رسول اللّه صلي الله عليه و آله : الأَرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَةٌ ، فَما تَعارَفَ مِنهَا ائتَلَفَ ، وما تَناكَرَ مِنهَا اختَلَفَ . [ كتاب من لا يحضره الفقيه: ۴/۳۸۰/۵۸۱۸ ، الاعتقادات: ۴۸، جامع الأخبار : ۴۸۸/۱۳۵۹، عوالي اللآلي: ۱/۲۸۸/۱۴۲، مصباح الشريعة : ۳۳۰ عن الإمام عليّ عليه السلام ، علل الشرايع : ۸۴ / ۱ عن الإمام الصادق عليه السلاموليس فيه «الأرواح جنود مجنّدة»، بحار الأنوار : ۷۷/ ۱۶۵/۲ ؛ صحيح البخاري : ۳/۱۲۱۳/۳۱۵۸ عن عائشة ، صحيح مسلم: ۴/۲۰۳۱/۲۶۳۸، سنن أبيداود: ۴/۲۶۰/۴۸۳۴،مسندابن حنبل: ۳/۱۵۱/۷۹۴۰ وص۶۲۱/۱۰۸۲۶ كلّها عن أبيهريرة ، المستدرك على الصحيحين: ۴/۴۶۷/۸۲۹۶، تاريخ دمشق : ۱۱ / ۴۵۸ / ۲۸۶۹ كلاهما عن سلمان الفارسيّ ، المعجم الكبير : ۱۰ / ۲۳۰ / ۱۰۵۵۷ عن عبداللّه بن مسعود ، كنز العمّال : ۹ / ۲۲ / ۲۴۷۳۹ . ]
رسول خدا صلي الله عليه و آله : جان ها (روح ها) ، ]همچون] سپاهيانى فراهم آمده هستند كه هر كدام كه يكديگر را شناختند ، با يكديگر الفت مى گيرند و هر يك كه ديگرى را نشناختند ، با يكديگر اختلاف خواهند يافت .
الإمام عليّ عليه السلام : النُّفوسُ أشكالٌ ، فَما تَشاكَلَ مِنهَا اتَّفَقَ ، وَالنّاسُ إلى أشكالِهِم أميَلُ . [ كنز الفوائد : ۲ / ۳۲ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۹۲ / ۱۰۰. ]
امام على عليه السلام : جان ها را شكل هايى است . پس آنان كه هم شكل يكديگرند ، با هم موافقت خواهند كرد و مردم ، به هم شكلان خود ، گرايش بيشترى دارند .
امام على عليه السلام : جان ها چون با يكديگر سازگار باشند ، الفت خواهند گرفت .
امام على عليه السلام : خصلت هايت ، تو را بدانچه با آن الفت گرفته اى ، فرا مى خوانَد .
امام على عليه السلام : دوستى، ميل دل ها به يكديگر است، به سبب الفت يافتن جان ها.
امام على عليه السلام : هر كس ، به همانند خودش گرايش دارد .
امام على عليه السلام : هر چيز به هم جنس خود گرايش دارد .
امام على عليه السلام : هر پرنده اى ، كنار همانند خود فرود مى آيد .
امام على عليه السلام : عاقل ، با همانند خود الفت مى گيرد .
عنه عليه السلام : اللَّئيمُ لا يَتَّبِعُ إلاّ شَكلَهُ ، ولا يَميلُ إلاّ إلى مِثلِهِ . [ غرر الحكم : ۱۹۲۰ . ]
امام على عليه السلام : آدم پست ، تنها از همانند خود پيروى مى كند و تنها به همانند خودش مى گرايد .
امام على عليه السلام : بدكاران ، جز با همانندان خود ، دوستى نمى كنند .
عنه عليه السلام : إزالَةُ الرَّواسي أسهَلُ مِن تَأليفِ القُلوبِ المُتَنافِرَةِ . [ مطالب السؤول : ۵۶ ؛ نثر الدرّ : ۱ / ۳۲۲ وليس فيه «المتنافرة» ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۱۱ / ۷۰ . ]
امام على عليه السلام : از جا كندن كوه هاى استوار ، آسان تر از الفت دادن دل هاى رميده از يكديگر است .
