الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أيُّها المَخْلوقُ السَّويُّ ، و المُنْشَأُ المَرْعِيُّ ، في ظُلُماتِ الأرْحامِ و مُضاعَفاتِ الأستارِ ، بُدِئْتَ مِن سُلالَةٍ مِن طِينٍ ، و وُضِعتَ في قَرارٍ مَكينٍ ، إلى قَدَرٍ مَعلومٍ و أَجل ٍ مَقْسومٍ ، تَمُورُ في بَطنِ اُمِّكَ جَنينا ، لا تُحيرُ دُعاءً ، و لا تَسمَعُ نِداءً ، ثُمّ أُخْرِجْتَ مِن مَقَرِّكَ إلى دارٍ لَم تَشْهَدْها ، و لَم تَعرِفْ سُبُلَ مَنافِعِها ، فمَن هَداكَ لاجْتِرارِ الغِذاءِ مِن ثَدْيِ اُمِّكَ ، و عَرّفَكَ عِند الحاجَةِ مواضِع طَلَبِكَ و إرادَتِكَ ؟ .
امام على عليه السلام : اى انسانى كه در كمال اعتدال و تناسب آفريده شده اى و در تاريكيهاى زهدانها و پرده هاى تو بر تو شكل گرفته و پرورده شده اى ، آفرينشت از عصاره گِلى آغاز شد و در جايگاهى آرام و امن تا زمانى مشخص و مهلتى تعيين شده نهاده شدى . آن گاه كه جنين هستى، در شكم مادرت مى جنبى، نه سخنى را پاسخ مى دهى و نه آوازى را مى شنوى . آن گاه از قرارگاه خود به سراىِ بيرون، آورده شدى، كه آن را نديده اى و راههاى كسب سود و منافع آن را نمى دانى . چه كسى تو را به مكيدن شير از پستان مادرت راهنمايى كرد؟ و چه كسى جايگاههاى طلب و خواستن را به تو آموخت ؟
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ما أقْبَحَ بالرّجُلِ يَأتي علَيهِ سَبْعونَ سَنةً أو ثَمانونَ سَنةً يَعيشُ في مُلكِ اللّه ِ و يَأكُلُ مِن نِعَمِه ، ثُمّ لا يَعرِفُ اللّه َ حَقَّ مَعْرفَتِهِ ! .
امام صادق عليه السلام : چه زشت است كه آدمى در مُلك خداوند، هفتاد يا هشتاد سال زندگى كند و از نعمتهاى او بخورد، اما خداى را چنان كه بايد نشناسد!
عنه عليه السلام : فَكِّرْ يا مُفضّلُ في الأفْعالِ الّتي جُعِلَتْ في الإنْسانِ مِن الطُّعْمِ ··· و لَو كانَ الإنْسانُ إنّما يَصيرُ إلى أكْلِ الطَّعامِ لِمَعْرفَتِهِ بحاجَةِ بَدَنِهِ إلَيهِ و لَم يَجِدْ مِن طِباعِهِ شَيئا يَضْطَرُّهُ إلى ذلكَ كانَ خَليقا أنْ يَتَوانى عَنهُ أحْيانا بالتَّثقُّلِ و الكَسَلِ ، حتّى يَنْحَلَّ بَدَنُهُ فيَهْلِكَ .
امام صادق عليه السلام : اى مفضّل! در افعالى چون خوردن و··· كه در وجود انسان نهاده شده است بينديش.اگر قرار بود انسان از روى آگاهى به نيازهاى بدنش، به خوردن غذا مبادرت مى ورزيد، و در نهاد او انگيزه اى وجود نداشت كه او را به اين كار ناچار سازد، بي گمان در خوردن غذا تنبلى و سستى مى ورزيد ، چندان كه بدنش فرسوده مى شد و از ميان مى رفت .