رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّ القَبرَ أوَّلُ مَنازِلِ الآخِرَةِ ، فإن نَجا مِنهُ فما بَعدَهُ أيسَرُ مِنهُ ، و إنْ لم يَنجُ مِنهُ فما بَعدَهُ لَيسَ أقلَّ مِنهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : قبرْ نخستين منزل آخرت است. اگر كسى از آن به سلامت رَسْت، منازل بعد آن آسانتر است و اگر به سلامت نرَسْت، دشوارى منازل بعدى كمتر از آن نيست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : سرآغاز عدالتِ آخرت، قبرهاست كه شرافتمند از غير شرافتمند نمى شناسد.
عنه صلى الله عليه و آله : لم يَأتِ علَى القَبرِ يَومٌ إلاّ تَكَلَّمَ فيهِ ، فيقولُ : أنا بَيتُ الغُربَةِ ، و أنا بَيتُ الوَحدَةِ و أنا بَيتُ التُّرابِ و أنا بَيتُ الدُّودِ ، فإذا دُفِنَ العَبدُ المؤمنُ قالَ لَهُ القَبرُ : مَرحَبا و أهلاً ··· و إذا دُفِنَ العَبدُ الفاجِرُ أو الكافِرُ فقالَ لَهُ القَبرُ : لا مَرحَبا و لا أهلاً ! .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هيچ روزى بر قبر نيايد، مگر اين كه در آن روز زبان به سخن گشايد و گويد: منم غربت سرا ، منم خانه تنهايى، منم خاكدان، منم خانه كرمها. پس، چون بنده مؤمن به خاك سپرده شود، قبر به او گويد: خوش آمدى··· و چون بنده بد كردار يا كافر دفن شود، قبر به او گويد: خوش نامدى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : منظره اى نديدم مگر اينكه قبر از آن ترسناك تر است .
عنه صلى الله عليه و آله : إذا حُمِلَ عَدُوُّ اللّه ِ إلى قَبرِهِ نادَى مَن تَبِعَهُ : يا إخوَتاه ، احذَرُوا مِثلَ ما وَقَعتُ فيهِ ! إنّي لَأشكُو إلَيكُم دُنيا غَرَّتني ، حتّى إذا اطمَأنَنتُ إلَيها صَرَعَتني ، و أشكُو إلَيكُم أخِلاّءَ الهَوى سَرُّوني، حتّى إذا ساعَدتُهُم تَبَرَّؤوا مِنِّي و خَذَلوني! .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : چون دشمنِ خدا به سوى گورش حمل شود، به تشييع كنندگان خود ندا دهد: اى برادران! از آنچه من دچارش شدم، بپرهيزيد. از دنيايى به شما شِكوه مى كنم كه مرا فريفت و چون به آن اطمينان كردم، مرا از پاى در آورد. از دوستان هوسران به شما شِكوه مى كنم كه مرا شاد ساختند ، تا اينكه به آنان كمك كردم، از من بيزارى جستند و تنها و بى ياورم گذاشتند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : يا ذَوي الحِيَلِ و الآراءِ و الفِقهِ و الأنباءِ ، اذكُرُوا مَصارِعَ الآباءِ ، فكأنَّكُم بالنُّفوسِ قد سُلِبَت، و بالأبدانِ قد عرِيَت، و بالمَواريثِ قد قُسِّمَت ، فتَصيرُ يا ذا الدَّلالِ و الهَيبَةِ و الجَمالِ ، إلى مَنزِلَةٍ شَعثاءَ ، و مَحَلَّةٍ غَبراءَ ، فَتُنَوَّمُ على خَدِّكَ في لَحدِكَ ، في مَنزِلٍ قَلَّ زُوّارُهُ و مَلَّ عُمّالُهُ ، حتّى تُشَقَّ عنِ القُبورِ ، و تُبعَثَ إلَى النُّشورِ .
امام على عليه السلام : اى صاحبان چاره ها و انديشه ها و فهم و خبرها! مرگ پدران را به ياد آوريد. زودا كه جانها گرفته شود و پيكرها برهنه گردد و ميراثها بخش شود و تو اى عشوه گرِ شكوهمندِ زيباروى، به سر منزلى ژوليده و جايگاهى غبار گرفته روانه شوى و در لحد خويش بر گونه ات خوابانده شوى؛ در منزلى كه ديدار كنندگانش اندكند و كارگرانش خسته و دلتنگ، تا آن گاه كه از گورها به در آيى و به هامون محشر فرستاده شوى.
امام على عليه السلام : با گورها مأنوس باش و عبرت گير.
امام على عليه السلام : فخر فروشى را فروگذار و كبر و غرور را به كنار نه و گور خود را به ياد آر؛ زيرا كه گذرگاه تو آن جاست.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : انظُروا إلى هذهِ القُبورِ سُطورا بأفناءِ الدُّورِ ، تَدانَوا في خِطَطِهِم ، و قَرُبوا في مَزارِهِم ، و بَعُدوا في لِقائهِم ، عَمَّرُوا فَخَرَّبُوا ، و أنِسُوا فَاُوحِشُوا ، و سَكَنُوا فاُزعِجُوا ، و قَطَنوا فَرَحَلوا .
امام باقر عليه السلام : به اين گورها بنگريد، كه چونان خطوطى در ميدان جلو خانه ها نقش بسته اند. لحدهايشان به هم نزديك و آرامگاههايشان پَهلوى هم است. اما قدرت ديدار يكديگر را ندارند. [در دنيا ]ساختند و ويران كردند. انس گرفتند و سپس از هم جدا و تنها شدند. جاى گزيدند و سپس بيرون رانده شدند و رحل اقامت افكندند و آن گاه كوچيدند.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنّ لِلقَبرِ كلاما في كُلِّ يَوم ، يقولُ : أنا بَيتُ الغُربَةِ ، أنا بَيتُ الوَحشَةِ ، أنا بَيتُ الدُّودِ ، أنا القَبرُ ، أنا رَوضَةٌ مِن رِياضِ الجَنّةِ أو حُفرَةٌ مِن حُفَرِ النارِ .
امام صادق عليه السلام : قبر را هر روز سخنى است كه مى گويد: من خانه غربتم، من خانه تنهايى ام، من خانه كرمها هستم، من قبرم، من باغى از باغهاى بهشت يا گودالى از گودالهاى دوزخم.
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام ـ عندَ قَبرٍ ـ : إنّ شيئا هذا آخِرُهُ لَحَقيقٌ أن يُزهَدَ في أوَّلِهِ ، و إنّ شيئا هذا أوَّلُهُ لَحَقيقٌ أن يُخافَ آخِرُهُ .
امام كاظم عليه السلام ـ در كنار يك گور ـ فرمود : چيزى كه پايانش اين است، سزاست كه از همان آغاز دل از آن بركَنند و چيزى كه آغازش اين است ، بجاست كه از پايانش بترسند.