الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : رَبُّنا نورِيُّ الذّاتِ ، حَيُّ الذّاتِ ، عالِمُ الذّاتِ ، صَمَدِيُّ الذّاتِ .
امام صادق عليه السلام : پروردگار ما ذاتش نور است، ذاتش زنده است، ذاتش داناست، ذاتش صمد است.
عنه عليه السلام ـ لَمّا سَألَهُ بُكَيرُ بنُ أعيَنَ عَن عِلمِ اللّه ِ و مَشيئَتِهِ: هُما مُختَلِفانِ أم مُتَّفِقانِ ؟ ـ : العِلمُ لَيسَ هُوَ المَشيئَةَ ، أ لا تَرى أنَّكَ تَقولُ : سَأفعَلُ كَذا إن شاءَ اللّه ُ ، و لا تَقولُ : سَأفعَلُ كَذا إن عَلِمَ اللّه ُ ، فقَولُكَ إن شاءَ اللّه ُ دَليلٌ عَلى أنَّهُ لَم يَشأْ ، فإذا شاءَ كانَ الّذي شاءَ كما شاءَ ، و عِلْمُ اللّه ِ سابِقٌ لِلمَشيئَةِ .
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به اين پرسش بُكَير بن اَعين كه آيا علم و مشيّت خدا با هم فرق دارند يا يكى هستند؟ ـ فرمود : علم با مشيّت فرق مى كند. مگر نه اين است كه تو مى گويى: اگر خدا بخواهد، اين كار را خواهم كرد و نمى گويى: اگر خدا بداند، اين كار را خواهم كرد ؟ پس اين كه مى گويى: اگر خدا بخواهد، دليل بر اين است كه خدا نخواسته است (خواست و مشيّت خدا هنوز به تحقق يافتن كار مورد نظر تو تعلق نگرفته است)؛ زيرا اگر مى خواست آنچه خواسته است مطابق خواست او تحقّق مى يافت؛ و علم خدا مقدّم بر مشيّت است.
التوحيد عن أبي بَصيرٍ : سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّه عليه السلام يَقولُ : لَم يَزَلِ اللّه ُ جلَّ و عَزَّ ربُّنا و العِلمُ ذاتُهُ و لا مَعلومَ، و السَّمعُ ذاتُهُ و لا مَسموعَ ، و البَصَرُ ذاتُهُ و لا مُبصَرَ، و القُدرَةُ ذاتُهُ و لا مَقدورَ ، فلَمّا أحدَثَ الأشياءَ و كانَ المَعلومُ وَقَعَ العِلمُ مِنهُ عَلَى المَعلومِ ، و السَّمعُ عَلَى المَسموعِ، و البَصَرُ عَلَى المُبصَرِ ، و القُدرَةُ عَلَى المَقدورِ .
التوحيد ـ به نقل از ابو بصير ـ : از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود : خداوند عزّ و جلّ هميشه پروردگار ما و دانش عين ذات او بوده است آن گاه كه دانسته اى وجود نداشت ، و شنيدن عين ذاتش بود آن گاه كه شنيده اى نبود ، و ديدن عين ذاتش بود زمانى كه ديده اى در كار نبود ، و توانايى عين ذاتش بود آن گاه كه هنوز توانسته اى وجود نداشت. ولى چون اشياء را آفريد، دانسته موجود شد و دانش او بر آن تعلق گرفت و شنيدنش بر شنيده و ديدنش بر ديده و توانايى اش بر توانسته.
التوحيد عن حَمّادِ بنِ عيسى: سألتُ أبا
عَبدِ اللّه ِ عليه السلام فقُلتُ : لَم يَزَلِ اللّه ُ يَعلَمُ ؟ قالَ : أنّى يَكونُ يَعلَمُ و لا مَعلومَ ؟! قالَ : قُلتُ : فلَم يَزَلِ اللّه ُ يَسمَعُ ؟ قالَ : أنّى يَكونُ ذلكَ و لا مَسموعَ ؟! قالَ : قُلتُ : فلَم يَزَلْ يُبصِرُ ؟ قالَ : أنّى يَكونُ ذلكَ و لا مُبصَرَ ؟! قالَ : ثُمّ قالَ : لَم يَزَلِ اللّه ُ عَليما سَميعا بَصيرا ، ذاتٌ علاّمَةٌ سَميعَةٌ بَصيرَةٌ .
قُلتُ : فَلَم يَزَلِ اللّه ُ مُتَكَلِّما ؟ قالَ : إنَّ الكَلامَ مُحدَثَةٌ لَيسَت بِأزَلِيّةٍ ، كانَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ و لا مُتَكلِّمَ .
التوحيد ـ به نقل از حمّاد بن عيسى ـ : از
امام صادق عليه السلام پرسيدم: آيا خدا همواره مى دانسته است؟ فرمود: وقتى دانسته اى وجود ندارد، چه چيز را بداند ؟! عرض كردم: همواره مى شنيده است؟ فرمود: وقتى شنيده اى در ميان نباشد چه چيز را بشنود ؟ عرض كردم: هميشه مى ديده است؟ فرمود: وقتى ديده اى نباشد چه چيز را ببيند ؟ حمّاد مى گويد: حضرت آن گاه فرمود: خدا پيوسته دانا و شنوا و بيناست. او ذاتى است دانا و شنوا و بينا
عرض كردم: پس خدا هميشه متكلّم بوده است؟ حضرت فرمود: كلام، صفتى حادث است نه ازلى. خداوند عزّ و جلّ بود ولى متكلّم نبود.
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَنِ الإرادَةِ مِنَ اللّه ِ و مِنَ المَخلوقِ ـ : الإرادَةُ مِنَ المَخلوقِ الضَّميرُ ، و ما يَبدو لَهُ بَعدَ ذلكَ مِنَ الفِعلِ ، و أمّا مِنَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ فإرادتُهُ إحداثُهُ لا غَيرَ ذلكَ ؛ لِأنَّهُ لا يُروِّي ، و لا يَهُمُّ ، و لا يَتَفَكَّرُ ، و هذِهِ الصِّفاتُ مَنفِيَّةٌ عَنهُ، و هِيَ مِن صِفاتِ الخَلقِ ، فإرادَةُ اللّه ِ هِيَ الفِعلُ لا غَيرَ ذلكَ .
امام كاظم عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از اراده خدا و اراده مخلوق ـ فرمود : اراده مخلوق آهنگ درونى او و عملى است كه در پى آن از او بروز مى كند، اما درباره خداوند عزّ و جلّ اراده، همان ايجاد و پديد آوردن اشياء است نه چيز ديگر؛ زيرا او نه درنگ و تأمّل مى كند، نه تصميم مى گيرد و نه مى انديشد. اين صفات در او نيست. اينها از صفات مخلوقاتند. پس، اراده خدا همان فعل اوست، نه چيز ديگر.
الإمامُ الرِّضا عليه السلام : المَشيئَةُ و الإرادَةُ مِن صِفاتِ الأفعالِ، فمَن زَعَمَ أنَّ اللّه َ تَعالى لَم يَزَلْ مُريدا شائيا فلَيسَ بِمُوَحِّدٍ .
امام رضا عليه السلام : مشيّت و اراده از صفات فعلند؛ بنا بر اين هر كس خيال كند كه خداوند متعال هميشه مريد و خواهنده بوده است موحّد نيست.