رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَن أحَبَّ لِقاءَ اللّه ِ أحَبَّ اللّه ُ لِقاءَهُ ، و مَن كَرِهَ لِقاءَ اللّه ِ كَرِهَ اللّه ُ لِقاءَهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هركه ديدار خدا را دوست داشته باشد، خدا ديدار او را دوست دارد و هركه ديدار خدا را خوش نداشته باشد، خدا نيز ديدار او را خوش ندارد.
كنز العمّال عن رَسولِ اللّه صلى الله عليه و آله : مَن أحَبَّ لِقاءَ اللّه ِ أحَبَّ اللّه ُ لِقاءَهُ ، و مَن كَرِهَ لِقاءَ اللّه ِ كَرِهَ اللّه ُ لِقاءَهُ . قالوا : يا رسولَ اللّه ِ ، كُلُّنا نَكرَهُ المَوتَ ! قالَ : لَيسَ ذلكَ كَراهِيَةَ المَوتِ ، و لكنّ المؤمنَ إذا حُضِرَ جاءَهُ البَشيرُ مِن اللّه ِ بما هُو صائرٌ إلَيهِ ، فلَيسَ شَيءٌ أحَبَّ إلَيهِ مِن أن يكونَ قد لَقِيَ اللّه َ ، فأحَبَّ لِقاءَ اللّه ِ فأحَبَّ اللّه ُ لِقاءَهُ . و إنّ الفاجِرَ إذا حُضِرَ جاءَهُ ما هُو صائرٌ إلَيهِ مِن الشَّرِّ، فكَرِهَ لِقاءَ اللّه ِ فكَرِهَ اللّه ُ لِقاءَهُ .
كنز العمّال : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هركه ديدار خدا را دوست داشته باشد، خدا نيز ديدار او را دوست مى دارد. و هركه ديدار خدا را خوش نداشته باشد خدا نيز ديدار با او را خوش ندارد. عرض كردند: اى رسول خدا! همه ما مرگ را نا خوش داريم! فرمود: اين، ربطى به ناخوش داشتن مرگ ندارد؛ بلكه مؤمن چون زمان مرگش فرا رسد، بشارت دهنده اى از جانب خدا مى آيد و او را به آنچه به سويش مى رود بشارت مى دهد. در اين هنگام براى او چيزى محبوبتر از اين نيست كه به ديدار خدا رود. بنا بر اين، او ديدار خدا را دوست دارد و خدا هم ديدار او را دوست دارد. اما گنهكار، چون زمان مرگش فرا رسد، سرنوشت بدى كه در انتظار اوست پيش او مى آيد. از اين رو ديدار خدا را ناخوش مى دارد و خدا هم ديدار او را ناخوش مى دارد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : تَمَسَّكُوا بِما أمَرَكُمُ اللّه ُ بهِ ، فما بَينَ أحَدِكُم و بَينَ أن يَغتَبِطَ و يَرى ما يُحِبُّ إلاّ أن يَحضُرَهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، و ما عِندَ اللّه ِ خَيرٌ و أبقى، و تأتَيهُ البِشارَةُ مِن اللّه ِ عَزَّ و جلَّ فتَقَرَّ عَينُهُ و يُحِبَّ لِقاءَ اللّه ِ .
امام على عليه السلام : به آنچه خداوند شما را بدان فرمان داده است، چنگ در زنيد؛ زيرا ميان هر يك از شما و رسيدنش به شادى و ديدن آنچه دوست دارد جز اين نيست كه رسول خدا صلى الله عليه و آله نزد او حاضر شود. و آنچه نزد خداست بهتر و ماندنى تر است و بشارتى از جانب خداوند عزّ و جلّ به او رسد كه در نتيجه چشمش روشن شود و ديدار خدا را دوست بدارد.
الأمالي للصدوق : قال الإمام علي عليه السلام : لَمّا
أرادَ اللّه ُ تبارَكَ و تعالى قَبضَ رُوحِ إبراهيمَ عليه السلام أهبَطَ إلَيهِ مَلَكَ المَوتِ ، فقالَ : السّلامُ علَيكَ يا إبراهيمُ . قالَ : و علَيكَ السّلامُ يا مَلَكَ المَوتِ، أ داعٍ أم ناعٍ ؟ قالَ : بَل داعٍ يا إبراهيمُ، فأجِبْ !
قالَ إبراهيمُ عليه السلام : فهَل رأيتَ خليلاً يُمِيتُ خَليلَهُ ؟! ··· فقالَ اللّه ُ جلّ جلالُهُ : يا مَلَكَ المَوتِ، إذهَبْ إلَيهِ و قُلْ لَهُ : هَل رأيتَ حَبيبا يَكرَهُ لِقاءَ حَبيبِهِ ؟! إنّ الحَبيبَ يُحِبُّ لِقاءَ حَبيبِهِ .
و في خبرٍ : ··· فقالَ : يا مَلَكَ المَوتِ، الآنَ فاقبِضْ .
