رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : يا صاحِبَ الطَّعامِ ، أسفَلُ هذا مِثلُ أعلاهُ ؟ مَن غَشَّ المُسلمينَ فليسَ مِنهُم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به گندم فروشى ـ فرمود : اى گندم فروش! آيا زير اين هم مانند روى آن است؟ هر كه با مسلمانان دغلكارى كند، از آنها نيست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از ما نيست كسى كه به مسلمانى غشّ روا دارد يا به او زيان رساند يا به او نيرنگ زند.
عنه صلى الله عليه و آله : مَن غَشَّ مُسلِما في شِراءٍ أو بَيعٍ فليسَ مِنّا ، و يُحشَرُ يومَ القِيامَةِ مَع اليَهودِ ؛ لأنَّهم أغَشُّ الخَلقِ لِلمُسلِمينَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس در خريدن يا فروختن با مسلمانى دغلكارى كند، از ما نيست و روز قيامت با يهود محشور مى شود؛ زيرا يهود دغلكارترين مردم نسبت به مسلمانان هستند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از ما نيست كسى كه با مسلمانى دغلكارى كند.
سنن أبي داوود : إنّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مَرَّ بِرَجُلٍ يَبِيعُ طَعاما ، فَسَألَهُ : كيفَ تَبِيعُ ؟ فَأخبَرَهُ ، فَاُوحِيَ إلَيهِ أن أدخِلْ يَدَكَ فيهِ ، فَأدخَلَ يَدَهُ فيه فإذا هو مَبلولٌ ، فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : ليسَ مِنّا مَن غَشَّ .
سنن أبى داوود : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بر مردى گذشت كه گندم مى فروخت، پرسيد : چند مى فروشى؟ آن مرد قيمت را به حضرت گفت. به پيامبر وحى شد كه دستت را داخل ظرف گندم فرو ببر. حضرت دست خود را در آن فرو برد و دستش مرطوب شد. آنگاه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : از ما نيست كسى كه تقلّب كند.
الترغيب و الترهيب : إنَّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مَرَّ على صُبْرَةِ طَعامٍ ، فَأدخَلَ يَدَهُ فيها فَنالَت أصابِعُهُ بَلَلاً ، فقالَ : ما هذا يا صاحِبَ الطَّعامِ ؟ قالَ : أصابَتهُ السماءُ يا رسولَ اللّه ِ . قالَ : أ فَلا جَعَلتَهُ فَوقَ الطَّعامِ حتّى يَراهُ الناسُ؟! مَن غَشَّنا فَلَيسَ مِنّا .
الترغيب و الترهيب : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بر تلّى از گندم گذشت. دستش را داخل آن فرو برد و انگشتانش به رطوبتى خورد. فرمود : اين چيست، اى فروشنده؟ عرض كرد : اى پيامبر خدا! باران به آن خورده است. حضرت فرمود : چرا آن قسمت را رو قرار ندادى تا مردم ببينند؟ هر كه با ما تقلّب كند از ما نيست.
كنز العمّال : مَرّ رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله بِرَجُلٍ يَبِيعُ طَعاما قد خَلَطَ جَيِّدا بِقَبِيحٍ، فقالَ له النبيُّ صلى الله عليه و آله : ما حَمَلَكَ على ما صَنَعتَ ؟ ! فقالَ : أرَدتُ أن يَنفُقَ ! فقالَ لَهُ النبيُّ صلى الله عليه و آله : مَيِّزْ كُلَّ واحِدٍ مِنهُما على حِدَةٍ ؛ ليسَ في دِينِنا غِشٌّ .
كنز العمّال : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به مردى كه گندم مرغوب و نا مرغوبى را با هم مخلوط كرده بود و مى فروخت فرمود : چرا اين كار را كرده اى؟ عرض كرد : مى خواستم [جنس نا مرغوب] به فروش برسد. پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود : آنها را از هم جدا كن. در دين ما دغلكارى جايى ندارد.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : المُؤمنُ لا يَغُشُّ أخاهُ ، و لا يَخُونُهُ ، و لا يَخذُلُهُ ، و لا يَتَّهِمُهُ .
امام على عليه السلام : مؤمن برادر خود را نمى فريبد، به او خيانت نمى كند، او را تنها نمى گذارد و او را متّهم نمى سازد.
امام على عليه السلام : از نشانه هاى بدبختى، دغلكارى با دوست است.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : مَرَّ النبيُّ صلى الله عليه و آله فِي سُوقِ المَدينةِ بطَعامٍ فقالَ لِصاحِبِهِ : ما أرَى طَعامَكَ إلاّ طَيِّبا ، و سَألَهُ عن سِعرِهِ ، فَأوحَى اللّه ُ عَزَّ و جلَّ إلَيهِ أن يَدُسَّ يَدَيهِ فِي الطَّعامِ فَفَعَلَ فَأخرَجَ طَعاما رَدِيّا ، فقال لِصاحِبِهِ : ما أراكَ إلاّ و قد جَمَعتَ خِيانَةً و غِشّا لِلمُسلِمينَ .
امام باقر عليه السلام : پيامبر صلى الله عليه و آله در بازار مدينه از كنار بار گندمى عبور كرد. به صاحب آن فرمود: مى بينم گندم خوب و مرغوبى دارى. و از قيمت آن پرسيد. پس، خداوند عزّ و جلّ به آن حضرت وحى فرمود كه دستت را داخل ظرف فرو بَر. پيامبر صلى الله عليه و آله اين كار را كرد و گندمِ نا مرغوبى بيرون آورد. پس، به صاحب آن فرمود: مى بينم كه با مسلمانان غلّ و غش مى كنى .
امام صادق عليه السلام : از ما نيست كسى كه با ما دغلكارى كند.