رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : المَعرِفَةُ رأسُ مالي ، و العَقلُ أصلُ دِيني ، و الحُبُّ أساسي ، و الشَّوقُ مَركَبي ، و ذِكرُ اللّه ِ أنيسي .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : شناخت، سرمايه من است و خرد، ريشه دين من و عشق، بنياد من و شوق، مركب من و ياد خداوند، همدم من.
عنه صلى الله عليه و آله : إنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ ناجى موسَى بنَ عِمرانَ عليه السلام بِمائةِ ألفِ كَلِمَةٍ و أربَعةٍ و عِشرينَ ألفَ كَلِمَةٍ ، في ثلاثَةِ أيّامٍ و ليالِيهِنَّ ، ما طَعِمَ فيها موسى و لا شَرِبَ فيها ، فلَمّا انصَرفَ إلى بَني إسرائيلَ و سَمِعَ كلامَهُم مَقَتَهُم ؛ لِما كانَ وَقَعَ في مَسامِعِهِ مِن حَلاوَةِ كَلامِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند عزّ و جلّ، در طىّ سه شبانه روز يكصد و بيست و چهار هزار كلمه به راز با موسى بن عمران عليه السلام در ميان نهاد و در اين مدت موسى نه چيزى خورد و نه چيزى آشاميد و چون به سوى بنى اسرائيل برگشت و سخنان آنها را شنيد از آنان متنفّر شد؛ علّتش تأثيرى بود كه حلاوت سخن خداوند عزّ و جلّ در گوشهايش نهاده بود.
عنه صلى الله عليه و آله ـ في الدُّعاءِ ـ : أسألُكَ الرِّضا بالقَضاءِ ، وَ بَردَ العَيشِ بَعدَ المَوتِ ، و لَذّةَ النَّظَرِ إلى وَجهِكَ ، و شَوقا إلى رؤيَتِكَ و لِقائكَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در دعا ـ گفت : [بار خدايا! ]خشنودى به قضاى تو و زندگى خوشِ بعد از مرگ و لذّت ديدنِ روى تو و شوق به مشاهده و ديدار تو را، از درگاهت مسألت دارم.
المحجّة البيضاء : أبو الدَّرداءِ لكَعبِ الأحبارِ : أخبِرْني عَن أخَصِّ آيةٍ في التَّوراةِ . فقالَ : يَقولُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ : طالَ شَوقُ الأبرارِ إلى لِقائي، و أنا إلى لِقائهِم لَأشَدُّ شَوقا
قالَ : و مَكتوبٌ إلى جانِبِها : «مَن طَلَبَني وَجَدَني ، و مَن طَلبَ غَيري لَم يَجِدْني». فقالَ أبو الدَّرداءِ : أشهَدُ أنّي لَسَمِعتُ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يقولُ هذا .
المحجّة البيضاء : ابو درداء ـ به كعب الاحبار ـ گفت : مرا از خاصّترين آيه تورات، خبر ده. كعب الاحبار گفت: خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: نيكان به ديدارِ من شوق بسيار دارند، اما شوق من به ديدار آنان شديدتر است . كعب الاحبار گفت: در كنار اين آيه نوشته شده است: «هر كه مرا بجويد، بيابَدم و هركه ديگرى را بجويد، مرا نيابد». ابو درداء گفت: گواهى مى دهم كه شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز همين را مى گفت.
المحجّة البيضاء : في أخبارِ داوودَ عليه السلام أنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ أوحى إلَيهِ : يا داوودُ، إلى كَم تَذكُرُ الجَنّةَ و لا تَسألُني الشَّوقَ إلَيَّ ؟! قالَ: يا رَبِّ، مَنِ المُشتاقونَ إلَيكَ ؟ قالَ : إنّ المُشتاقينَ إلَيَّ الّذينَ صَفَّيتُهُم مِن كُلِّ كَدَرٍ ، و أنبَهتُهُم بالحَذَرِ ، و خَرَقتُ مِن قُلوبِهِم إلَيَّ خَرْقا يَنظُرونَ إلَيَّ .
