رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : يقولُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ : ما مِن أهلِ قَريَةٍ و لا أهلِ بَيتٍ و لا رجُلٍ بِبادِيَةٍ
كانوا على ما كَرِهتُ مِن معصِيَتي ثُمّ تَحَوَّلُوا عنها إلى ما أحبَبتُ مِن طاعَتي إلاّ تَحَوَّلتُ لَهُم عمّا يَكرَهونَ مِن عَذابي إلى ما يُحِبُّونَ مِن رَحمَتي .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: هيچ اهل قريه اى يا اهل خانه اى يا باديه نشينى نيستند كه مرتكب معصيت من، كه ناخوش دارم، شده باشند و سپس به طاعت من كه دوست دارم روى آورند مگر اين كه من نيز از عذاب خود براى آنان ، كه ناخوش مى دارند ، به رحمت خويش ، كه دوست مى دارند، روى آورم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر گونه كه باشيد، همان گونه بر شما حكومت مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر گاه خداوند بَدِ مردمى را بخواهد، زمام كارهاى آنان را به دست متنعّمان عيّاش آنها مى سپارد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في صفةِ أصحابِ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ : فلَمّا رَأى اللّه ُ صِدقَنا أنزَلَ بِعَدُوِّنا الكَبْتَ و أنزَلَ علَينا النَّصرَ ، حتَّى استَقَرَّ الإسلامُ مُلقِيا جِرَانَهُ و مُتَبوِّئا (مُبوِّيا) أوطانَهُ .
امام على عليه السلام ـ در وصف اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله ـ فرمود : وقتى خداوند صداقت ما را ديد، بر دشمنانمان خوارى و شكست فرستاد و براى ما پيروزى، چندان كه اسلام به هر شهر و ديار رسيد و حكومت آن در آفاق پديدار گرديد .
عنه عليه السلام ـ لمّا مَرَّ بخَرابِ المدائنِ ـ : إنّ هؤلاءِ القَومَ كانوا وارِثينَ ، فَأصبَحُوا مُورَثينَ ، و إنّ هؤلاءِ القَومَ استَحَلُّوا الحُرُمَ فَحَلَّت فيها النِّقَمُ ، فلا تَستَحِلُّوا الحُرُمَ فَتَحُلَّ بِكُمُ النِّقَمُ .
امام على عليه السلام ـ هنگام گذر بر خرابه مداين ـ فرمود : راستى كه اين مردمان وارث [پيشينيان خود ]بودند و سپس ديگران وارث آنها شدند. اين مردم حرامها را حلال كردند و بدين سبب مجازاتها دامنگيرشان شد. پس حرامها را حلال مشماريد، كه مجازاتها بر شما نيز فرود مى آيد.
نهج السعادة : قال أمير المؤمنين عليه السلام لأصحابِهِ بعد إخمادِ شَوكَةِ المارِقينَ : إنّ
اللّه َ قد أحسَنَ إلَيكُم و أعَزَّ نَصرَكُم ، فتَوَجَّهُوا مِن فَورِكُم هذا إلى عَدُوِّكُم، فَقالوا: يا أميرَ المؤمنينَ ، قد كَلَّت سُيوفُنا و نَفِدَت نِبالُنا و نَصَلَت أسِنَّةُ رِماحِنا ، فدَعْنا نَستَعِدَّ بأحسنِ عُدَّتِنا ···
قالَ عليه السلام : «يا قَومِ ادْخُلُوا الأَرضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّه ُ لَكُم وَ لا تَرْتدُّوا عَلى أدْبارِكُم فَتَنْقَلِبُوا خاسِرينَ» . .
نهج السعادة : امام على عليه السلام ـ بعد از فرو نشاندن غائله خوارج، خطاب به ياران
خود ـ فرمود : راستى كه خداوند در حق شما احسان كرد و نيك ياريتان رساند. پس هم اينك بيدرنگ به سوى دشمن خود (شاميان) رهسپار شويد. گفتند: يا امير المؤمنين! شمشيرهايمان كُند گشته و تيرهايمان به پايان رسيده و سر نيزه هايمان كنده شده اند. بنا بر اين، اجازه فرماييد [بر گرديم و] خود را كاملاً آماده كنيم···
حضرت اين آيه را خواند: «اى قوم من! به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته است، در آييد و به عقب باز نگرديد كه زيانكار خواهيد شد».
