الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في صِفَةِ اللّه ِ سُبحانَهُ ـ : و إنَّهُ لَبِكُلِّ مَكانٍ ، و في كُلِّ حِينٍ و أوانٍ ، و مَعَ كُلِّ إنسٍ و جانٍّ .
امام على عليه السلام ـ در وصف خداوند سبحان ـ فرمود : او در هر جا و در هر زمانى و با هر انس و جنّى هست.
امام على عليه السلام ـ در توصيف خداوند سبحان ـ فرمود : در جايى نيست، تا جا به جا شدن در حقّ او روا باشد.
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : سَبَقَ في العُلُوِّ فلا شَيءَ أعلى مِنهُ ، و قَرُبَ في الدُّنُوِّ فلا شَيءَ أقرَبُ مِنهُ ، فلا استِعلاؤهُ باعَدَهُ عَن شَيءٍ مِن خَلقِهِ ، و لا قُربُهُ ساواهُم في المَكانِ بِهِ .
امام على عليه السلام ـ در توصيف خداوند سبحان ـ فرمود : در بلند مرتبگى بر همه چيز پيشى گرفته و چيزى برتر و بلند مرتبه تر از او نيست. نزديكتر از هر چيزى است و نزديكتر از او چيزى نيست. نه برتريش او را از آفريدگانش دور كرده و نه نزديكيش آنها را در مكان با او برابر كرده است.
عنه عليه السلام : إنَّ اللّه َ سُبحانَهُ عِندَ إضمارِ كُلِّ مُضمِرٍ ، و قَولِ كُلِّ قائلٍ ، و عَمَلِ كلِّ عامِلٍ .
امام على عليه السلام : خداوند سبحان نزد پنهان كردن هر رازى كه كسى پنهان مى كند و نزد سخن هر گوينده اى و كردار هر كننده اى حضور دارد.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا ناظَرَ زِنديقا فسَألَهُ عَنِ الفَرقِ بَينَ رَفعِ الأيدي إلى السَّماءِ و بَينَ خَفضِها نَحوَ الأرضِ ـ : ذلكَ في عِلمِهِ و إحاطَتِهِ و قُدرَتِهِ سَواءٌ ، و لكِنَّهُ عَزَّ و جلَّ أمرَ أولِياءَهُ و عِبادَهُ بِرَفعِ أيديهِم إلى السَّماءِ نَحوَ العَرشِ ؛ لِأنَّهُ جَعَلَهُ مَعدِنَ الرِّزقِ .
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به زنديقى كه پرسيد: چه فرقى مى كند كه دستها را به سوى آسمان برداريم يا به طرف زمين فرو نگه داريم؟ ـ فرمود : اين كار از نظر علم و احاطه و قدرت خدا يكسان است، اما خداوند عزّ و جلّ به دوستان و بندگان خود دستور داده است كه دستهايشان را به آسمان، به طرف عرش، بلند كنند؛ زيرا عرش را معدن روزى قرار داده است.
عنه عليه السلام : حدَّثني أبي عن جَدّي عن آبائه عليهم السلام أنَّ أمير المؤمنينَ عليه السلام قالَ : إذا فَرَغَ أحَدُكُم مِنَ الصَّلاةِ فلْيَرفَعْ يَدَيهِ إلَى السَّماءِ و لْيَنصِبْ في الدُّعاءِ ، فقالَ عَبدُ اللّه ِ بنُ سَبأ: يا أميرَ المُؤمِنينَ ، أ لَيسَ اللّه ُ في كُلِّ مَكانٍ ؟ ! قالَ : بَلى ، قالَ : فلِمَ يَرفَعُ العَبدُ يَدَيهِ إلَى السَّماءِ ؟ قالَ : أ ما تَقرَأُ «و في السَّماءِ رِزقُكُم و ما توعَدونَ» ، فمِن أينَ يُطلَبُ الرِّزقُ إلاّ مِن مَوضِعِهِ ؟ ! .
