رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَثَلُ المؤمنِ و أخيهِ كمَثَلِ الكَفَّينِ تُنَقّي أحَدُهُما .
الاُخْرى .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : حكايت مؤمن و برادرش حكايت دو كف دست است كه يكى از آنها ديگرى را تميز مى كند.
عنه صلى الله عليه و آله : مَثَلُ المؤمنِينَ في تَوادِّهِم و تَراحُمِهِم و تَعاطُفِهِم مَثَلُ الجَسَدِ ؛ إذا اشتَكى مِنهُ عُضوٌ تَداعى لَهُ سائرُ الجَسَدِ
بالسَّهَرِ و الحُمّى .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : حكايت مؤمنان در دوستى و مهربانى و دلسوزى نسبت به يكديگر، حكايت پيكر [آدمى ]است، كه هرگاه عضوى از آن به درد آيد ساير اعضاى بدن با شب نخوابيدن و تب دار شدن با آن همدردى مى كنند.
عنه صلى الله عليه و آله : مَثَلُ مؤمنٍ لا يَرعى حُقوقَ إخوانِهِ المؤمِنينَ كمَثَلِ مَن حَواسُّهُ كُلُّها صَحيحَةٌ ، فهُوَ لا يَتأمَّلُ بعَقلِهِ ، و لا يُبصِرُ بعَينِهِ ، و لا يَسمَعُ باُذُنِهِ ، و لا يُعَبِّرُ بلِسانِهِ عَن حاجَتِهِ ، و لا يَدفَعُ المَكارِهَ عَن نَفْسِهِ بالإدلاءِ بحُجَجِهِ ، و لا يَبطِشُ لشَيءٍ بيَدَيهِ ، و لا يَنهَضُ إلى شَيءٍ برِجْلَيهِ ، فذلكَ قِطعَةُ لَحمٍ قد فاتَتهُ المَنافِعُ ، و صارَ غَرَضا لكُلِّ المَكارِهِ ، فكذلكَ المؤمنُ إذا جَهِلَ حُقوقَ إخوانِهِ فاتَهُ ثَوابُ حُقوقِهِم ، فكانَ كالعَطشانِ بحَضرَةِ الماءِ الباردِ فلَم يَشرَبْ حتّى طَفى ··· فإذا هُو سَليبُ كُلِّ نِعمَةٍ ، مُبتلىً بكُلِّ آفَةٍ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مثل مؤمنى كه حقوق برادران مؤمن خويش را رعايت نمى كند، مثل كسى است كه تمام حواسّ او سالم است؛ امّا با عقلش نمى انديشد، با چشمش نمى بيند، با گوشش نمى شنود، با زبانش مشكل خود را نمى گويد، با بيان دلايل و براهينش ناملايمات و گزندها را از خود دور نمى كند، با دست خود به چيزى حمله نمى كند، با پاى خود به طرف چيزى نمى شتابد. چنين كسى يك تكّه گوشت بى خاصيت است و آماج هر گونه گزندى مى باشد. همچنين است مؤمن؛ هرگاه حقوق برادران خود را ناديده بگيرد، ثواب [رعايت ]حقوق آنان را از دست مى دهد و مانند تشنه اى خواهد بود كه در برابرش آب خنكى باشد و از آن ننوشد تا از بين برود··· هر نعمتى از او سلب مى شود و به هر آفتى مبتلا مى گردد.