رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :المؤمنُ بَينَ خَمسِ شَدائدَ: مؤمنٌ يَحْسِدُهُ، و منافقٌ يُبغِضُهُ ، و كافرٌ يُقاتِلُهُ ، و نَفْسٌ تُنازِعُهُ ، و شَيطانٌ يُضِلُّهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مؤمن، با پنج سختى دست به گريبان است: مؤمنى ديگر كه به او حسادت مى ورزد، منافقى كه او را دشمن مى دارد، كافرى كه با او مى جنگد، نفْسى كه با او كشمكش مى كند و شيطانى كه در صدد گمراه كردن اوست.
عنه صلى الله عليه و آله :كانَ الرّجُلُ قَبلَكُم يُؤخَذُ فيُحفَرُ لَهُ الأرضُ فيُجعَلُ فيها، فَيُجاءُ بالمِنْشارِ فيُوضَعُ على رأسِهِ فيُشَقُّ باثنَينِ ما يَصُدُّهُ ذلكَ عن دِينِهِ ، و يُمَشَّطُ بأمْشاطِ الحديدِ مِمّا دُونَ لَحمِهِ مِن عَظمٍ أو عَصَبٍ ما يَصُدُّهُ ذلكَ عن دِينِهِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :[در دورانهاى] پيش از شما ، مرد [مؤمن] را مى گرفتند و زمين را مى كندند و او را در گودال مى گذاشتند و با ارّه ، از فرق سر ، به دو نيمش مى كردند و با اين همه ، از دين خود دست بر نمى داشت. با شانه هاى آهنين، گوشت بدنش را تا استخوان و عصب مى كندند و اين همه او را از دينش باز نمى داشت.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إنَّ البلاءَ أسْرَعُ إلى المؤمنِ التّقيِّ مِن المَطرِ إلى قَرارِ الأرضِ .
امام على عليه السلام :شتاب بلا به سوى مؤمنِ پرهيزگار بيشتر از شتاب باران به سوى زمين گود است.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :ما مِن مؤمنٍ تُصيبُهُ رَفاهِيَةٌ في دَولةِ الباطلِ إلاّ ابتُليَ قَبلَ مَوتِهِ ببدنِهِ أو مالِهِ ، حتّى يَتَوفّرَ حَظُّهُ في دَولةِ الحقِّ .
امام زين العابدين عليه السلام :هيچ مؤمنى نيست كه در دولت باطل ، رفاه و آسايشى به او رسد، مگر آن كه پيش از مردن، در بدن يا دارايى اش گرفتارى اى پيش آيد تا بهره او در دولت حقّ بيشتر فراهم آيد.
الخرائج و الجرائح عن الإمام زينِ العابدين عليه السلام :فما تَمُدّونَ أعيُنَكُم ؟ ! أ لستُم آمِنينَ ؟ ! لَقد كانَ مِن قَبلِكُم مَن هُو على ما أنتُم علَيهِ ، يُؤخَذُ فيُقْطَعُ يَدُهُ و رِجْلُهُ و يُصلَبُ ، ثُمّ تَلا : «أمْ حَسِبتُم أن تَدخُلوا الجنّةَ وَ لَمّا يَأتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ» .
الخرائج و الجرائح ـ به نقل از امام زين العابدين عليه السلام ـ : چرا [به رفاه ديگران ]چشم مى دوزيد؟! آيا در امان نيستيد؟! پيش از شما كسانى بودند كه حال و روز شما را داشتند؛ دستگير مى شدند و دست و پايشان قطع مى شد و به دار آويخته مى گشتند. آن گاه حضرت اين آيه را تلاوت كرد: «آيا مى پنداريد كه وارد بهشت مى شويد ، حالْ آن كه هنوز مانند آنچه بر سر پيشينيان شما آمده ، بر شما نگذشته است ؟!».
الإمامُ الباقرُ عليه السلام :بَعثَ اللّه ُ نبيّا حَبَشيّا إلى قَومِهِ، فقاتَلَهُم فقُتِلَ أصْحابُهُ و اُسِروا، و خَدُّوا لهُم اُخْدودا مِن نارٍ، ثُمّ نادَوا : مَن كانَ مِن أهلِ مِلّتِنا فلْيَعْتزِلْ ، و مَن كانَ على دينِ هذا النّبيِّ فلْيَقْتحِمِ النّارَ ، فجَعَلوا يَقْتَحِمونَ النّارَ ، و أقبَلَتِ امْرأةٌ مَعها صَبيٌّ لَها فَهابَتِ النّارَ، فقالَ لَها صَبِيُّها: اقْتَحِمي، قال: فاقْتَحَمتِ النّارَ، و هُم أصْحابُ الاُخْدودِ .
