الإمامُ عليٌّ عليه السلام : قِوامُ الدِّينِ و الدنيا بأربَعةٍ: عالِمٍ مُستَعمِلٍ عِلمَهُ ، و جاهِلٍ لا يَستَنكِفُ أن يَتَعلَّمَ ، و جَوادٍ لا يَبخَلُ بمَعروفِهِ ، و فَقيرٍ لا يَبيعُ آخِرَتَهُ بدُنياهُ ، فإذا ضَيَّعَ العالِمُ عِلمَهُ استَنكَفَ الجاهِلُ أن يَتَعَلَّمَ ، و إذا بَخِلَ الغَنيُّ بمَعروفِهِ باعَ الفَقيرُ آخِرَتَهُ بدُنياهُ .
امام على عليه السلام : استوارى دين و دنيا به وجود چهار كس است: عالِمى كه علم خويش را به كار بندد، نادانى كه از علم آموختن ننگ نداشته باشد، بخشنده اى كه در بخشش خود بخل نورزد و نادارى كه آخرتش را به دنيايش نفروشد؛ زيرا هرگاه عالِم علم خود را فرو گذارد [و به كار نبندد]، نادان از آموختن علم سر باز زند و هرگاه توانگر از بذل و بخشش بخل ورزد، نادار آخرت خود را به دنيايش بفروشد.
عنه عليه السلام : قِوامُ الدنيا بأربَعةٍ : بعالِمٍ مُستَعمِلٍ لِعِلمِهِ ، و بغَنِيٍّ باذِلٍ لِمَعروفِهِ ، و بجاهِلٍ لا يَتكَبَّرُ أن يَتَعلَّمَ ، و بفَقيرٍ لا يَبيعُ آخِرَتَهُ بدنيا غيرِهِ ، و إذا عَطَّلَ العالِمُ عِلمَهُ ، و أمسَكَ الغَنيُّ مَعروفَهُ ، و تَكَبَّرَ الجاهِلُ أن يَتَعلَّمَ ، و باعَ الفَقيرُ آخِرَتَهُ بدنيا غَيرِهِ ، فَعَلَيهِمُ الثُّبورُ .
امام على عليه السلام : قوام دنيا به وجود چهار كس است: به عالِمى كه علم خود را به كار بندد، به توانگرى كه بخشش كند، به نادانى كه تكبّر مانع علم آموختن او نشود و به تهيدستى كه آخرتش را براى دنياى ديگرى نفروشد. هرگاه عالِم علمش را به كار نبندد و توانگر از بخشش خوددارى كند و جاهل از آموختن تكبّر ورزد و تهيدست آخرت خود را براى دنياى ديگرى بفروشد، پس هلاكت بر آنان باد.
بحار الأنوار عن الإمامِ عليّ عليه السلام : قِوامُ الدِّينِ بأربَعةٍ : بعالِمٍ ناطِقٍ مُستَعمِلٍ لَهُ ، و بغنيٍّ لا يَبخَلُ بفَضلِهِ على أهلِ دِينِ اللّه ِ ، و بفَقيرٍ لا يَبيعُ آخِرَتَهُ بدُنياهُ، و بجاهِلٍ لا يَتكَبَّرُ عن طَلَبِ العِلمِ، فإذا كَتَمَ العالِمُ عِلمَهُ، و بَخِلَ الغَنيُّ بمالِهِ، و باعَ الفَقيرُ آخِرَتَهُ بدُنياهُ، و استَكبَرَ الجاهِلُ عن طَلَبِ العِلمِ، رَجَعَتِ الدنيا إلى وَرائها القَهقَرى. فلا تَغُرَّنَّكُم كَثرَةُ المَساجِدِ ، و أجسادُ قَومٍ مُختَلِفَةٍ. قيلَ: يا أميرَ المؤمنينَ، كيفَ العَيشُ في ذلكَ الزَّمانِ ؟ فقالَ : خالِطوهُم بالبَرّانِيَّةِ ـ يَعني في الظاهِرِ ـ و خالِفُوهُم في الباطِنِ ··· .
