، فقالَ : إنّ المُكثِرينَ هُمُ الأقَلُّونَ يومَ القِيامَةِ ، إلاّ مَن أعطاهُ اللّه ُ خَيرا فنَفَحَ مِنهُ بيَمينِهِ و شِمالِهِ و بَينَ يدَيهِ و وراءهُ و عمِلَ فيه خَيرا
قالَ : فمَشَيتُ مَعهُ ساعَةً ، فقالَ لي : اجلِسْ هاهُنا ، و أجلَسَني في قاعٍ حَولَهُ حِجارَةٌ فقالَ لي : اجلِسْ حتّى أرجِعَ إليكَ. قالَ : فانطَلَقَ في الحَرَّةِ حتّى لم أرَهُ و تَوارى عنّي .
التوحيد ـ به نقل از ابوذر ـ : شبى از شب ها بيرون آمدم. ناگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه تنها مى رود و هيچ كس با او
نيست . فكر كردم خوش ندارد كسى همراهش باشد
ابوذر مى گويد : من در نور ماه به راه افتادم. پيامبر برگشت و مرا ديد. فرمود : كيستى؟ عرض كردم : ابوذرم، فدايت شوم. فرمود : ابوذر! بيا. من لحظاتى با حضرت راه رفتم؛ پس، فرمود : ثروتمندان در روز قيامت تهي دستند، مگر كسى كه خداوند مالى به او دهد و او از راست و چپ و از پس و پيش آن را بخشش كند و با آن كار خيرى انجام دهد
ابوذر مى گويد : باز هم چند لحظه اى با آن حضرت رفتم. آنگاه به من فرمود : همين جا بنشين و مرا در گودى اى كه اطرافش سنگ بود نشانيد و فرمود: بنشين تا برگردم.ابوذر مى گويد : پيامبر در ريگزار به راه افتاد و رفت تا جايى كه ديگر او را نديدم و از نظرم ناپديد شد.
امام على عليه السلام : فراوانى مال و ثروت، دل ها را تباه مى كند و گناهان را پديد مى آورد.
امام على عليه السلام : افزودن بر چيزى (تفاخر به زياد داشتن چيزى) كه نه آن براى تو مى ماند و نه تو برايش مى مانى، از بزرگترين نادانى است.
عنه عليه السلام : فلا يَغُرَّنَّكَ سَوادُ النّاسِ مِن نَفسِكَ ، و قَد رأيتَ مَن كانَ قَبلَكَ مِمَّن جَمَعَ المالَ ، و حَذِرَ الإقلالَ ، و أمِنَ العَواقِبَ ـ طُولَ أمَلٍ و استِبعادَ أجَلٍ ـ كيفَ نَزَلَ بهِ المَوتُ فأزعَجَهُ عَن وَطنِهِ ··· أ ما رَأيتُمُ الّذينَ يأمُلُونَ بَعيدا ، و يَبنونَ مَشِيدا ، و يَجمَعونَ كثيرا؛ كيفَ أصبَحَت بُيوتُهُم قُبورا ، و ما جَمَعوا بُورا ، و صارَت أموالُهُم للوارِثينَ ، و أزواجُهُم لقَومٍ آخَرِينَ ؟ ! .
امام على عليه السلام : انبوهىِ مردم تو را نفريبد و از خويشتن غافل نسازد، در حالى كه ديده اى پيش از تو كسانى بودند كه، بر اثر آرزوى دراز و دور ديدن مرگ، مال و ثروت گرد آوردند و از نا داراى پرهيز كردند و از عواقب [آن]خود را ايمن پنداشتند. چگونه مرگ بر آنان فرود آمد و ايشان را از وطنشان بيرون راند··· آيا نديديد كسانى را كه آرزوى دراز داشتند و ساختمان هاى استوارى ساختند و مال فراوان گرد آوردند، چگونه گورها، خانه هاى آنان شد و آنچه گرد آورده بودند تباه گرديد و اموالشان نصيب ميراث خواران شد و زنانشان از آنِ ديگران شدند!
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : أتى أبا ذرٍّ رجُلٌ فبَشّرَهُ بغَنَمٍ لَهُ قد وَلَدَت ، فقالَ : يا أبا ذرٍّ، أبشِرْ فقد وَلَدَت غَنَمُكَ و كَثُرَت ! فقالَ : ما يَسُرُّني كَثرَتُها فما اُحِبُّ ذلكَ ! فما قَلَّ و كفى أحَبُّ إلَيَّ ممّا كَثُرَ و ألهى .
امام باقر عليه السلام : مردى نزد ابوذر آمد و به او بشارت داد كه گوسفندانش زاييده اند و گفت : اى ابوذر! مژده كه گوسفندانت زاييدند و زياد شدند! ابوذر گفت : زياد بودن آنها مرا خوشحال نمى كند. چون آن را دوست ندارم! مالى را كه كم باشد امّا بسنده، بيشتر دوست دارم از مالى كه زياد باشد امّا [از ياد خدا] غافل سازد.
