رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إذا غَضِبَ اللّه ُ عَلى اُمَّةٍ و لَم يُنزِل بِهَا العَذابَ ، غَلَت أسعارُها ، و قَصُرَت أعمارُها ، و لَم تَربَح تُجّارُها ، و لَم تَزكُ ثِمارُها ، و لَم تَغزُر أنهارُها ، و حُبِسَ عَنها أمطارُها ، و سُلِّطَ عَلَيها شِرارُها .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند ، قيمت ها در آن بالا مى رود ، آبادانى اش كاهش مى يابد ، بازرگانانش سود نمى برند ، ميوه هايش رشد نمى كنند ، جوى هايش پُر آب نمى گردند ، باران بر آن فرو نمى بارد ، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند .
عنه صلى الله عليه و آله : عَلامَةُ رِضَا اللّه ِ تَعالى في خَلقِهِ : عَدلُ سُلطانِهِم ، و رُخصُ أسعارِهِم . و عَلامَةُ غَضَبِ اللّه ِ تَبارَكَ و تَعالى عَلى خَلقِهِ : جَورُ سُلطانِهِم ، و غَلاءُ أسعارِهِم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : نشانه خشنودى خداوند در ميان آفريدگانش چنين است: دادگرىِ حكمرانشان و كاهش قيمت هاشان ؛ و نشانه خشم خداى ـ تبارك و تعالى ـ بر آفريدگانش اين است: بيدادگرىِ حكمرانشان و افزايش قيمت هاشان .
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ في قَولِ اللّه ِ عزّ و جلّ : « إِنِّى أَرَاكُم بِخَيْر » . ـ : كانَ سِعرُهُم رَخيصا .
امام صادق عليه السلام ـ درباره سخن خداوند: «من شما را در خوشى و آسايش مى بينم» ـ : قيمتِ [كالاها در ميان ]ايشان پايين بود .
تفسير الطبري عن ابن عبّاس : « إِنِّى أَرَاكُم بِخَيْرٍ » قالَ : رُخْصُ السِّعرِ . « وَ إِنِّى أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ » . قالَ : غَلاءُ السِّعرِ .
تفسير طبرى از ابن عبّاس : [درباره آيه ]«من شما را در خوشى و آسايش مى بينم» [ابن عبّاس ]گفته است: [مراد ]پايين بودنِ قيمت ها است ؛ [و درباره آيه ]«و بر شما از عذاب روزى فراگير مى ترسم» [ابن عبّاس ]گفته است: [مراد ]بالا بودن قيمت ها است .
الكافي عن الفضيل عن الإمام الباقر عليه السلام : إنَّ الرَّجُلَ لَيُذنِبُ الذَّنبَ فَيُدرَأُ عَنهُ الرِّزقُ . و تَلا هذِهِ الآيَةَ : « إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ * وَ لاَ يَسْتَثْنُونَ * فَطَافَ عَلَيْهَا طَائفٌ مِّن رَّبِّكَ وَ هُمْ نَائِمُونَ » . .
الكافى از فضيل از امام باقر عليه السلام : «هر آينه ، آن گاه كه انسان گناهى را مرتكب مى شود ، روزى از او روى مى گرداند» . آن گاه ، امام اين آيه را تلاوت فرمود: (ما آن ها [اهل مكّه] را بيازموديم [= به آن ها نعمت داديم ، ولى كفر ورزيدند] ، چنان كه خداوندانِ آن بوستان را آزموديم ؛ آن گاه كه سوگند خوردند كه هر آينه بامداد پگاه [پنهان از مستمندان] ميوه آن را خواهيم چيد * و نگفتند : اگر خداى خواهد * پس شبانگاه كه خفته بودند ، آفتى از سوى پروردگارت بر گِردِ آن [بوستان ]بگرديد) .
تفسير القرآن العظيم عن جهم عن إبراهيم : أوحَى اللّه ُ عزّ و جلّ إلى نَبِيٍّ مِن أنبِياءِ بَني إسرائيلَ أن قُل لِقَومِكَ : إنَّهُ لَيسَ مِن أهلِ قَريَةٍ و لا أهلِ بَيتٍ يَكونونَ عَلى طاعَةِ اللّه ِ فَيَتَحَوَّلونَ مِنها إلى مَعصِيَةِ اللّه ِ إلاّ تَحَوَّلَ اللّه ُ مِمّا يُحِبّونَ إلى ما يَكرَهونَ
ثُمَّ قالَ : إنَّ تَصديقَ ذلِكَ في كِتابِ اللّه ِ :
« إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ » . .
تفسير القرآن العظيم از جهم از ابراهيم : خداوند به يكى از پيامبران بنى اسرائيل وحى كرد كه به امّتش بگويد : «هر مردمِ آبادى اى يا اعضاى خانه اى كه نخست خداى را فرمان مى برند و سپس به نافرمانىِ خدا روى مى آورند ، بى گمان ، خداوند آن چه را آنان مى پسندند به آن چه نمى پسندند ، تغيير مى دهد» . سپس [آن پيامبر ]گفت: تأييد اين سخن ، در كتاب خداى چنين است: «همانا خداوند آن چه را گروهى دارند [از نعمت ها] ، دگرگون نمى كند تا آن گاه كه آن چه را در خودشان است [= صفات و اعمال خود را ]دگرگون كنند» .