امام باقر عليه السلام :خداوند پيامبرى حبشى براى قوم خودش برانگيخت. او با آنان جنگيد و يارانش كشته و اسير گشتند. آنان شيارهايى در زمين كندند و در آنها آتش افروختند و آن گاه [خطاب به پيروان اسير آن پيامبر ]فرياد زدند: هر كه بر آيين ماست به كنارى رود و هر كه پيرو دين اين پيامبر است خود را به آتش زند. آنان خود را به دل آتش مى زدند. زنى همراه كودك خود جلو آمد، اما از آتش ترسيد. كودكش به او گفت: درون آتش رو و مادر خود را در دل آتش افكند. و اينان، همان اصحاب اُخدودند.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :إنّ أشدَّ النّاسِ بلاءً الأنبياءُ، ثُمّ الّذين يَلُونَهُم ، ثُمّ الأمْثَلُ فالأمثلُ .
امام صادق عليه السلام :سخت ترين بلاها و آزمايشها را پيامبران از سر مى گذرانند، پس از آنها جانشينان و پيروانشان و سپس به ترتيب ، كسانى كه نزد خدا مقامى ارجمندتر دارند.
امام صادق عليه السلام :دنيا، زندان مؤمن است؛ كدام زندان است كه از آن خيرى رسد؟!
96 . عنه عليه السلام :إنَّ أهلَ الحقِّ لَم يَزالوا مُنذُ كانوا في شِدّةٍ، أمَا إنَّ ذلكَ إلى مُدّةٍ قَلِيلَةٍ و عافيةٍ طويلةٍ .
امام صادق عليه السلام :اهل حق تا بوده اند هميشه در سختى قرار داشته اند؛ اما بدانيد كه [دوره ]اين سختى، كوتاه است، ولى آسايشى طولانى [در پى] دارد .
عنه عليه السلام ـ في قولهِ تعالى: «و اذكُرْ في الكتابِ إسماعيلَ» ـ : سَلّطَ اللّه ُ علَيهِ قومَهُ فكَشَطوا وَجهَهُ و فَرْوَةَ رأسِهِ···و لَيس هُو إسماعيلَ بنَ إبراهيمَ .
امام صادق عليه السلام ـ در تفسير آيه «و در كتاب از اسماعيل ياد كن» ـ فرمود : خداوند قوم اسماعيل [بن حزقيل ]را بر او مسلّط كرد و آنها پوست سر و صورتش را كندند ··· اين اسماعيل ، آن اسماعيل پسر ابراهيم عليه السلام نيست.
عنه عليه السلام :قد كانَ قَبلَكُم قَومٌ يُقتَلونَ و يُحرَقونَ و يُنشَرونَ بالمَناشِيرِ و تَضِيقُ علَيهِمُ الأرضُ بِرُحْبِها فما يَردُّهُم عمّا هُم علَيهِ شَيءٌ مِمّا هُم فيهِ مِن غير تِرَةٍ وَ تَروا مَن فَعلَ ذلكَ بهِم و لا أذىً ، بَل ما نَقِموا مِنهُم إلاّ أنْ يؤمِنوا باللّه ِ العَزيزِ الحَميدِ ، فاسْألوا ربَّكُم دَرَجاتِهِم ، و اصبِروا على نَوائبِ دَهرِكُم تُدْرِكوا سَعْيَهُم .
امام صادق عليه السلام :پيش از شما مردمى بودند كه كشته مى شدند، سوخته مى شدند، با ارّه قطعه قطعه مى شدند و زمين با همه فراخى بر آنان تنگ مى گشت، ولى هيچ يك از اينها، آنان را از دين حق و عقيده شان، روي گردان نمى كرد. آنان نه ستمى كرده و نه آزارى رسانده بودند كه سزاوار اين كيفرها باشند، بلكه تنها بدين سبب از آنان انتقام مى كشيدند كه به خداى توانا و ستوده ايمان داشتند. از خدا بخواهيد كه درجات آنان را به شما عطا فرمايد. بر سختيها و گرفتاريهاى زمان خود صبورى ورزيد، تا به پاى تلاش آنها برسيد.