الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في بيانِ بُطْلانِ الجَبرِ ـ : لَو كانَ كذلكَ لَبَطلَ الثَّوابُ و العِقابُ ، و الأمرُ و النَّهْيُ و الزَّجْرُ ، و لَسقَطَ معنى الوَعْدِ و الوَعيدِ ، و لَم تَكُنْ على مُسيءٍ لائمَةٌ، و لا لمُحسنٍ مَحْمَدةٌ ، و لكانَ المُحسنُ أوْلى باللاّئمةِ مِن المُذنِبِ ، و المُذنِبُ أولى بالإحسانِ مِن المُحسِنِ ، تلكَ مَقالةُ عَبَدَةِ الأوثانِ و خُصَماءِ الرَّحمنِ .
امام على عليه السلام ـ در بيان نادرستى جبر ـ فرمود: اگر چنين بود آن گاه ثواب و عقاب و امر و نهى و بازداشتن، از كارهاى پوچ بود و وعده و وعيد معنايى نداشت و بدكار، سرزنش و نيكوكار ، تشويق نمى شد و نيكوكار به سرزنش سزاوارتر مى شد تا بدكار و بدكار به پاداش و احسان سزامندتر مى شد تا نيكوكار . جبر ، عقيده بت پرستان و دشمنان خداى رحمان است.
عنه عليه السلام ـ في قولهِ تعالى: «وَ لَو شَآءَ ربُّكَ لاَمَنَ مَن في الأرضِ كلُّهُم جَميعا أَ فَأَنتَ تُكِرهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤمِنِينَ» ـ : فأنزلَ اللّه ُ تعالى علَيهِ : يا محمّدُ ، «وَ لَو شَآءَ رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرضِ كُلُّهُم جَميعا» على سبيلِ الإلْجاءِ و الاضْطِرارِ في الدُّنيا ، كما يُؤمِنُونَ عندَ المُعايَنةِ و رُؤيةِ البَأسِ و في الآخِرَةِ ، و لَو فَعَلتُ ذلكَ بهِم لم يَسْتحِقّوا مِنّي ثَوابا و لا مَدْحا ، لكنّي اُريدُ مِنهُم أنْ يُؤمِنوا مُختارِينَ غيرَ مُضْطَرّينَ ، لِيَسْتَحقّوا مِنّي الزُّلْفى و الكَرَامةَ و دَوامَ الخُلودِ في جَنّةِ الخُلْدِ .
امام على عليه السلام ـ درباره آيه «اگر پروردگارت مى خواست همانا همه مردم روى زمين ايمان مى آوردند. پس آيا تو مردم را ناگزير مى كنى كه ايمان آورند؟» ـ فرمود : خداوند متعال اين آيه را نازل كرد و فرمود : اى محمّد! «اگر پروردگارت مى خواست، همه مردم روى زمين» در دنيا از روى اجبار و ناچارى، «ايمان مى آوردند» همچنان كه در آخرت، به هنگام مشاهده عذاب الهى ايمان مى آورند. اگر اين كار را با بندگان مى كردم آن گاه سزاوار ثواب و ستايش از جانب من نبودند؛ بلكه از آنان مى خواهم كه با اختيار و ميل خود ايمان بياورند تا سزامند منزلت و كرامت از سوى من و جاودانه شدن در بهشت جاويد شوند.
نزهة الناظر :جَمَعَ الحَجّاجُ بنُ يوسُفَ أهلَ العِلمِ و سَأَلَهُم عَنِ القَضاءِ و القَدَرِ ، فَقالَ أحَدُهم : سمعتُ أميرَ المؤمنينَ عَلِىِّ بنَ أبي طالِبٍ عليه السلام يَقولُ :
يا بنَ آدمَ ، مَن وسَّعَ لَكَ الطَّريقَ ، لَم يأخُذ عَلَيك المَضيقَ .
و قالَ آخر : سَمِعتُه عليه السلام يَقولُ : إذا كانَت الخَطيئةُ عَلَى الخاطئ حَتما ، كان صلى الله عليه و آله القِصاصُ في القضيّة ظُلما .
و قال آخر : سمعته عليه السلام يقول : ما كانَ مِن خَيرٍ فَبِأمرِ اللّه ِ و بِعِلمِهِ ، و ما كانَ مِن شرٍّ فَبِعلمِ اللّه ِ لا بِأمرِهِ .
