رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : يَموتُ الرَّجُلُ عَلى ما عاشَ عَلَيهِ ، و يُحشَرُ عَلى ما ماتَ عَلَيهِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : آدمى آن گونه كه زندگى كرده است، مى ميرد و بر همان حالى كه مرده است، برانگيخته مى شود.
عنه صلى الله عليه و آله : يَبعَثُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ ناسا في صُوَرِ الذَّرِّ يَطَؤهُمُ النّاسُ بِأقدامِهِم ، فيُقالُ : ما هؤلاءِ في صُوَرِ الذَّرِّ ؟ فيُقالُ : هؤلاءِ المُتَكَبِّرونَ فِي الدّنيا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : در روز قيامت خداوند مردمى را به صورت مورچه بر مى انگيزد كه مردم آنها را لگدمال مى كنند. پس، گفته مى شود : اينها كيستند كه به شكل مورچه اند؟ گفته مى شود : اينان متكبّران در دنيايند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : در روز قيامت، همگان تشنه وارد مى شوند.
عنه صلى الله عليه و آله : شِعارُ النّاسِ يَومَ القِيامَةِ في ظُلمَةِ يَومِ القِيامَةِ : لا إلهَ إلاّ اللّه ُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : در تاريكى روز قيامت، شعار مردم «لا إله إلاَّ اللّه » است.
الترغيب و الترهيب : و في روايةٍ : قامَ فينا رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله بِمَوعِظَةٍ فقالَ : يا أيُّها النّاسُ ، إنَّكُم مَحشورونَ إلَى اللّه ِ حُفاةً عُراةً غُرْلاً «كما بَدَأْنا أوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُه» .
الترغيب و الترهيب: در روايتى آمده است : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در ميان ما برخاست و شروع به موعظه كرد و فرمود : اى مردم! همانا شما پا برهنه و عريان و ختنه نشده، در پيشگاه خداوند محشور مى شويد «همان گونه كه در آغاز آفريديم، او را بر گردانيم».
الترغيب و الترهيب : إنَّ الصّادِقَ المَصدوقَ حَدَّثَني أنَّ النّاسَ يُحشَرونَ ثَلاثَةَ أفواجٍ : فَوجا راكِبينَ طاعِمينَ كاسِينَ ، و فَوجا تَسحَبُهُمُ المَلائكَةُ عَلى وُجوهِهِم و تَحشُرُهُمُ النّارَ ، و فَوجا يَمشونَ و يَسعَونَ .
الترغيب و الترهيب : آن راست گوى تصديق شده (پيامبر صلى الله عليه و آله ) به من فرمود كه: مردم در سه گروه محشور مى شوند : گروهى در حالى كه سواره اند و سير و پوشيده، گروهى فرشتگان آنها را به رو بر زمين مى كشند و در آتش محشورشان مى كنند و گروهى راه مى روند و تند پيش مى روند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : اِسمَعْ يا ذَا الغَفلَةِ و التَّصريفِ مِن ذي الوَعظِ و التَّعريفِ ، جُعِلَ يَومُ الحَشرِ يَومَ العَرضِ و السُّؤالِ و الحِباءِ و النَّكالِ ، يَومَ تُقلَبُ إلَيهِ أعمالُ الأنامِ ، و تُحصى فيهِ جَميعُ الآثامِ ، يَومَ تَذوبُ مِنَ النُّفوسِ أحداقُ عُيونِها، و تَضَعُ الحَوامِلُ ما في بُطونِها .
امام على عليه السلام : اى بى خبر كج رو! بشنو از اندرزگوى راهنما؛ روز رستاخيز، روز عرضه اعمال و بازخواست و پاداش و كيفر قرار داده شده است، روزى كه كارهاى مردم به آن جا برگردانده مى شود و همه گناهان شماره مى گردد، روزى كه حدقه چشمها گداخته مى شود و آبستنها آنچه در شكم دارند فرو مى نهند.
عنه عليه السلام : إنَّ بَعدَ البَعثِ ما هُوَ أشَدُّ مِنَ القَبرِ ، يَومٌ يَشيبُ فيهِ الصَّغيرُ ، و يَسكَرُ مِنهُ الكَبيرُ ، و يَسقُطُ فيهِ الجَنينُ ··· إنَّ فَزَعَ ذلكَ اليَومِ لَيُرهِبُ المَلائكَةَ الّذينَ لا ذَنبَ لَهُم ··· فكَيفَ مَن عَصى بِالسَّمعِ و البَصَرِ وَ اللِّسانِ و اليَدِ و الرِّجلِ و الفَرْجِ و البَطنِ إن لَم يَغفِرِ اللّه ُ لَهُ و يَرحَمْهُ مِن ذلكَ اليَومِ؟! .
امام على عليه السلام : زمان بعد از برانگيخته شدن سخت تر از قبر است، روزى است كه در آن كودكان خُرد سال پير مى شوند و بزرگسالان هوش از سرشان مى رود و جنينها سقط مى شوند··· هول و هراس آن روز حتى فرشتگانِ بى گناه را به وحشت مى افكند··· چه رسد به كسى كه با گوش و چشم و زبان و دست و پا و شرمگاه و شكم خويش گناه كرده است [واى بر او] اگر خداوند وى را نيامرزد و آن روز بر او رحم نكند.
عنه عليه السلام : و ذلكَ يَومُ يَجمَعُ اللّه ُ فيهِ الأوَّلينَ و الآخِرينَ لِنِقاشِ الحِسابِ و جَزاءِ الأعمالِ ، خُضوعا قِياما ، قَد ألجَمَهُمُ العَرَقُ ، و رَجَفَت بِهِمُ الأرضُ ، فَأحسَنُهُم حالاً مَن وَجَدَ لِقَدَمَيهِ مَوضِعا ، و لِنَفَسِهِ مُتَّسَعا ! .
امام على عليه السلام : روز قيامت روزى است كه خداوند همگان را، از اولين نفر تا آخرين نفر، براى رسيدگى به حسابشان و جزاى اعمالشان گرد مى آورد، در حالى كه به فروتنى ايستاده اند و عرق از سر و رويشان مى ريزد و زمين آنها را مى لرزاند. [در آن روز ]نيكو حالترين مردم كسى است كه جايگاهى بيابد و براى خود جايى پيدا كند!
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : مَثَلُ النّاسِ يَومَ القِيامَةِ إذا قاموا لِرَبِّ العالَمينَ مَثَلُ السَّهمِ فِي القُربِ لَيسَ لَهُ مِنَ الأرضِ إلاّ مَوضِعُ قَدَمِهِ ، كالسَّهمِ فِي الكِنانَةِ لا يَقدِرُ أن يَزولَ ههُنا و لا ههُنا .
امام صادق عليه السلام : روز قيامت كه مردم در برابر پروردگار جهانيان برخيزند، چنان نزديك به هم و فشرده اند كه سهم هر كس از زمين [آن جا] به اندازه جاى پاى اوست، مانند تير در تيردان، كه نمى تواند از جاى خود تكان بخورد.