الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في استنفارِ النّاسِ الى أهْلِ الشّامِ ـ : لبئسَ لَعَمْرُ اللّه ِ سُعْرُ نارِ الحَرْبِ أنْتُم ! تُكادُونَ و لا تَكِيدُونَ ، و تُنْتَقَصُ أطْرافُكُم فَلا تَمْتَعِضونَ ، لا يُنامُ عَنكُم و أنْتُم في غَفْلَةٍ سَاهونَ··· و اللّه ِ ، إنَّ امْرَأً يُمكِّنُ عَدُوَّهُ مِن نفسِهِ يَعْرُقُ لَحْمَهُ و يَهْشِمُ عَظْمَهُ و يَفْري جِلْدَهُ لَعظيمٌ عَجْزُهُ ، ضَعيفٌ ما ضُمَّتْ علَيهِ جَوانِحُ صَدْرِهِ . أنتَ فكُنْ ذاكَ إنْ شِئْتَ . فأمّا أنا فَو اللّه ِ دونَ أنْ اُعطيَ ذلكَ ضَربٌ بالمَشْرَفيّةِ تَطيرُ مِنهُ فَراشُ الهامِ ، و تَطيحُ السَّواعِدُ و الأقْدامُ ، و يَفْعلُ اللّه ُ بعدَ ذلكَ ما يشاءُ .
امام على عليه السلام ـ براى تشويق مردم به جنگ با اهل شام ـ فرمود: سوگند به خدا كه شما بد شعله اى براى آتش جنگ هستيد! [زيرا ]به شما نيرنگ مى زنند و شما نيرنگ نمى زنيد، شهرهاى شما را مى گيرند و شما خشمگين نمى شويد، دشمن از شما غافل نيست و شما در غفلت و بى خبرى به سر مى بريد ··· به خدا سوگند كسى كه دشمنش را بر خود چنان مسلّط كند كه گوشتش را تا استخوان بخورد و استخوانش را دَرهم شكند و پوستش را بكَنَد، بس ناتوان و زبون است و در سينه اش دلى ضعيف دارد. تو اگر خواهى چنين باشى، باش، اما من، به خدا سوگند، چنين نخواهم بود، بلكه با شمشيرهاى مَشْرَفى چنان بر او خواهم نواخت كه ريزه استخوانهاى سر او بپرد و دستها و پاها به هر سو پراكنده شود. از آن پس، خدا هر چه خواهد مى كند.
عنه عليه السلام ـ في مُقاتلةِ صِفّينَ لمّا غَلَبَ أصحابُ معاويةَ على الفراتِ ـ : قَدِ اسْتَطعَموكُمُ القِتالَ ، فأقِرُّوا على مَذَلَّةٍ و تأخِيرِ مَحَلَّةٍ ، أو رَوُّوا السُّيوفَ مِن الدِّماءِ تَرْوَوا مِن الماءِ ، فالمَوتُ في حَياتِكُم مَقْهورِينَ ، و الحَياةُ في مَوتِكُم قاهِرِينَ .
امام على عليه السلام ـ در جنگ صفين آن گاه كه سپاه معاويه آب فرات را در اختيار گرفت ـ فرمود : [با اين كارشان] از شما خواستند تا دست به جنگ بگشاييد؛ اينك شما يا به خوارى تن دهيد و منزلت شجاعت و شرافت را از دست نهيد، يا شمشيرها را از خونها سيراب كنيد، تا از آب سيراب شويد؛ چه، اگر زنده بمانيد، اما شكست خورده باشيد، در حقيقت مرده ايد و اگر بميريد، اما پيروز شويد، در حقيقت زنده ايد.
عنه عليه السلام ـ في تَحريضِ أصحابهِ ـ : اتَّقوا اللّه َ و غُضُّوا أبْصارَكُم ··· اللّهُمَّ ألْهِمْهُمُ الصّبرَ ، و أنْـزِلْ علَيهِمُ النّصرَ ، و أعْظِمْ لَهُمُ الأجْرَ .
امام على عليه السلام ـ در تشويق يارانش ـ فرمود : از خدا بترسيد و چشمانتان را فرو بنديد ··· بار خدايا! به آنان صبر و پايدارى عطا فرما و پيروزشان گردان و پاداش بزرگ عطايشان كن.
عنه عليه السلام ـ بعدَ مقتَلِ محمّدِ بنِ أبي بكرٍ ـ : فِيكُمُ العُلَماءُ و الفُقَهاءُ و النُّجَباءُ و الحُكَماءُ و حَمَلةُ الكِتابِ و المُتَهجِّدونَ بالأسْحارِ و عُمّارُ المَساجِدِ بتِلاوَةِ القُرآنِ ، أ فَلا تَسْخَطونَ و تَهْتَمّونَ أنْ يُنازعَكُم الوَلايةَ علَيكُم سُفَهاؤكُم و الأشْرارُ الأراذِلُ مِنكُم؟!
امام على عليه السلام ـ بعد از كشته شدن محمّد بن ابى بكر ـ فرمود : با آن كه در ميان شما عالمان و فقيهان و نژادگان و فرزانگان و حافظان قرآن و شب زنده داران و آباد كنندگان مساجد با تلاوت قرآن وجود دارند، آيا به خشم نمى آييد و اهميتى نمى دهيد به اين كه نادانان و اشرار و فرومايگانِ شما، براى حكومت بر شما، با شما كشمكش كنند؟!
عنه عليه السلام :ضارِبوا عَن دِينِكُم بالظُّبا ، و صِلوا السُّيوفَ بالخُطا ، و انْتَصِروا باللّه ِ تَظْفَروا و تُنْصَروا .
امام على عليه السلام :با تيغه شمشيرها از دين خود دفاع كنيد، و شمشيرها را با فرا پيش نهادن گامهايتان، به دشمن برسانيد و از خداوند يارى جوييد، تا پيروز گرديد و يارى شويد.