الإمامُ الباقرُ عليه السلام : يُحشَرُ العَبدُ يَومَ القِيامَةِ و ما نَدى دَما فيُدفَعُ إلَيهِ شِبهَ المِحجَمَةِ أو فَوقَ ذلكَ ، فيقالُ لَهُ : هذا سَهمُكَ مِن دَمِ فلانٍ ، فيقولُ : يا ربِّ ، إنّكَ لَتَعلَمُ أنَّكَ قَبَضتَني و ما سَفَكتُ دَما ! فيقولُ : بَلى ، سَمِعتَ مِن فلانٍ رِوايَةَ كذا و كذا ، فَرَوَيتَها علَيهِ ، فَنُقِلَت حتّى صارَت إلى فلانٍ الجَبّارِ فَقَتَلَهُ علَيها ، و هذا سَهمُكَ مِن دَمِهِ ! .
امام باقر عليه السلام : روز قيامت، آدمى محشور مى شود و در حالى كه يك قطره خون هم نريخته، به اندازه يك شيشه حجامت يا بيشتر به او خون مى دهند و مى گويند: اين سهم تو از خون فلانى است. عرض مى كند: بار پروردگارا! تو مى دانى كه جانم را ستاندى در حالى كه قطره خونى نريخته بودم. مى فرمايد: درست است، اما از فلانى، چنين و چنان روايتى شنيدى و آن را روايت كردى كه به زيان او تمام شد؛ زيرا آن روايت دهان به دهان گشت تا به فلان ستمگر رسيد و او را به خاطر آن كشت و حالا اين سهم تو از خون اوست.
امام صادق عليه السلام : كسى كه حديث ما را به زيانمان فاش سازد، به منزله كسى است كه حقّ ما را انكار كند.
امام صادق عليه السلام : هر كه حديث ما را به زيانمان فاش سازد، خداوند ايمان را از او بگيرد.
امام صادق عليه السلام : كسى كه حديث ما را فاش كند، ما را به خطا نكشته، بلكه عمدا كشته است.
عنه عليه السلام : إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ جَعَلَ الدِّينَ دَولَتَينِ : دَولَةَ آدمَ ـ و هِي دَولَةُ اللّه ِ ـ و دَولَةَ إبليسَ ، فإذا أرادَ اللّه ُ أن يُعبَدَ عَلانيَةً كانَت دَولَةُ آدمَ ، و إذا أرادَ اللّه ُ أن يُعبَدَ في السِّرِّ كانَت دَولَةُ إبليسَ ، و المُذيعُ لِما أرادَ اللّه ُ سَترَهُ مارِقٌ مِن الدِّينِ .
امام صادق عليه السلام : خداوند عزّ و جلّ، دين را دو دولت قرارداد: دولت آدم ـ و آن دولت خداست ـ و دولت ابليس . پس،هر گاه خداوند بخواهد كه آشكارا بندگى شود، دولت آدم روى كار آيد و هر گاه خدا بخواهد كه پنهانى عبادت شود، دولت ابليس بر سر كار آيد و كسى كه آنچه را خدا مى خواهد پنهان بماند فاش سازد، از دين بيرون رفته است.
امام صادق عليه السلام : فاش كننده راز [ما] شك كننده [و سست عقيده نسبت به حقانيّت ائمه عليهم السلام ] است و كسى كه آن را نزد نااهل بازگو كند، كافر است.
عنه عليه السلام ـ في قولِهِ تعالى : «ذلكَ بأنّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بآياتِ اللّه ِ و يَقْتُلونَ النَبيِّينَ بغَيرِ الحَقِّ» ـ : و اللّه ِ ما قَتَلُوهُم بأيديهِم و لا ضَرَبُوهُم بأسيافِهِم ، و لكنَّهُم سَمِعُوا أحاديثَهُم فَأذاعُوها ، فَاُخِذُوا علَيها فقُتِلُوا .
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «اين بدان سبب است كه به آيات خدا كفر مى ورزيدند و پيامبران را بناحق مى كشتند» ـ فرمود : به خدا قسم كه آنها را با دستهاى خود نكشتند و با شمشيرهاى خويش نزدند، بلكه سخنان ايشان را شنيدند و آنها را فاش ساختند و در نتيجه، آن پيامبران دستگير و كشته شدند.
عنه عليه السلام ـ لأبي جعفرٍ محمّدِ بنِ النُّعمانِ الأحوَلِ ـ : يا بنَ النُّعمانِ ، إنّ العالِمَ لا يَقدِرُ أن يُخبِرَكَ بكُلِّ ما يَعلَمُ ، لأنّهُ سِرُّ اللّه ِ ··· فلا تَعجَلوا ، فو اللّه ِ لَقَد قَرُبَ هذا الأمرُ ـ ثَلاثَ مَرّاتٍ ـ فَأذَعتُموهُ فأخَّرَهُ اللّه ُ ، و اللّه ِ ما لَكُم سِرٌّ إلاّ و عَدُوُّكُم أعلَمُ بهِ مِنكُم ! .
امام صادق عليه السلام ـ خطاب به به ابو جعفر محمّد بن نعمان احول ـ فرمود : اى پسر نعمان! عالم نمى تواند هر چه مى داند به تو بگويد؛ زيرا كه سرّ خداست··· پس، شتاب مكنيد؛ زيرا به خدا سوگند كه اين امر (فَرَج) سه بار نزديك شد، اما شما آن را فاش كرديد و خدا آن را به تأخير افكند. به خدا قسم، هيچ رازى نزد شما نيست، مگر اين كه دشمن شما آن را بهتر از خودتان مى داند!
المحاسن عن أبي بَصيرٍ : سَألتُ أبا عبدِ اللّه عليه السلام عن حَديثٍ كثيرٍ ، فقالَ : هَل كَتَمتَ علَيَّ شيئا قَطُّ ؟ فَبَقِيتُ أتَذَكَّرُ ، فلَمّا رَأى ما بي قالَ : أمّا ما حَدَّثتَ بهِ أصحابَكَ فلا بأسَ ، إنّما الإذاعَةُ أن تُحَدِّثَ بهِ غيرَ أصحابِكَ .
المحاسن ـ به نقل از ابو بصير ـ : از امام صادق عليه السلام درباره نقل فراوان حديث پرسيدم. فرمود: آيا هرگز چيزى از احاديث مرا كتمان كرده اى؟ من سعى كردم به ياد بياورم و چون حضرت مرا به اين حال ديد، فرمود: آنچه را براى ياران خود گفته اى اشكالى ندارد. افشا كردن ، آن است كه حديث را براى غير يارانت بگويى.