الكافي عن أبي حمزة الثّماليّ : قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام في خُطبَتِهِ : أعوذُ بِاللّه ِ مِنَ الذُّنوبِ الَّتي تُعَجِّلُ الفَناءَ ، فَقامَ إلَيهِ عَبدُ اللّه ِ بنُ الكَوّاءِ اليَشكُرِيُّ فَقالَ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، أ وَ تَكونُ ذُنوبٌ تُعَجِّلُ الفَناءَ؟!
فَقالَ : نَعَم ـ وَيلَكَ! ـ قَطيعَةُ الرَّحِمِ ، إنَّ أهلَ البَيتِ لَيَجتَمِعونَ و يَتَواسَونَ و هُم فَجَرَةٌ فَيَرزُقُهُمُ اللّه ُ ، و إنَّ أهلَ البَيتِ لَيَتَفَرَّقونَ و يَقطَعُ بَعضُهُم بَعضا فَيَحرِمُهُمُ اللّه ُ و هُم أتقِياءُ .
الكافى از ابو حمزه ثمالى: حضرت امير المؤمنين عليه السلام در خطبه خويش فرمود: «پناه مى جويم به خداوند از گناهانى كه مرگ را زودرس مى كنند» . پس عبد اللّه بن كَوّاء يَشكُرى برخاست و گفت: «اى امير المؤمنين! آيا به راستى گناهانى هستند كه مرگ را زودرس كنند؟» امام فرمود: «واى بر تو! آرى ؛ بريدن پيوند از خويشاوندان چنين است . هر آينه ، برخى خانواده ها هستند كه گرد هم مى آيند و با يكديگر همراهى و همدلى مى كنند و با آن كه بدكارند ، خداوند به ايشان روزى عطا مى كند ؛ ليكن برخى خانواده ها دچار پراكندگى مى شوند و از هم پيوند مى بُرند و با آن كه نيك كردارند ، خداوند روزى ايشان را قطع مى كند .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : وَ اللّه ِ ، ما نَزَع َاللّه ُ مِن قَومٍ نَعماءَ إلاّ بِذُنوبٍ اِجتَرَحوها ، فَاربِطوها بِالشُّكرِ ، و قَيِّدوها بِالطّاعَةِ .
امام على عليه السلام : به خدا سوگند! خداى از هيچ گروهى ، نعمت ها را نمى ستاند ، مگر به سبب گناهانى كه مرتكب مى شوند . پس با شكرگزارى ، نعمت ها را به چنگ آوريد و با فرمان بردن از خدا ، آن ها را نگاه داريد .
عنه عليه السلام ـ في حَديثِ الأَربَعِمِئَةِ ـ : ما زالَت نِعمَةٌ و لا نَضارَةُ عَيشٍ إلاّ بِذُنوبٍ اِجتَرَحوا ؛ إنَّ اللّه َ لَيسَ بِظَلاّمٍ لِلعَبيدِ .
امام على عليه السلام ـ در حديث معروف به الأربعمائة ـ : هيچ نعمت و زندگانى خرّمى از ميان نرفت ، مگر به سبب گناهانى كه [مردم] انجام دادند ؛ به راستى كه خداى هرگز به بندگان ستم نمى ورزد .
امام على عليه السلام : رهاورد گناهان ، از ميان رفتنِ [نعمت ها ]است .
امام على عليه السلام : هر گاه گناهان جلوه گر شوند ، بركت ها رخت برمى بندند .
عنه عليه السلام ـ في دُعائِهِ ـ : اللّهُمَّ و أستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ يَدعو إلَى الغَيِّ ، . و يُضِلُّ عَنِ الرُّشدِ ، و يُقِلُّ الرِّزقَ ، و يَمحَقُ التَّلدَ ، . و يُخمِلُ الذِّكرَ .
امام على عليه السلام ـ در دعاى خويش ـ : بار خدايا! از تو آمرزش مى جويم براى هر گناهى كه به گمراهى فرا خوانَد ، از هدايت باز دارد ، روزى را كاهش دهد ، سود و ثمر را نابود سازد ، و ياد [و نامِ آدمى ]را محو كند .