عنه عليه السلام ـ في وَصِيَّتِهِ لِبَنيهِ ـ : يا بَنِيَّ ، إنَّ القُلوبَ جُنودٌ مُجَنَّدَةٌ ، تَتَلاحَظُ بِالمَوَدَّةِ وتَتَناجى بِها ، وكَذلِكَ هِيَ فِي البُغضِ ؛ فَإِذا أحبَبتُمُ الرَّجُلَ مِن غَيرِ سَبقٍ مِنهُ إلَيكُم فَارجوهُ ، وإذا أبغَضتُمُ الرَّجُلَ مِن غَيرِ سوءٍ سَبَقَ مِنهُ إلَيكُم فَاحذَروهُ . [ الأمالي للطوسي : ۵۹۵ / ۱۲۳۲ عن جابر بن يزيد عن الإمام الباقر عليه السلام ، بحار الأنوار : ۷۴ / ۱۶۳ / ۲۶ . ]
امام على عليه السلام ـ در وصيّت خود به فرزندانش ـ : فرزندانم! دل ها سپاهيانى فراهم آمده هستند كه با دوستى به يكديگر مى نگرند و بدين گونه با يكديگر رازگويى مى كنند . در باب دشمنى نيز چنين است . پس اگر كسى را بى آن كه خود به سوى شما پيش دستى كرده باشد ، دوست داشتيد ، بدو اميدوار باشيد و هرگاه كسى را بى آن كه بدى اى از او به شما رسيده باشد ، دشمن داشتيد ، از او بپرهيزيد .
الاختصاص عن الأصبغ بن نباتة : كُنتُ مَعَ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام فَأَتاهُ رَجُلٌ فَسَلَّمَ عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، إنّي وَاللّه ِ لاَُحِبُّكَ فِي اللّه ِ ، واُحِبُّكَ فِي السِّرِّ كَما اُحِبُّكَ فِي العَلانِيَةِ، وأدينُ اللّه َ بِوِلايَتِكَ فِي السِّرِّ كَما أدينُ بِها فِي العَلانِيَةِ .
وبِيَدِ أميرِ المُؤمِنينَ عودٌ ، طَأطَأَ رَأسَهُ ، ثُمَّ نَكَتَ بِالعودِ ساعَةً فِي الأَرضِ ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ إلَيهِ فَقالَ : إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله حَدَّثَني بِأَلفِ حَديثٍ ، لِكُلِّ حَديثٍ ألفُ بابٍ ، وإنَّ أرواحَ المُؤمِنينَ تَلتَقي فِي الهَواءِ فَتَشَمُّ [ كذا في المصدر ، والأصحّ «فتشامّ» كما في بصائر الدرجات. ] وتَتَعارفُ ، فَما تَعارَفَ مِنهَا ائتَلَفَ ، وما تَناكَرَ مِنهَا اختَلَفَ ، وبِحَقِّ اللّه ِ لَقَد كَذِبتَ ؛ فَما أعرِفُ وَجهَكَ فِي الوُجوهِ ، ولاَ اسمَكَ فِي الأَسماءِ . [ الاختصاص : ۳۱۱ ، بصائر الدرجات : ۳۹۱ / ۲ ، بحار الأنوار : ۶۱ / ۱۳۴ / ۷ ؛ و راجع كنز العمّال : ۹ / ۱۷۲ / ۲۵۵۶۰. ]
الاختصاص ـ به نقل از اَصبغ بن نُباتَه ـ : همراه امير مؤمنان بودم كه مردى نزدش آمد و به ايشان سلام كرد و سپس گفت : اى امير مؤمنان! به خدا سوگند ، من تو را در راه خدا دوست دارم و تو را در نهان ، چنان دوست دارم كه آشكارا دوست دارم ، و چنان در نهان به ولايت تو در راه خدا پايبندم كه آشكارا بدان پايبندم .