عنه عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عنِ الدَّنانيرِ و الدَّراهِمِ و ما علَى النّاسِ فيها ـ : هِيَ خَواتِيمُ اللّه ِ في أرضِهِ ، جَعَلَها اللّه ُ مَصلَحةً لِخَلقِهِ و بها تَستَقيمُ شُؤونُهُم و مَطالِبُهُم ، فمَن أكثَرَ لَهُ مِنها فقامَ بحَقِّ اللّه ِ تعالى فيها و أدّى زكاتَها فذاكَ الّذي طابَت و خَلصَت لَهُ، و مَن أكثَرَ لَهُ مِنها فبَخِلَ بها و لَم يُؤدِّ حَقَّ اللّه ِ فيها و اتَّخَذَ مِنها الآنيَةَ فذاكَ الّذي حَقَّ علَيهِ وَعيدُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ في كتابِهِ، قالَ اللّه ُ : «يَومَ يُحْمى علَيها في نارِ جَهَنّمَ فتُكْوى بِها جِباهُهُمْ و جُنُوبُهُمْ و ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لأنفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنتُمْ تَكْنِزونَ» . .
امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از درهم ها و دينارها و وظيفه مردم نسبت به آنها ـ فرمود : اين ها خاتم هاى خدا در زمين اويند. خداوند آنها را براى مصلحت (تمشيت امور)آفريدگانش قرار داده است و با اين درهم و دينارهاست كه امور و كسب و كار آنها رو به راه مى شود. پس، كسى كه درهم و دينار زيادى داشته باشد و حقّ و حقوق خداى متعال را در آنها بگزارد و زكاتش را بپردازد، اين درهم ها و دينارها براى او گوارا و پاكيزه است و هركه درهم و دينار زيادى جمع كند و بخل ورزد و حقّ و حقوقى را كه خداوند در آنها دارد نپردازد و از آنها ظرف و ظروف بسازد، آن تهديدى كه خداوند عزّ و جلّ در كتاب خود كرده سزاوار اوست. خداوند مى فرمايد : «روزى كه آن [گنجينه]ها را در آتش دوزخ بگدازند و پيشانى و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ كنند [و گويند :] اين است آنچه براى خود اندوختيد. پس، كيفر آنچه را مى اندوختيد بچشيد».
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ما أعطَى اللّه ُ عَبدا ثلاثينَ ألفا و هُو يُريدُ بهِ خَيرا . ما جَمَعَ رجُلٌ قَطُّ عَشرَةَ آلافِ دِرهَمٍ مِن حِلٍّ ، و قد يَجمَعُها لأقوامٍ ، إذا اُعطِيَ القُوتَ و رُزِقَ العَملَ فَقد جَمعَ اللّه ُ لَهُ الدُّنيا و الآخِرَةَ .
امام صادق عليه السلام : خداوند به هيچ بنده اى سى هزار [درهم] نداد كه برايش خيرى بخواهد. هيچ مردى هرگز از راه حلال ده هزار درهم گرد نياورد. گاه آن را براى عدّه اى فراهم مى آورد. هرگاه كسى خوراك روزانه اش داده شود و عمل ، روزيش گردد، بى گمان خداوند دنيا و آخرت را براى او فراهم آورده است.
عنه عليه السلام : ما كَثُرَ مالُ رجُلٍ قَطُّ إلاّ عَظُمَتِ الحُجّةُ للّه ِ تعالى علَيهِ ، فإن قَدَرتُم أن تَدفَعوها عَن أنفُسِكُم فافعَلوا ، فقيلَ : بما ذا ؟ قالَ : بقَضاءِ حَوائجِ إخوانِكُم مِن أموالِكُم .
امام صادق عليه السلام : هيچ گاه ثروت مردى زياد نشد، مگر اينكه حجّت خداى متعال بر او بزرگ شد. پس، اگر مى توانيد اين حجّت را از خود دور كنيد، اين كار را بكنيد. عرض شد : با چه چيز؟ فرمود : با برآوردن نيازهاى برادران خود از اموالتان.
عنه عليه السلام : فيما ناجَى اللّه ُ عَزَّ و جلَّ بهِ موسى عليه السلام : ··· لا تَغبِطْ أحَدا بكَثرَةِ المالِ ؛ فإنَّ مَعَ كَثرَةِ المالِ تَكثُرُ الذُّنوبُ لِواجِبِ الحُقوقِ .
امام صادق عليه السلام : از نجواهاى خداوند متعال با موسى عليه السلام اين بود : به ثروت انبوهِ هيچ كس غبطه مخور؛ زيرا ثروت زياد مايه گناهان زياد مى شود؛ زيرا حق و حقوقى بر آن واجب مى گردد.
امام صادق عليه السلام : آسايش دل را جستجو كردم و آن را در كمى مال و ثروت يافتم.
الإمامُ الرِّضا عليه السلام : لا يَجتَمِعُ المالُ إلاّ بخِصالٍ خَمسٍ : بِبُخلٍ شَديدٍ ، و أمَلٍ طَويلٍ ، و حِرصٍ غالِبٍ ، و قَطيعَةِ الرَّحِمِ ، و إيثارِ الدُّنيا علَى الآخِرَةِ .
امام رضا عليه السلام : مال و ثروت جمع نشود، مگر با داشتن پنج خصلت : بخل شديد، آرزوى دراز، آزمندى چيره [بر جان]، رسيدگى نكردن به خويشان و برگزيدن دنيا بر آخرت.