امام صادق عليه السلام ـ به نقل از پدرانش ـ فرمود امام على عليه السلام فرمود : هر گاه فردى از شما نمازش را تمام كرد، دستانش را به سوى آسمان بردارد و در دعا كردن بكوشد. عبد اللّه بن سبأ عرض كرد: اى امير المؤمنين! مگر خدا در همه جا نيست؟ حضرت فرمود: چرا. عرض كرد: پس، چرا بنده، دستانش را به سوى آسمان بلند كند؟ حضرت فرمود: مگر نخوانده اى: «و در آسمان است روزى شما و آنچه وعده داده مى شويد». آيا روزى را جز از جايگاهش بايد خواست؟
عنه عليه السلام : مَرَّ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله عَلى رَجُلٍ و هُوَ رافِعٌ بَصَرَهُ إلى السَّماءِ يَدعو ، فقالَ لَهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : غُضَّ بَصَرَكَ فإنَّكَ لَن تَراهُ ، و مَرَّ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله عَلى رَجُلٍ رافِعٍ يَدَيهِ إلى السَّماءِ و هُوَ يَدعو ، فقالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أقصِرْ مِن يَدَيكَ فإنَّكَ لَن تَنالَهُ .
امام صادق عليه السلام : پيامبر صلى الله عليه و آله بر مردى گذشت كه چشمش را به آسمان دوخته بود و دعا مى كرد. به او فرمود: چشم از آسمان بردار؛ زيرا هرگز او را نخواهى ديد. بر مرد ديگرى گذشت كه دستانش را به آسمان برداشته بود و دعا مى كرد. به او فرمود: دستانت را كوتاه كن؛ زيرا هرگز دستت به او نخواهد رسيد.
التوحيد عن أبي جَعفَرٍ . : سَألتُ أبا عبدِ اللّه عليه السلام عَن قَولِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ : «و هُوَ اللّه ُ في السَّماواتِ و في الأرضِ» . ـ : كذلِكَ هُوَ في كُلِّ مَكانٍ . قُلتُ : بِذاتِه ؟ قالَ : وَيحَكَ ! إنَّ الأماكِنَ أقدارٌ ، فإذا قُلتَ : في مَكانٍ بِذاتِهِ لَزِمَكَ أن تَقولَ : في أقدارٍ و غَيرِ ذلكَ ، و لكِنْ هُوَ بائنٌ مِن خَلقِهِ ، مُحيطٌ بِما خَلَقَ عِلما و قُدرَةً و إحاطَةً و سُلطانا و مُلكا .
التوحيد ـ به نقل از ابو جعفر . ـ : از امام صادق عليه السلام درباره آيه «و او خداست در آسمانها و زمين» سؤال كردم ؟ حضرت فرمود : همين طور است. او در همه جا هست. عرض كردم: ذات او در همه جا هست؟ فرمود: واى بر تو! مكانها داراى حدّ و اندازه هستند. بنا بر اين، اگر بگويى: خداوند به ذات خود در جايى هست، لازم آيد كه بگويى: در اندازه و امثال اين چيزها جا دارد. اما او از خلقش جداست و علم و قدرت و احاطه و اقتدار و پادشاهيش همه آنچه را آفريده، در ميان گرفته است.
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَن عِلَّةِ عُروجِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله إلى السَّماءِ ، و مِنها إلى سِدرَةِ المُنتَهى ، و مِنها إلى حُجُبِ النُّورِ ، و خاطَبَهُ و ناجاهُ هُناكَ و اللّه ُ لا يُوصَفُ بِمَكانٍ ـ : إنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى لا يُوصَفُ بِمَكانٍ و لا يَجري عَلَيهِ زَمانٌ ، و لكِنَّهُ عَزَّ و جلَّ أرادَ أن يُشَرِّفَ بِهِ مَلائكَتَهُ و سُكّانَ سَماواتِهِ ، و يُكرِمَهُم بِمُشاهَدَتِهِ ، و يُرِيَهُ مِن عَجائبِ عَظَمَتِهِ ما يُخبِرُ بِهِ بَعدَ هُبوطِهِ .
امام كاظم عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه: چرا پيامبر صلى الله عليه و آله به آسمان و از آن جا به سدرة المنتهى و از آن جا به سوى پرده هاى نور برده شد و در آن جا با خدا سخن گفت و نجوا كرد در حالى كه خدا به صفتِ داشتن جا توصيف نمى شود؟ ـ فرمود : خداوند تبارك و تعالى نه به داشتن مكان وصف مى شود و نه زمان شامل حالش مى شود، اما خداوند عزّ و جلّ خواست كه فرشتگان خود و ساكنان آسمانهايش را به وجود پيامبر مشرّف گرداند و با نشان دادن او به آنها، گراميشان بدارد و شگفتيهاى عظمت و بزرگيش را كه بعد از فرود آمدنش خبر مى دهد به وى بنماياند.