بحار الأنوار : امام على عليه السلام فرمود : استوارى دين به چهار كس است: به عالِمى كه بگويد و به گفته خود عمل كند، به ثروتمندى كه از احسان خود به پيروان دين خدا دريغ نورزد، به تهيدستى كه آخرتش را به دنيايش نفروشد و به نادانى كه از آموختنِ دانش تكبّر نورزد. پس، هرگاه عالِم علم خود را پنهان بدارد و ثروتمند در مال خود بخل ورزد و تهيدست آخرتش را به دنيايش بفروشد و نادان از تحصيل دانش استنكاف ورزد، دنيا به قهقرا برگردد. بنا بر اين، فراوانى مسجدها و پيكرهاى گوناگون و پراكنده مردمان شما را نفريبد. عرض شد: اى امير مؤمنان! در آن زمان چگونه بايد زيست؟ فرمود: به ظاهر با آنان بياميزيد و در باطن بر خلاف آنان باشيد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لمّا سُئلَ عن أحوالِ العامَّةِ ـ : إنّما هي مِن فَسادِ الخاصَّةِ ، و إنّما الخاصَّةُ لَيُقَسَّمُونَ على خَمسٍ : العُلَماءُ و هُمُ الأدِلاّءُ علَى اللّه ، و الزُّهّادُ و هُمُ الطريقُ إلَى اللّه ِ ، و التُّجّارُ و هُم اُمَناءُ اللّه ِ ، و الغُزاةُ و هُم أنصارُ دِينِ اللّه ِ ، و الحُكّامُ و هُم رُعاةُ خَلقِ اللّه ِ
فإذا كانَ العالِمُ طَمّاعا و للمالِ جَمّاعا فَبِمَن يُستَدَلُّ ؟ ! و إذا كانَ الزاهِدُ راغِبا و لِما في أيدِي الناسِ طالِبا فَبِمَن يُقتَدى ؟ ! و إذا كانَ التاجِرُ خائنا و للزكاةِ مانِعا فَبِمَن يُستَوثَقُ ؟ ! و إذا كانَ الغازِي مُرائيا و للكَسبِ ناظِرا فَبِمَن يُذَبُّ عَنِ المسلمينَ ؟ ! و إذا كانَ الحاكِمُ ظالِما و في
الأحكامِ جائرا فَبِمَن يُنصَرُ المَظلومُ علَى الظالِمِ ؟ ! فو اللّه ِ ما أتلَفَ الناسَ إلاّ العُلَماءُ الطَّمّاعُونَ ، و الزُّهَّادُ الراغِبونَ ، و التُّجّارُ الخائنونَ ، و الغُزاةُ المُراؤونَ ، و الحُكّامُ الجائرُونَ ، و سَيَعلَمُ الذينَ ظَلَمُوا أيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ .
امام على عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از احوال عامّه مردم ـ فرمود: فساد توده مردم، ناشى از فساد خواصّ است. خواصّ به پنج گروه تقسيم مى شوند: عالمان كه راهنمايانِ به سوى خدايند، پارسايان كه راه منتهى به خدايند، بازرگانان كه اُمناى خدايند، رزمندگان كه ياوران دين خدايند و زمام داران كه سرپرستان خلق خدايند. پس، اگر عالم، طمّاع و مال اندوز باشد، ديگر از چه كسى بايد راهنمايى خواست و اگر پارسا، به دنيا و آنچه مردم دارند راغب باشد، ديگر به چه كس اقتدا شود و اگر بازرگان خيانت پيشه باشد و زكات ندهد، به چه كسى مى توان اطمينان و اعتماد كرد و اگر رزمنده خودنما باشد و چشم به كسب مال و ثروت داشته باشد، ديگر به وسيله چه كسى از مسلمانان دفاع شود و اگر زمامدار ستمگر باشد و در احكام و فرامينْ ستم و بى عدالتى روا دارد، ديگر به وسيله چه كسى دادِ ستمديده از ستمگر گرفته شود؟ سوگند به خدا كه مردم را نابود نكرد مگر عالمان طمعكار و پارسايان دنيا خواه و بازرگانان خيانت پيشه و رزمندگان رياكار و زمام داران ستمگر. «و بزودى كسانى كه ستم كرده اند، بدانند كه به كدام بازگشتگاه بر خواهند گشت».