عنه عليه السلام : و اللّه ِ لقد خَشِيتُ أن يُدالَ هؤلاءِ القَومُ [اهل الشام ] علَيكُم بصَلاحِهِم في أرضِهِم و فَسادِكُم في أرضِكُم، و بأدائهِمُ الأمانَةَ و خِيانَتِكُم، و بطَواعِيَتِهِم إمامَهُم و مَعصِيتِكُم لَهُ ، و باجتِماعِهِم على باطِلِهم و تَفَرُّقِكُم على حَقِّكُم ! .
امام على عليه السلام : به خدا سوگند كه مى ترسم اين جماعت شاميان، به سبب صلاح و سازندگى آنها در سرزمينشان و فساد و تباهكارى شما در سرزمينتان و امانتدارى آنها و خيانت كارى شما و فرمانبرى آنها از پيشوايشان و نافرمانى شما از پيشوايتان و همداستانى آنها در باطلشان و پراكندگى و تفرقه شما در حقّتان، بر شما پيروز گردند!
عنه عليه السلام : ما أرى هؤلاءِ القَومَ إلاّ ظاهِرينَ علَيكُم ··· أراهُم مُجتَمِعينَ و أراكُم مُتَفَرِّقينَ ، و أراهُم لِصاحِبِهم طائعِينَ و أراكُم لي عاصِينَ .
امام على عليه السلام : اين قوم را نمى بينم مگر اين كه بر شما پيروز خواهند شد··· آنان را يكپارچه مى بينم و شما را پراكنده، آنان را مطيع زمام دارشان مى بينم و شما را نافرمان از من.
عنه عليه السلام : و الذي فَلَقَ الحَبَّةَ و بَرَأَ النَّسَمَةَ ، لإِزالَةُ الجِبالِ مِن مَكانِها أهوَنُ مِن إزالَةِ
مُلْكٍ مُرجلٍ .
، فإذا اختَلَفُوا بينَهُم فوَالذي نَفسي بِيَدِهِ لو كادَتهُمُ الضِّباعُ لَغَلَبَتهُم .
امام على عليه السلام : سوگند به آن كه دانه را شكافت و مردم را آفريد، هر آينه از جاى بر كندن كوهها آسانتر است تا از جاى بركندن حكومتى پايدار و مستحكم (و مهلت به سر نامده) . اما هر گاه ميانشان اختلاف افتد، سوگند به آن كه جانم در دست اوست، اگر كفتارها بر آنان حمله ور شوند، بي گمان بر ايشان چيره گردند.
عنه عليه السلام : حتّى إذا وافَقَ وارِدُ القَضاءِ انقِطاعَ مُدَّةِ البَلاءِ حَمَلُوا بَصائرَهُم عَلى أسيافِهِم و دانُوا لِرَبِّهِم بأمرِ واعِظِهِم .
امام على عليه السلام : تا آن كه وارد شدن قضاى الهى با به سر آمدن مدّت بلا همزمان و موافق گرديد، بصيرتهايشان را بر شمشيرهاى خويش نهادند و به فرمان اندرز گوى خود به پروردگارشان نزديك شدند.
نهج السعادة عن زاذان عن عليّ عليه السلام : أنّهُ خَطَبَ فقالَ: ألا و إنّهُ لا يَزالُ البَلاءُ بكُم مِن بَعدي حتّى يكونَ المُحِبُّ لي و المُتَّبِعُ أذَلَّ في أهلِ زَمانِهِ مِن فَرخِ الأمَةِ . قالوا : و لِمَ ذلكَ ؟ قالَ : ذلكَ بما كَسَبَت أيديكُم ، برِضاكُم بالدَّنِيَّةِ في الدِّينِ ، فلو أنَّ أحَدَكُم إذا ظَهَرَ الجَورُ مِن أئمَّةِ الجَورِ باعَ نفسَهُ مِن رَبِّهِ و أخَذَ حَقَّهُ مِن الجِهادِ لَقامَ دِينُ اللّه ِ .
نهج السعادة ـ به نقل از زاذان ـ : امام على عليه السلام فرمود : بدانيد كه پس از من، شما همواره گرفتار و مبتلا خواهيد بود تا جايى كه دوستدار و پيرو من در ميان مردم زمانه خويش خوارتر از كنيز زاده خواهد بود. عرض كردند: به چه علّت؟ فرمود: به علّت اعمال خودتان، به علّت اين كه در دين به پستى تن مى دهيد. اگر هر يك از شما وقتى بيدادگرىِ پيشوايان ستم آشكار مى شود ، جانش را به پروردگارش بفروشد و حقّش را از جهاد بگيرد، بى گمان دين خدا بر پا شود.