المَحَجّة البيضاء : در اخبار داوود عليه السلام آمده است كه خداوند عزّ و جلّ به او وحى فرمود : اى داوود! تا كى از بهشت ياد مى كنى و شوقِ به مرا از من نمى خواهى؟! عرض كرد: اى پروردگار من! مشتاقان تو كيستند؟ فرمود: مشتاقان من كسانى هستند كه آنان را از هر تيرگى صاف كرده ام و با حذر و هوشيارى بيدارشان كرده ام و از دل هاى آنان روزنه اى به سوى خودم گشوده ام كه از آن به من مى نگرند.
المحجّة البيضاء ـ في أخبار داوودَ عليه السلام أيضا ـ : قُلْ لعِبادي المُتَوجِّهينَ إلَيَّ بمَحَبَّتي : ما ضَرَّكُم إذا احتَجَبتُم عَن خَلقي إذ رَفَعتُ الحِجابَ فيما بَيني و بَينَكُم حتّى تَنظُروا إلَيَّ بعُيونِ قُلوبِكُم؟! .
المحجّة البيضاء : در اخبار داوود عليه السلام آمده است كه: به آن بندگانم كه با محبّت من، رو سوى من كرده اند، بگو: شما را چه زيان كه وقتى پرده ميان خود و شما را كنار زده ام تا با ديدگان دلتان به من بنگريد، از آفريدگان من مستور بمانيد.
المحجّة البيضاء ـ في أخبار داوودَ عليه السلام أيضا ـ : و انظُرْ إلَيَّ ببَصَرِ قَلبِكَ ، و لا تَنظُرْ بعَينِكَ الّتي في رأسِكَ إلَى الّذينَ حَجَبتُ عُقولَهُم عَنّي .
المحجّة البيضاء : در اخبار داوود عليه السلام همچنين آمده است كه : با چشم دلت، مرا ببين و با چشم سرت به كسانى كه خِردهايشان از ديدن من عاجز است، منگر.
امام على عليه السلام : شوق، خوى اهل يقين است.
امام على عليه السلام : شوق، يار يكرنگ عارفان است.
عنه عليه السلام ـ مِن كِتابٍ لَهُ إلى مُعاويَةَ ـ : أنا مُرقِلٌ نَحوَكَ في جَحفَلٍ مِن المُهاجِرينَ و الأنصارِ ··· مُتَسَربِلينَ سَرابِيلَ المَوتِ ، أحَبُّ اللِّقاءِ إلَيهِم لِقاءُ رَبِّهِم .
امام على عليه السلام ـ در نامه اى به معاويه ـ نوشت : من با انبوهى از مهاجران و انصار به سوى تو شتابانم··· كه پيراهن مرگ به تن كرده اند و محبوبترين ديدار براى آنان، ديدارِ با پروردگارشان است.
عنه عليه السلام ـ في حَثِّ أصحابِهِ علَى القِتالِ ـ : مَنِ الرّائحُ إلَى اللّه ِ كالظَّمآنِ يَرِدُ الماءَ ؟! الجَنَّةُ تَحتَ أطرافِ العَوالي ! اليَومَ تُبلى الأخبارُ ! و اللّه ِ، لَأنا أشوَقُ إلى لِقائهِم مِنهُم إلى دِيارِهِم .
امام على عليه السلام ـ در برانگيختن يارانش به جنگ ـ فرمود : كيست آن كه به سوى خدا رهسپار شود، همچون تشنه اى كه به سوى آب مى رود؟ بهشت زير لبه هاى شمشيرهاست! امروز خبرها آشكار مى شود! به خدا سوگند كه اشتياق من به ديدارِ آنها (دشمنان) بيشتر از شور و اشتياق آنها به خانه هايشان است.
عنه عليه السلام ـ مِن كِتابِه إلى أهلِ مِصرَ ـ : و إنّي إلى لِقاءِ اللّه ِ لَمُشتاقٌ ، و حُسنِ ثَوابِهِ لَمُنتَظِرٌ راجٍ .
امام على عليه السلام : در نامه خود به مردم مصر ـ نوشت : من به ديدار خداوند مشتاقم و چشم به راه و اميدوار به پاداش نيكوى او هستم.
امام على عليه السلام : كسى كه خدا آرمانش باشد، به منتهاى آرمان و اميد برسد.
امام على عليه السلام : هر كس به غير خداوند سبحان اميد بندد، اميدهايش را دروغ (نقش بر آب) يابد.
امام على عليه السلام : كسى كه مقصدى جز خدا داشته باشد، گم شود.