فقالَ الحَجّاجُ : أ كُلُّ هذا مِن قولِ أبي تُرابٍ؟ لَقَد اغتَرَفوها مِن عَينٍ
صافِيَةٍ !
نزهة الناظر :حَجّاج بن يوسف دانشمندان را گرد آورد و از آنان درباره قضا و قدر پرسيد.
پس يكى از آنان گفت : شنيدم امير مؤمنان على بن ابى طالب مى گويد : اى آدمى زاده! آن كه راه را براى تو باز نهاده است، بر تو تنگ نمى گيرد.
و ديگرى گفت : شنيدم كه على عليه السلام مى گويد: اگر خطا بر خطاكار واجب و حتمى باشد، حكم به قصاص او ظلم است .
و ديگرى گفت: شنيدم كه مى فرمايد : هر چه خير باشد به فرمان و با آگاهى خداست و هر چه شرّ باشد با آگاهى خداست، اما به فرمان او نيست.
حَجّاج گفت: آيا همه اينها گفته ابو تراب است؟! بى گمان همه از يك آبشخور زلال برگرفته شده اند.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :ما اسْتَطعتَ أنْ تَلومَ العبدَ علَيهِ فهُو مِنهُ، و ما لَم تَسْتَطِعْ أنْ تَلومَ العَبدَ علَيهِ فهُو مِن فِعلِ اللّه ِ ، يقولُ اللّه ُ تعالى للعبدِ : لِمَ عَصَيْتَ ؟ لِمَ فَسَقْتَ ؟ لِمَ شَرِبْتَ الخَمرَ ؟ لِمَ زَنَيْتَ؟ فهذا فعلُ العبدِ، و لا يقولُ لَه : لِمَ مَرِضْتَ؟ لِمَ قَصُرْتَ ؟ لِمَ ابْيَضَضْتَ ؟ لِمَ اسْوَدَدْتَ؟ لأنَّهُ مِن فِعلِ اللّه ِ تعالى .
امام صادق عليه السلام :هر چيزى كه بتوانى بنده را به سبب انجام آن سرزنش كنى كار خود اوست و هر آن چيزى كه نتوانى بنده را به سبب آن سرزنش كنى كار خداست. خداى متعال به بنده اش مى فرمايد: چرا نافرمانى كردى؟ چرا نابكارى كردى؟ چرا شراب خوردى؟ چرا زنا كردى؟ پس، اينها كار بنده است. به او نمى فرمايد: چرا بيمار شدى؟ چرا قد و قامتت كوتاه شد؟ چرا سفيد پوست شدى؟ چرا سياه پوست شدى؟ چون اين امور فعل خداوند متعال است.
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام :إنّ السَّيّئاتِ لا تَخْلو مِن إحدى ثلاثٍ : إمّا أنْ تكونَ مِن اللّه ِ ـ و لَيستْ مِنهُ ـ فلا يَنبغي للرَّبِّ أنْ يُعذّبَ العبدَ على ما لا يَرْتَكِبُ ، و إمَّا أنْ تكونَ مِنهُ و مِن العبدِ ـ و لَيستْ كذلكَ ـ فلا يَنبغي للشَّريكِ القَوِيِّ أنْ يظلِمَ الشَّريكَ الضَّعيفَ، و إمّا أنْ تكونَ مِن العبدِ ـ و هِي مِنهُ ـ فإنْ عَفا فبِكَرَمِهِ وجُودِهِ ، و إنْ عاقَبَ فبِذَنبِ العبدِ و جَريرَتِهِ .
امام كاظم عليه السلام :گناهان از سه حال خارج نيستند: يا از جانب خدايند ـ كه البته چنين نيست ـ در اين صورت پروردگار را نشايد كه بنده را براى آنچه مرتكب نشده عذاب كند. يا از جانب خدا و بنده، هر دو، است ـ كه البته چنين هم نيست ـ در اين صورت سزاوار نيست كه شريك نيرومند به شريك ناتوان ستم روا دارد. يا اين كه از جانب بنده است ـ كه همين طور هم هست ـ در اين صورت اگر خداوند او را ببخشد از روى بزرگوارى و بخشندگى چنين كرده است و اگر كيفرش دهد به سبب گناه و بزهكارى خود او كيفر داده است.