پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : لعنت كردن مؤمن، مانند كشتن اوست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : من لعنتگر مبعوث نشدم، بلكه براى رحمت مبعوث شده ام.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : براى مؤمن شايسته نيست كه لعنتگر باشد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مؤمن لعنتگر نيست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : براى صدّيق شايسته نيست كه لعنتگر باشد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : لعنتگران در روز قيامت نه شفاعت كننده اند نه گواهى دهنده.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اگر مى توانى چيزى را لعنت نكنى، نكن.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لِرجُلٍ لَعَنَ ناقَتَهُ و هُو يَسيرُ مَعَها ـ : أخِّرْها عَنّا ؛ فَقدِ استُجيبَ لَكَ ! .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه بر ماده شترش سوار بود و او را لعنت كرد ـ فرمود : او را از ما دور كن؛ زيرا نفرينت مستجاب شد!
عنه صلى الله عليه و آله : مَن هذا اللاّعِنُ بَعيرَهُ ؟ اِنزِلْ عَنهُ فَلا تَصحَبْنا بِمَلعونٍ ، لا تَدْعوا على أنفُسِكُم ، و لا تَدْعوا على أولادِكُم ، و لا تَدْعوا على أموالِكُم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اين كه بود كه شترش را لعنت كرد؟از آن پياده شو و حيوان لعنت شده را با ما نياور. نه خود را نفرين كنيد، نه فرزندانتان را و نه اموالتان را.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لمّا لَعَنَتِ امرَأةٌ ناقَةً لَها ـ : خُذوا مَتاعَكُم عَنها ، فأرسِلوها فإنّها مَلعونَةٌ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به زنى كه ناقه خود را لعنت كرد ـ فرمود : بارتان را از پشت آن ناقه برداريد و رهايش كنيد برود؛ زيرا كه او لعنت شده است.
عنه صلى الله عليه و آله : إذا خَرَجَتِ اللَّعنَةُ مِن فِي صاحِبِها نَظَرَت ؛ فإنْ وَجَدَت مَسلَكا في الذي وُجِّهَت إلَيهِ ، و إلاّ عادَت إلى الَذي خَرَجَت مِنهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هرگاه لعنت از دهان لعنتگر خارج شود، نگاه مى كند، اگر راهى به سوى آن چيزى كه متوجّه آن شده است يافت، به طرفش مى رود و گر نه به طرف كسى كه از دهانش [لعنت ]خارج شده است برمى گردد.
عنه صلى الله عليه و آله ـ لَمّا قالَ لَهُ جُرموزُ الهُجَيميُّ : أوصِني ـ : اُوصِيكَ أن لا تكونَ لَعّانا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به جرموز هجيمى كه عرض كرد: مرا سفارشى فرما ـ فرمود : به تو سفارش مى كنم كه لعنتگر نباشى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : نه به لعنت خدا [كسى را ]نفرين كنيد، نه به غضب خدا و نه به آتش.
المحجّة البيضاء : رُويَ أنّ نُعَيمانَ الأنصاريَّ كانَ يُؤتى بهِ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله في كُلِّ قَليلٍ فيَحُدَّهُ في مَعصيَةٍ يَرتَكِبُها ، إلى أن اُتِيَ بهِ يَوما فحَدَّهُ ، فلَعَنَهُ رجُلٌ و قالَ : ما أكثَرَ ما يُؤتى بهِ رسولَ اللّه ِ ! فقالَ عليه السلام : لا تَلعَنْهُ ؛ فإنّهُ يُحِبُّ اللّه َ و رسولَهُ .
المحجّة البيضاء : روايت شده است كه نُعَيمان انصارى را زود به زود نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله مى آوردند و آن حضرت او را به خاطر گناهى كه مرتكب شده بود مجازات مى كرد تا آن كه روزى او را آوردند و پيامبر حدّش زد. مردى او را لعنت كرد و گفت: چقدر او را نزد رسول خدا مى آورند؟! رسول خدا فرمود: لعنتش مكن؛ زيرا او خدا و رسولش را دوست دارد.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إنّ اللَّعنَةَ إذا خَرَجَت مِن صاحِبِها تَرَدَّدَت بَينَهُ و بَينَ الّذي يُلعَنُ ، فإن وَجَدَتْ مَساغا و إلاّ عادَت إلى صاحِبِها و كانَ أحَقَّ بها ، فاحذَروا أن تَلعَنوا مؤمنا فيَحِلَّ بِكُم .
امام باقر عليه السلام : چون لعنت از دهان لعنتگر بيرون آيد ميان او و كسى كه لعنت شده است، مردد مى ماند؛ اگر راه و مجوّزى [براى رفتن به سوى لعنت شده ]نيافت به سوى لعنت كننده برمى گردد كه او به آن سزاوارتر است. پس، از لعنت كردن مؤمن بپرهيزيد، كه به خودتان برمى گردد.