امير مؤمنان ، سر خود را زير انداخت و نوك شاخه اى را كه در دست داشت ، مدّتى بر زمين زد . سپس سر خود را بلند كرد و فرمود پيامبر : «خدا برايم هزار حديث گفت كه براى هر حديثى ، هزار در است . جان هاى مؤمنان ، در هوا يكديگر را مى بينند و يكديگر را مى بويند و شناسايى مى كنند . پس هر يك كه ديگرى را شناخت ، با آن الفت مى گيرد ، و هر يك نشناخت ، با آن ديگرى اختلاف مى يابد . به حقّ خداوند قسم كه دروغ مى گويى و من ، نه چهره ات را در ميان چهره ها[ى دوستدارانم ]مى شناسم و نه نامت را در ميان نام هاى آنها» .
الإمام الباقر عليه السلام : ألا وإنَّ الأَرواحَ جُنودٌ مُجَنَّدَةٌ ، فَما تَعارَفَ مِنهَا ائتَلَفَ ، وما تَناكَرَ مِنهَا اختَلَفَ . فَإِذا كانَتِ الرّوحُ فِي السَّماءِ تَعارَفَت وتَباغَضَت ، فَإِذا تَعارَفَت فِي السَّماءِ تَعارَفَت فِي الأَرضِ ، وإذا تَباغَضَت فِي السَّماءِ تَباغَضَت فِي الأَرضِ . [ الأمالي للصدوق : ۲۰۹ / ۲۳۲ عن معاوية بن عمّار ، روضة الواعظين : ۵۴۰ ، بحار الأنوار : ۶۱ / ۳۱ / ۴ . ]
امام باقر عليه السلام : هان ! جان ها [همچون ]سپاهيانى فراهم آمده اند . پس آنها كه يكديگر را بشناسند ، با يكديگر الفت خواهند گرفت و آنها كه يكديگر را نشناسند ، با يكديگر اختلاف خواهند يافت . چون جان در همان آسمان ، دوستى و دشمنى مى كند . پس اگر در آسمان دوستى كرد ، در زمين نيز دوستى مى كند و اگر در آسمان دشمنى كرد ، در زمين نيز دشمنى مى كند .
الإمام الصادق عليه السلام : إنَّ الأَرواحَ جُنودٌ مُجَنَّدَةٌ ، فَما تَعارَفَ مِنها فِي الميثاقِ ائتَلَف
هاهُنا ، وما تَناكَرَ مِنها فِي الميثاقِ (اختَلَفَ هاهُنا) [ مابين القوسين أثبتناه من بحار الأنوار نقلاً عن علل الشرايع . ] . [ علل الشرايع :۴۲۶ / ۷ عن عبداللّه بن أبي يعفور ، بحار الأنوار : ۹۹ / ۲۲۰ / ۹ . ]
امام صادق عليه السلام : جان ها [همچون ]سپاهيانى فراهم آمده اند . پس آنها كه در
[عالم ]ميثاق ، [ اشاره به عالمى است كه در آن ، خداوند از فرزندان آدم عليه السلامپيمان بر ربوبيت خود گرفت (ر . ك : به تفاسير ، ذيل آيه ۱۷۲ از سوره اعراف) . ] يكديگر را بشناسند ، در اين جا با يكديگر الفت مى گيرند وآنها كه [در عالم ميثاق ، ]يكديگر را نشناسند ، در اين جا اختلاف خواهند كرد .
عنه عليه السلام : الأَرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَةٌ ، تَلتَقي فَتَتَشامُّ كَما تَتَشامُّ الخَيلُ ، فَما تَعارَفَ مِنهَا ائتَلَفَ ، وما تَناكَرَ مِنها اختَلَفَ ، ولَو أنَّ مُؤمِنا جاءَ إلى مَسجِدٍ فيهِ اُناسٌ كَثيرٌ لَيسَ فيهِم إلاّ مُؤمِنٌ واحِدٌ لَمالَت روحُهُ إلى ذلِكَ المُؤمِنِ حَتّى يَجلِسَ إلَيهِ . [ المؤمن : ۳۹ / ۸۹ ، بحار الأنوار : ۷۴ / ۲۷۳ / ۱۶ . ]
امام صادق عليه السلام : جان ها [همچون ]سپاهيانى فراهم آمده اند كه يكديگر را مى بينند و چنان كه اسبان يكديگر را مى بويند ، يكديگر را مى بويند . پس آنها كه يكديگر را شناختند ، با يكديگر الفت مى گيرند و آنها كه يكديگر را نشناختند ، با هم اختلاف خواهند كرد ، [تا آن جا كه] اگر مؤمنى به مسجد بيايد كه در آن ، مردمان بسيارى هستند و جز يك مؤمن در ميان آنان نيست ، جان او به سوى آن مؤمن ، ميل پيدا مى كند ، تا كنارش بنشيند .
