رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا يُحَقِّرَنَّ أحَدُكُم نَفسَهُ أن يَرى أمرا للّه ِِ تَعالى فيهِ مَقالٌ ، فلا يَقولَ : يا رَبِّ ، خَشيَةَ النّاسِ! فيَقولَ: فإيّايَ كُنتَ أحَقَّ أن تَخشى .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مبادا كسى از شما در جايى كه پاى امرى از خدا در ميان است و بايد سخن بگويد، با سكوت كردن، خود را كوچك كند؛ زيرا [فرداى قيامت ]نمى تواند بگويد: خدايا! از مردم ترسيدم. چون خداوند جواب مى دهد: سزاوارتر آن بود كه از من بترسى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مبادا بفهمم كه فردى از شما دانش (اطلاعاتى) داشته باشد و از ترس مردم آن را كتمان كند.
عنه صلى الله عليه و آله : إذا رَأيتَ اُمَّتي تَهابُ الظّالِمَ أن تَقولَ لَهُ : إنَّكَ ظالِمٌ ، فقَد تُوُدِّعَ مِنهُم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر گاه ديدى امّت من از اين كه به ستمگر بگويند: تو ستمگرى، مى هراسند، فاتحه آنها خوانده شده است.
عنه صلى الله عليه و آله : لا يَمنَعَنَّ أحَدَكُم هَيبَةُ النّاسِ أن يَقولَ الحَقَّ إذا رَآهُ أو سَمِعَهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : ترس از مردم مانع از آن نشود كه فردى از شما، هرگاه حقّى را ببيند يا بشنود، به زبان بياورد.
عنه صلى الله عليه و آله : ألا لا يَمنَعَنَّ أحَدَكُم هَيبَةُ النّاسِ أن يَقولَ الحَقَّ إذا رَآهُ أن يَذَّكَّرَ بِعِظَمِ اللّه ِ ، لا يُقَرِّبُ مِن أجَلٍ و لا يُبعِدُ مِن رِزقٍ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هان! مبادا ترس از مردم مانع از آن شود كه فردى از شما حق را ببيند و نگويد. [كه حق گويى ]نه اجلى را نزديك مى كند و نه روزيى را دور مى گرداند.
الترغيب و الترهيب : قال رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : لا يُحَقِّرَنَّ أحَدُكُم نَفسَهُ . قالوا: يا رَسولَ اللّه ِ ، و كَيفَ يُحَقِّرُ أحَدُنا نَفسَهُ ؟ قالَ : يَرى أنَّ عَلَيهِ مَقالاً ، ثُمّ لا يَقولُ فيهِ ، فيَقولُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ يَومَ القِيامَةِ : ما مَنَعَكَ أن تَقولَ في كَذا و كَذا ؟ فيَقولُ : خَشيَةُ النّاسِ ! فيَقولُ : فإيّايَ كُنتَ أحَقَّ أن تَخشى .
الترغيب و الترهيب : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : هيچ يك از شما نبايد خود را كوچك كند. عرض كردند: اى رسول خدا! چگونه كسى از ما خود را كوچك مى كند؟ فرمود: به اين ترتيب كه در جايى خود را موظّف به سخن گفتن بداند و چيزى نگويد. خداوند عزّ و جلّ در روز قيامت به او مى فرمايد: چه چيز مانع از آن شد كه درباره فلان و بهمان چيز سخنى نگويى؟ عرض مى كند: ترس از مردم! خداوند مى فرمايد: سزاوارتر آن بود كه از من مى ترسيدى.