تفسير العياشي : قالَ الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إنَّ القَلبَ يَنقَلِبُ مِن لَدُنْ مَوضِعِهِ إلى حَنجَرَتِهِ ما لم يُصِبِ الحَقَّ ، فإذا أصابَ الحَقَّ قَرَّ ، ثُمّ ضَمَّ أصابِعَهُ ، ثُمّ قَرَأَ هذهِ الآيَةَ «فَمَنْ يُرِدِ اللّه ُ أن يَهدِيَهُ يَشْرح صَدره لِلاسْلامِ ···» .
تفسير العياشى : امام باقر عليه السلام فرمود : دل تا زمانى كه به حق نرسيده است، پيوسته از جاى خود تا حنجره مى آيد و بر مى گردد و چون به حق رسيد قرار مى گيرد. حضرت سپس انگشتان خود را جمع كرد و آن گاه اين آيه را بر خواند: «پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت كند سينه اش را براى (پذيرش) اسلام گشاده مى سازد···».
مشكاة الأنوار : قال الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنَّ القَلبَ يَتَلَجلَجُ في الجَوفِ يَطلُبُ الحَقَّ ، فإذا أصابَهُ اطمَأنَّ و قَرَّ ، ثُمّ تَلا ··· «فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلاْءِسْلَـامِ وَ مَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِى السَّمَآءِ» . .
مشكاة الأنوار : امام صادق عليه السلام فرمود : همانا دل در درون [آدمى] به دنبال حق مى گردد و چون به آن رسيد، آرام و قرار مى گيرد. حضرت سپس اين آيه را تلاوت كرد··· «پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت كند سينه اش را براى (پذيرش) اسلام گشاده مى سازد و آن كس را كه بخواهد (به خاطر اعمال بدش) گمراه سازد سينه اش را تنگ مى كند چنان كه گويى به زحمت در آسمان بالا مى رود».
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ في قَبضِ رُوحِ المُؤمِنِ ـ : و يُمثَّلُ لَهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و أميرُ المُؤمنينَ و فاطِمةُ و الحَسنُ و الحُسَينُ و الأئمّةُ مِن ذُرِّيَّتِهِم عليهم السلام فيقالُ لَهُ : هذا رسولُ اللّه ِ و أميرُ المؤمنينَ و فاطِمةُ و الحَسنُ و الحُسَينُ و الأئمّةُ عليهم السلام رُفَقاؤكَ . فَيَفتَحُ عَينَهُ فَيَنظُرُ فيُنادي رُوحَهُ مُنادٍ مِن قِبَلِ رَبِّ العِزَّةِ فيقولُ: «يا أيَّتُها النَّفسُ المُطمَئنَّةُ» إلى محمّدٍ و أهلِ بَيتِهِ «اِرجِعي إلى رَبِّكِ راضِيَةً» بالوَلايَةِ «مَرضِيّةً» بالثَّوابِ «فادْخُلِي في عِبادِي» يَعني محمّدا و أهلَ بيتِهِ «و ادخُلِي جَنَّتِي »
فما شَيءٌ أحَبَّ إلَيهِ مِن استِلالِ رُوحِهِ و اللُّحوقِ بالمُنادي .
امام صادق عليه السلام ـ درباره قبض روح مؤمن ـ فرمود : رسول خدا صلى الله عليه و آله و امير المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين و امامان از نسل آنها عليهم السلام در برابر او مجسّم مى شوند. پس به وى گفته مى شود: اين رسول خدا و امير المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين و ائمه عليهم السلام ، رفقا و همراهان تو هستند. پس چشمش را مى گشايد و نگاه مى كند و ندا دهنده اى از جانب ربّ العزة به روح مؤمن ندا مى دهد: «اى نفْس آرامش يافته» به محمّد و اهل بيت او! «به سوى پروردگارت بازگرد، خشنود» به ولايت و «خرسند» به پاداش «پس به ميان بندگان من» يعنى محمّد و اهل بيت او «وارد شو و به بهشت من درآى»
در اين هنگام، براى او چيزى دوست داشتنى تر از كنده شدن جانش و پيوستن به آن ندا دهنده، نيست.