امام على عليه السلام : براى كسى كه خدا را مى شناسد، سزاوار نيست خود بزرگ بين باشد.
عنه عليه السلام : لو أرادَ اللّه ُ أن يَخلُقَ آدمَ مِن نورٍ يَخطَفُ الأبصارَ ضِياؤهُ و يَبهَرُ العُقُولَ رُواؤهُ و طِيبٍ يأخُذُ الأنفاسَ عَرفُهُ لَفَعلَ ، و لو فَعَلَ لَظَلَّت لَهُ الأعناقُ خاضِعَةً (خاشِعَةً)، و لَخَفَّتِ (لَحَقَّتِ) البَلوى فِيهِ علَى المَلائكةِ ، و لكنَّ اللّه َ سبحانَهُ يَبتَلي خَلقَهُ بِبَعضِ ما يَجهَلُونَ أصلَهُ ، تَمييزا بالاختِبارِ لَهُم، و نَفيا للاستِكبارِ عَنهُم ، و إبعادا لِلخُيَلاءِ مِنهُم .
امام على عليه السلام : اگر خداوند مى خواست آدم را از نورى كه پرتوش چشمها را خيره سازد و زيبايى اش خردها را مبهوت گرداند و از عطرى كه بوى خوشش جانها را تسخير كند بيافريند، بي گمان چنين مى كرد و اگر چنين مى كرد، هر آينه گردنها در برابرش خم مى شد و كرنش مى كرد و كار آزمايش به وسيله او، بر فرشتگان آسان مى گرديد. اما خداوند سبحان آفريدگان خود را به بعضى چيزهايى كه از اصل و ريشه آن خبر ندارند، مى آزمايد تا با آزمودن آنها سَره از نا سره باز شناخته شود و تا خوى كبر را از آنان بزدايد و نخوت را از آنان دور گرداند.
عنه عليه السلام : لو كانَتِ الأنبياءُ أهلَ قُوَّةٍ لا تُرامُ و عِزَّةٍ لا تُضامُ ··· لكانَ ذلكَ أهوَنَ علَى الخَلقِ في الاعتِبارِ و أبعَدَ لَهُم في الاستِكبارِ ··· و لكنَّ اللّه َ سبحانَهُ أرادَ أن يَكونَ الاتِّباعُ لِرُسُلِهِ و التَّصديقُ بكُتُبِهِ و الخُشوعُ لوَجهِهِ و الاستِكانَةُ لأمرِهِ و الاستِسلامُ لِطاعتِهِ ، اُمورا لَهُ خاصَّةً لا تَشوبُها مِن غيرِها شائبَةٌ ، و كُلَّما كانَتِ البَلوى و الاختِبارُ أعظَمَ كانَتِ المَثوبَةُ و الجَزاءُ أجزَلَ .
امام على عليه السلام : اگر پيامبران از نيرويى كه كسى خيال [غلبه بر] آن را در سر نپروراند و از قدرت و شوكتى چيره نا شدنى برخوردار بودند··· هر آينه كار عبرت گرفتن [و اجابت دعوت انبيا] بر مردم آسانتر مى شد و در دور كردن آنان از گردنكشى مؤثرتر بود··· اما خداوند سبحان، چنين خواست كه پيروى از پيامبرانِ او و تصديقِ كتابهايش و كرنش در برابر ذات او و تسليم در مقابل فرمانش و گردن نهادن به طاعت او، ويژه او باشد و چيزى [از ريا و ترس ]با آنها آميخته نشود و هر چه آزمايش و امتحان بزرگتر باشد، ثواب و پاداش بيشتر است.
عنه عليه السلام : لكنَّ اللّه َ يَختَبِرُ عِبادَهُ بأنواعِ الشَّدائدِ ، و يَتَعبَّدُهُم بأنواعِ المَجاهِدِ ، و يَبتَليهِم بِضُروبِ المَكارِهِ ، إخراجا للتَّكَبُّرِ مِن قُلوبِهِم ، و إسكانا للتَّذَلُّلِ في نُفوسِهِم ، و لِيَجعَلَ ذلكَ أبوابا فُتُحا إلى فَضلِهِ .
امام على عليه السلام : ليكن خداوند بندگان خود را به انواع سختيها مى آزمايد و از طريق مجاهدتهاى گوناگون آنان را به عبادت و بندگى مى گيرد و به انواع ناملايمات و نا خوشاينديها امتحانشان مى كند، تا تكبّر را از دلهايشان بيرون بَرد و خاكسارى را در جانهايشان بنشاند و نيز تا اين آزمايشها را درهاى گشوده اى به سوى فضل (احسان) خويش قرار دهد.
عنه عليه السلام : ··· حَرَسَ اللّه ُ عِبادَهُ المؤمنينَ بالصَّلَواتِ و الزَّكَواتِ ، و مُجاهَدَةِ الصيامِ في الأيّامِ المَفروضاتِ ، تَسكينا لأطرافِهِم ، و تَخشيعا لأبصارِهِم ، و تَذليلاً لِنُفوسِهِم ، و تَخفيضا (تَخضيعا) لقُلوبِهِم ، و إذهابا لِلخُيَلاءِ عَنهُم ··· انظُرُوا إلى ما في هذهِ الأفعالِ مِن قَمعِ نَواجِمِ الفَخرِ ، و قَدعِ (قَطعِ) طَوالِعِ الكِبرِ ! .
امام على عليه السلام : ··· خداوند بندگان مؤمن خود را به وسيله نمازها و زكاتها و جدّيت در روزه دارى در روزهاى واجب، حفظ و حراست مى كند؛ زيرا كه اين امور باعث آرام شدن اعضا و جوارح و خشوع ديدگان و فروتنى جانها و خضوع دلها و بيرون راندن كبر و نخوت از وجود آنان مى شود··· بنگريد، كه اين اعمال چگونه نمودهاى فخر فروشى را درهم مى شكند و آثار و نشانه هاى كبر را مى زدايد!
امام على عليه السلام : خداوند، ايمان را براى پاك كردن از [آلودگيهاى] شرك واجب فرمود و نماز را براى دور كردن از كِبر.
الإمامُ الحسنُ عليه السلام : لا يَنبغي لِمَن عَرَفَ عَظَمَةَ اللّه ِ أن يَتَعاظَمَ ، فإنّ رِفعَةَ الذينَ يَعلَمونَ عَظَمَةَ اللّه ِ أن يَتَواضَعُوا ، و (عِزَّ) الذينَ يَعرِفُونَ ما جَلالُ اللّه ِ أن يَتَذَلَّلُوا (لَهُ) .
امام حسن عليه السلام : سزاوار نيست كسى كه بزرگى خدا را مى شناسد، خود بزرگ بين باشد؛ زيرا بزرگى كسانى كه عظمت خدا را مى دانند، در اين است كه افتادگى كنند و عزّت كسانى كه جلال و شكوه خدا را مى شناسند، در اين است كه [در برابر او ]خوارى نمايند .