عنه عليه السلام ـ فِي الاِستِسقاءِ ـ : ألا و إنَّ الأَرضَ الَّتي تُقِلُّكُم وَ السَّماءَ الَّتي تُظِلُّكُم مُطيعَتانِ لِرَبِّكُم ، و ما أصبَحَتا تَجودانِ لَكُم بِبَرَكَتِهِما تَوَجُّعا لَكُم ، و لا زُلفَةً . إلَيكُم ، و لا لِخَيرٍ تَرجُوانِهِ مِنكُم ؛ و لكِن اُمِرَتا بِمَنافِعِكُم فَأَطاعَتا ، و اُقيمَتا عَلى حُدودِ مَصالِحِكُم فَقامَتا
إنَّ اللّه َ يَبتَلي عِبادَهُ عِندَ الأَعمالِ السَّيِّئَةِ بِنَقصِ الثَّمَراتِ ، و حَبسِ البَرَكاتِ ، و إغلاقِ خَزائِنِ الخَيراتِ ؛ لِيَتوبَ تائِبٌ ،
و يُقلِعَ مُقلِعٌ ، و يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ ، و يَزدَجِرَ مُزدَجِرٌ . و قَد جَعَلَ اللّه ُ سُبحانَهُ الاِستِغفارَ سَبَبا لِدُرورِ الرِّزقِ ، و رَحمَةِ الخَلقِ ، فَقالَ سُبحانَهُ : «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهارًا » . فَرَحِمَ اللّه ُ امرَأً اِستَقبَلَ تَوبَتَهُ ، وَ استَقالَ خَطيئَتَهُ ، و بادَرَ مَنِيَّتَهُ .
امام على عليه السلام ـ در طلبِ باران ـ : بدانيد زمينى كه شما را بر پشت خود حمل مى كند و آسمانى كه بر سرتان سايه گسترده است ، فرمانبردار پروردگارتان هستند و اگر بركت ها ، خود را بر شما ارزانى مى دارند ، بدان سبب نيست كه بر شما دل مى سوزانند يا مى خواهند به شما تقرّب جويند يا از شما اميد خيرى دارند ؛ بلكه خداوند آن دو را فرمان داده كه به شما سود رسانند و آن دو هم اطاعت كرده اند . خداوند زمين و آسمان را براى حفظ مصالح شما بر پاى داشته و آن دو نيز بر پاى ايستاده اند
همانا خداى ، بندگانش را كه اعمال ناشايست مرتكب شوند ، به كاستن ميوه هاشان و نگه داشتن بركت ها از ايشان و فرو بستن گنجينه هاى خير به روى آنان ،
مى آزمايد ؛ تا توبه كننده توبه كند ، گناهكار از گناه باز ايستد ، پند گيرنده پند گيرد ، و آن كه اراده گناه كرده منزجر شود . خداوند ، آمرزش خواستن را سبب فراوانىِ روزى و رحمت بر آفريدگان قرار داده ، كه فرمايد : «از پروردگارتان آمرزش بخواهيد ، كه او همواره آمرزگار است * تا آسمان را بر شما بارنده فرستد * و شما را به مال ها و پسران يارى كند و به شما بوستان ها دهد و برايتان جوى ها پديد آورد» . پس خداوند رحمت كند كسى را كه به توبه روى آورد و از خطاهاى خود بخشش طلبد و بر مرگ خود پيشى گيرد [= تداركِ امر آخرت كند] .
عنه عليه السلام ـ فِي الحِكَمِ المَنسوبَةِ إلَيهِ ـ : ما ضَرَبَ اللّه ُ العِبادَ بِسَوطٍ أوجَعَ مِنَ الفَقرِ .
امام على عليه السلام ـ در كلمات حكيمانه منسوب به او ـ : خداوند ، بندگان را با تازيانه اى دردآورتر از فقر نمى زند .
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : كانَ أبي عليه السلام يَقولُ : إنَّ اللّه َ قَضى قَضاءً حَتما أن لا يُنعِمَ عَلَى العَبدِ بِنِعمَةٍ فَيَسلُبَها إيّاهُ ، حَتّى يُحدِثَ العَبدُ ذَنبا يَستَحِقُّ بِذلِكَ النِّقمَةَ .
امام صادق عليه السلام : پدرم مى فرمود : «همانا خداوند حكم قطعى فرموده كه هرگاه نعمتى به بنده اى داد ، ديگر آن را از وى نستانَد ، مگر اين كه آن بنده گناهى مرتكب شود كه سزاوار چنين مجازاتى گردد .
عنه عليه السلام : أيُّما ناشٍ نَشَأَ في قَومِهِ ثُمَّ لَم يُؤَدَّب عَلى مَعصِيَتِهِ ، كانَ اللّه ُ عزّ و جلّ أوَّلُ ما يُعاقِبُهُم فيهِ أن يَنقُصَ مِن أرزاقِهِم .
امام صادق عليه السلام : هر گاه نوجوانى در ميان قومى رشد كند [و گناه مرتكب شود ]و به سبب گناهش تأديب نشود ، نخستين مجازات خداوند براى آن قوم اين است كه روزيشان را مى كاهد .
عنه عليه السلام : للّه ِِ عُقوبَتانِ : إحداهُما أمرُ الرّوحِ ، . وَ الاُخرى تَسليطُ بَعضِ النّاسِ عَلى بَعضٍ ؛ فَما كانَ مِن قِبَلِ الرّوحِ فَهُوَ السُّقمُ وَ الفَقرُ ··· .
امام صادق عليه السلام : خداى را دو گونه مجازات است ؛ يكى مجازات جارى در درون انسان ، و ديگرى مسلّط ساختن برخى از مردم بر برخى ديگر . مجازات هاى جارى در درون انسان ها از اين قرارند: بيمارى ، فقر ، ··· .