الأمالي للطوسي عن سدير : قُلتُ لِأَبي عَبدِاللّه ِ عليه السلام : إنّي لَأَلقَى الرَّجُلَ لَم أرَهُ ولَم يَرَني فيما مَضى قَبلَ يَومِهِ ذلِكَ فَاُحِبُّهُ حُبّا شَديدا ، فَإِذا كَلَّمتُهُ وَجَدتُهُ لي عَلى مِثلِ ما أنَا عَلَيهِ لَهُ ، ويُخبِرُني أنَّهُ يَجِدُ لي مِثلَ الَّذي أجِدُ لَهُ !
فَقالَ : صَدَقتَ يا سَديرُ ، إنَّ ائتِلافَ [ في تحف العقول ومشكاة الأنوار «سرعة ائتلاف». ] قُلوبِ الأَبرارِ إذَا التَقَوا وإن لَم يُظهِرُوا التَّوَدُّدَ بِأَلسِنَتِهِم كَسُرعَةِ اختِلاطِ قَطرِ السَّماءِ عَلى مِياهِ الأَنهارِ ، وإنَّ بُعدَ ائتِلافِ قُلوبِ الفُجّارِ إذَا التَقَوا وإن أظهَرُوا التَّوَدُّدَ بِأَلسِنَتِهِم كَبُعدِ البَهائِمِ مِنَ التَّعاطُفِ وإن طالَ اعتِلافُها عَلى مِذوَدٍ واحِدٍ . [ الأمالي للطوسي : ۴۱۱ / ۹۲۴ ، تحف العقول : ۳۷۳ ، مشكاة الأنوار : ۲۰۱ كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ۷۴ / ۲۸۱ / ۱ . ]
الأمالى طوسى ـ به نقل از سَدير ـ : به امام صادق عليه السلام عرض كردم : گاه كسى را مى بينم كه پيش از آن روز ، نه من او را ديده ام و نه او مرا . با اين حال به شدّت دوستش مى دارم و چون با او سخن مى گويم ، مى بينم كه نظر او در مورد من ، همچون نظر من درباره اوست و به من مى گويد كه نظر من درباره او همچون نظر خودش درباره من است (همان احساس محبّت بى سابقه را نسبت به من دارد) .
حضرت فرمود : «اى سَدير ! راست مى گويى . الفت گرفتن دل هاى پاكان ، هنگام ديدار يكديگر ، هرچند اظهار دوستىِ زبانى نكنند ، به سرعتِ در آميختن قطره هاى باران با آب رودهاست . ديرپيوندى دل هاى بدكاران ، هرگاه كه يكديگر را ببينند ، گر چه به زبان اظهار دوستى كنند ، همچون دورى چارپايان در مهربانى ورزيدن به يكديگر است ، گرچه مدّت هاى بسيار بر سرِ يك آخور باشند .
امام صادق عليه السلام ـ به عمر بن يزيد ـ : هر چيز ، به چيزى آرام مى گيرد ، مؤمن نيز به برادر مؤمنش آرام مى گيرد ، همان گونه كه پرنده به همانند خود آرام مى گيرد . آيا اين [حالت ]را تجربه نكرده اى ؟
امام صادق عليه السلام ـ به عمر بن يزيد ـ : هر چيز ، به چيزى آرام مى گيرد ، مؤمن نيز به برادر مؤمنش آرام مى گيرد ، همان گونه كه پرنده به همانند خود آرام مى گيرد . آيا اين [حالت ]را تجربه نكرده اى ؟