رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أركانُ الكُفرِ أربَعةٌ : الرَّغبَةُ ، و الرَّهبَةُ ، و السَّخَطُ ، و الغَضَبُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : پايه هاى كفر چهار تاست: ميل و ترس و نارضايى و خشم.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الكُفرُ على أربَعِ دَعائمَ : علَى التَّعَمُّقِ ، و التَّنازُعِ ، و الزَّيغِ ، و الشِّقاقِ ، فمَن تَعَمَّقَ لم يُنِبْ إلَى الحَقِّ ، و مَن كَثُرَ نِزاعُهُ بالجَهلِ دامَ عَماهُ عنِ الحَقِّ ، و مَن زاغَ ساءَت عندَهُ الحَسَنةُ ، و حَسُنَت عِندَهُ السَّيّئةُ ، و سَكِرَ سُكرَ الضَّلالَةِ ، و مَن شاقَّ وعُرَتْ علَيهِ طُرُقُهُ ، و أعضَلَ علَيهِ أمرُهُ ، و ضاقَ علَيهِ مَخرَجُهُ .
امام على عليه السلام : كفر بر چهار ستون استوار است: بر تند روى و ستيزه گرى و كژى و عناد؛ زيرا، كسى كه تندرو باشد، به حق باز نگردد و آن كه از روى نادانى ستيزه گرى بسيار كند، كوردلى او از ديدن حق، پايدار مانَد و آن كه [از راه حق ]منحرف شود، نيك در نظرش بد و بد در نظرش نيك جلوه كند و مستِ گمراهى شود و آن كه دشمنى و عناد ورزد، راههايش بر او ناهموار و كارش بر او، دشوار شود و راه خروجش [از گمراهى ]بر او، تنگ گردد.
عنه عليه السلام : بُنِيَ الكفرُ على أربَعِ دَعائمَ : الفِسقُ ، و الغُلوُّ ، و الشَّكُّ ، و الشُّبهَةُ .
امام على عليه السلام : كفر، بر چهار ستون استوار است: بيرون شدن از فرمان [خدا]، غلّو [در دين]، شك و شبهه.
عنه عليه السلام : بُنِيَ الكُفرُ على أربَعِ دَعائمَ : علَى
الجَفاءِ ، و العَمى ، و الغَفلَةِ ، و الشَّكِّ
فَمَن جَفا فقدِ احتَقَرَ الحَقَّ ، و جَهَرَ بالباطِلِ و مَقَتَ العُلَماءَ و أصَرَّ علَى الحِنثِ العَظيمِ
و مَن عَمِيَ نَسِيَ الذِّكرَ ، و اتَّبَعَ الظَنَّ ، و طَلَبَ المَغفِرَةَ بلا تَوبَةٍ و لا استِكانَةٍ
و مَن غَفَلَ حادَ عنِ الرُّشدِ ، و غَرَّتهُ الأمانِيُّ ، و أخَذَتهُ الحَسرَةُ و النَّدامَةُ ، و بَدا لَهُ مِن اللّه ِ ما لم يَكُن يَحتَسِبُ
و مَن عَتا في أمرِ اللّه ِ شَكَّ ، و مَن شَكَّ تعالى علَيهِ ، فَأذَلَّهُ بسُلطانِهِ ، و صَغَّرَهُ بجَلالِهِ ، كما فَرَّطَ في أمرِهِ فاغتَرَّ بِرَبِّهِ الكريمِ .
امام على عليه السلام : كفر، بر چهار پايه استوار
است: بر نادانى، كوردلى، غفلت و شك . ؛ زيرا كسى كه نادان باشد، حق را كوچك شمارد و آشكارا دم از باطل زند و با دانايان دشمنى ورزد و بر گناه بزرگ پاى فشرد. و كسى كه كوردل باشد، ياد خدا را به فراموشى سپارد و از گمان پيروى كند و بدون توبه و زارى، طالب آمرزش باشد. و كسى كه غافل باشد از راه راست منحرف شود و آرزوها او را بفريبد و دريغ و پشيمانى فرايش گيرد و از جانب خداوند چيزى براى او رقم خورد كه گمانش را هم نمى كرد
و كسى كه از فرمان خدا سركشى كند، دستخوش شك شود و هر كه به شك درافتد، خداوند بر او بزرگى كند، پس با قدرت خود او را خوار گرداند و با جلال و شكوه خويش وى را حقير سازد، همچنان كه در كار خود كوتاهى كرد، و به پروردگار مهربان و بزرگوار خود مغرور شد.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : اُصولُ الكُفرِ ثلاثةٌ : الحِرصُ ، و الاستِكبارُ ، و الحَسَدُ . فأمّا الحِرصُ فإنّ آدمَ عليه السلام حينَ نُهِيَ عنِ الشَّجرَةِ حَمَلَهُ الحِرصُ على أن أكَلَ مِنها ، و أمّا الاستِكبارُ فإبليسُ حينَ اُمِرَ بالسُّجودِ لآدمَ استَكبَرَ ، و أمّا الحَسَدُ فابنا آدَمَ حيثُ قَتَلَ أحدُهُما صاحِبَهُ .
امام صادق عليه السلام : ريشه هاى كفر سه تاست: آزمندى، خود بزرگ بينى و حسادت. امّا آزمندى، نمونه اش آدم عليه السلام است كه چون از آن درخت نهى شد، آزمندى او را به خوردن از آن وا داشت. اما خود بزرگ بينى، نمونه اش ابليس است كه وقتى به سجده در برابر آدم فرمان يافت، استكبار ورزيد. اما حسادت، نمونه اش دو فرزند آدم است كه يكى از آن دو [از روى حسادت]، ديگرى را كشت.