الأمالى للصدوق : امام على عليه السلام فرمود:
چون خداوند تبارك و تعالى خواست جان ابراهيم عليه السلام را بستاند، ملك الموت را به سويش فرستاد. او آمد و گفت: درود بر تو اى ابراهيم! ابراهيم عليه السلام گفت: و بر تو درود اى ملك الموت! آيا دعوتگرى؟ يا خبر مرگى را آورده اى؟ گفت: دعوتگرم اى ابراهيم! پس [دعوت حق را ]اجابت كن!
ابراهيم عليه السلام ! گفت: آيا ديده اى كه دوستى جان دوست خود را بگيرد؟··· پس خداوند عزّ و جلّ فرمود: اى ملك الموت! نزد ابراهيم برو و به او بگو: آيا ديده اى كه دوستى ديدار دوستش را خوش نداشته باشد؟ دوست شيفته ديدار دوست خود است
در خبرى افزوده شده است:··· پس ابراهيم گفت: اى ملك الموت! هم اينك جانم را بستان.
امام على عليه السلام : كسى كه مشتاق باشد، سراسر شب [يا پاس آخر شب] را راه پيمايد.
امام على عليه السلام : كسى كه شوق [به چيزى ]داشته باشد،[غير آن را] فراموش كند.
امام على عليه السلام : كسى كه دوستدار ديدار خداوند سبحان باشد، دنيا را از ياد ببَرَد.
معانى الأخبار عن عبدِ الصَّمدِ بنِ بَشيرٍ عن بعضِ أصحابِهِ عن الإمامِ الصّادقِ عليه السلام : قلتُ له : أصلحكَ اللّه ُ مَن أحَبَّ لِقاءَ اللّه ِ
أحَبَّ اللّه ُ لِقاءَهُ ، و مَن أبغَضَ لِقاءَ اللّه ِ أبغَضَ اللّه ُ لِقاءَهُ ؟ قالَ : نَعَم
فقلتُ : فو اللّه ِ، إنّا لَنَكرَهُ المَوتَ ! فقالَ : لَيسَ ذلكَ حَيثُ تَذهَبُ ، إنّما ذلكَ عِندَ المُعايَنَةِ إذا رأى ما يُحِبُّ فلَيسَ شَيءٌ أحَبَّ إلَيهِ مِن أن يَتَقدّمَ ، و اللّه ُ يُحِبُّ لِقاءَهُ و هُو يُحِبُّ لِقاءَ اللّه ِ حِينَئذٍ ، و إذا رأى ما يَكرَهُ فلَيسَ شَيءٌ أبغَضَ إلَيهِ مِن لِقاءِ اللّه ِ، و اللّه ُ عَزَّ و جلَّ يُبغِضُ لِقاءَهُ .
معانى الأخبار ـ به نقل از عبد الصمد بن بشير از بعضى از اصحاب ـ : از امام صادق عليه السلام سؤال كردم كه : هر كس ديدار خدا را دوست داشته باشد، خدا نيز ديدار او را دوست دارد و هر كس از ديدار
خدا نفرت داشته باشد، خدا نيز از ديدار او نفرت دارد ؟ حضرت فرمود : همين طور است
عرض كردم: به خدا قسم، ما مرگ را ناخوش داريم! حضرت فرمود: چنان نيست كه تو فكر مى كنى. بلكه خوش داشتن و خوش نداشتن لقاء اللّه ، هنگامِ مشاهده مرگ است. در آن هنگام اگر شخص چيزى را ببيند كه دوست دارد هيچ چيز برايش محبوبتر از اين نيست كه پيش رود. در اين هنگام است كه خدا ديدار او را دوست دارد و او نيز ديدار خدا را دوست مى دارد. اما اگر چيزى را ببيند كه نا خوش دارد، در اين صورت هيچ چيز نزد او منفورتر از لقاى خدا نيست و خداوند عزّ و جلّ هم از ديدار او نفرت دارد.
معاني الأخبار عن يحيَى بنِ سابورٍ: سَمِعتُ أبا عبدِ اللّه ِ عليه السلام في المَيّتِ تَدمَعُ عَينُهُ عِندَ المَوتِ ، فقالَ : ذاكَ عِندَ مُعايَنَةِ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فَيَرى ما يَسُرُّهُ (و ما يُحِبُّهُ) . قالَ: ثُمّ قالَ: أ ما تَرى الرّجُلَ يَرى ما يَسُرُّهُ و ما يُحِبُّ ، فتَدمَعُ عَينُهُ و يَضحَكُ ؟! .
معانى الأخبار ـ به نقل از يحيى بن سابور ـ : شنيدم امام صادق عليه السلام درباره سرازير شدن اشك از چشمان شخص محتضر فرمود: اين، هنگام مشاهده رسول خدا صلى الله عليه و آله است؛ زيرا چيزى را مى بيند كه شادمانش مى كند [و آن را دوست دارد]. يحيى مى گويد: حضرت سپس فرمود: آيا نمى بينى كه انسان وقتى چيزى را مى بيند كه او را خوشحال مى كند و دوستش دارد، اشك [شوق] از چشمانش سرازير مى شود و مى خندد؟