«يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَـرَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِالله وَ رَسُولِهِ وَتُجَـهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَ لِكُمْ وَ أَنفُسِكُمْ ذَ لِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ».
امام باقر عليه السلام : ـ درباره آيه شريف «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! آيا شما را رهنمون شوم به تجارتى كه شما را از عذابى دردناك مى رهاند؟» ـ : [مؤمنان [گفتند : اگر بدانيم كه آن تجارت چيست ، جان و مال و فرزندانمان را در راه آن مى بخشيم .
پس خداوند فرمود : «به خدا و رسول او ايمان آوريد و در راه خدا با اموال و جان هايتان جهاد كنيد ... . اين است رستگارى بزرگ» .
فتح الباري عن سعيد بن جبير ـ أيضا ـ : لَمّا نَزَلَت قالَ المُسلِمونَ : لَو عَلِمنا هذِهِ التِّجارَةَ لاَءَعطَينا فيهَا الأَموالَ وَالأَهلينَ ، فَنَزَلَت : «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ» .
فتح البارى : ـ به نقل از سعيد بن جبير ، درباره آيه شريف «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! آيا شما را رهنمون شوم به تجارتى كه ...» ـ : چون اين آيه نازل شد ، مسلمانان گفتند : اگر بدانيم اين تجارتْ كدام است ، مال و خانواده خود را در راه آن مى دهيم .
پس [دنباله آيه] نازل شد : «به خدا و رسول او ايمان آوريد» .
رسول اللّه صلي الله عليه و آله ـ في وَصاياهُ لاِبنِ مَسعودٍ ـ : يَابنَ مَسعودٍ ، كُلُّ ما أبصَرتَهُ بِعَينِكَ وَاستَخلاهُ قَلبُكَ فَاجعَلهُ لِلّهِ ، فَذلِكَ تِجارَةُ الآخِرَةِ ؛ لاِءَنَّ اللّه َ يَقولُ : «مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ» .
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ـ از سفارش هاى ايشان به ابن مسعود ـ : اى پسر مسعود! هر آنچه را چشمت ديد و دلت هوس كرد ، براى خدا قرار بده كه اين ، تجارت (سوداگرىِ) آخرت است ؛ زيرا كه خداوند مى فرمايد : «آنچه نزد شماست ، رفتنى است و آنچه نزد خداست ، ماندنى است» .
عنه صلي الله عليه و آله : لَيسَ شَيءٌ أطيَبَ عِندَ اللّه ِ مِن ريحِ فَمِ صائِمٍ تَرَكَ الطَّعامَ وَالشَّرابَ لِلّهِ رَبِّ العالَمينَ ، وآثَرَ اللّه َ عَلى ما سِواهُ، وَابتاعَ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ، فَإِنِ استَطَعتَ أن يَأتِيَكَ المَوتُ وأنتَ جائِعٌ ، وكَبِدُكَ ظَمآنُ فَافعَل ؛ فَإِنَّكَ تَنالُ بِذلِكَ أشرَفَ المَنازِلِ ، وتَحُلُّ مَعَ الأَبرارِ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ .
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : نزد خداوند ، چيزى خوش تر از بوى دهان روزه دارى نيست كه به خاطر خداى پروردگار جهانيان ، از خوردن و آشاميدن ، خوددارى ورزيده و خدا را بر ماسِواى او برگزيده و آخرتش را به دنيايش خريده است .
پس ، اگر مى توانى كارى كنى كه وقتى مرگْ تو را در مى رسد ، گرسنه باشى و جگرت تشنه باشد ، چنين كن ؛ زيرا كه با اين كار ، به عالى ترين منازل مى رسى و با نيكان و شهيدان و شايستگان ، همنشين مى شوى .
مكارم الأخلاق : قالَ ابنُ مَسعودٍ [لِرَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ] : بِأَبي أنتَ واُمّي يا رَسولَ اللّه ِ ، كَيفَ لي بِتِجارَةِ الآخِرَةِ؟
فقال صلي الله عليه و آله : لا تُريحَنَّ لِسانَكَ عَن ذِكرِ اللّه ِ ، وذلِكَ أن تَقولَ : «سُبحانَ اللّه ِ وَالحَمدُ لِلّهِ ولا إلهَ إلاَّ اللّه ُ وَاللّه ُ أكبَرُ» فَهذِهِ التِّجارَةُ المُربِحَةُ . وقالَ اللّه ُ تَعالى : «يَرْجُونَ تِجَـرَةً لَّن تَبُورَ * لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ» .
مكارم الأخلاق : ابن مسعود [به پيامبر خدا] گفت : پدر و مادرم به فدايت ، اى پيامبر خدا! چگونه تجارت آخرت كنم؟
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود : «هرگز زبانت را از ياد خدا مياساى ، يعنى اين كه [پيوسته [بگويى : "سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلاّ اللّه و اللّه أكبر" . اين است تجارت سودآور . خداى متعال مى فرمايد : «به تجارتى اميد بسته اند كه هرگز كساد نمى شود ، تا مُزدهاى آنان را به تمام و كمال ، به آنان بدهد و از فضل خويش بر آنان بيفزايد» » .
الإمام الرضا عليه السلام ـ في تَفسيرِ قَولِهِ تَعالى : «وَ الَّيْلِ إِذَا يَغْشَى ...» ـ : إنَّ رَجُلاً مِنَ الأَنصارِ كانَ لِرَجُلٍ في حائِطِهِ نَخلَةٌ وكانَ يَضُرُّ بِهِ ، فَشَكا ذلِكَ إلى رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ، فَدَعاهُ ، فَقالَ : أعطِني نَخلَتَكَ بِنَخلَةٍ فِي الجَنَّةِ! فَأَبى .
فَبَلَغَ ذلِكَ رَجُلاً مِنَ الأَنصارِ يُكَنّى أبَا الدَّحداحِ ، فَجاءَ إلى صاحِبِ النَّخلَةِ ، فَقالَ : بِعني نَخلَتَكَ بِحائِطي ، فَباعَهُ ، فَجاءَ إلى رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ، فَقالَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، قَدِ اشتَرَيتُ نَخلَةَ فُلانٍ بِحائِطي.
قالَ : فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : فَلَكَ بَدَلُها نَخلَةٌ فِي الجَنَّةِ ، فَأَنزَلَ اللّه ُ ـ تَبارَكَ
وتَعالى ـ عَلى نَبِيِّهِ صلي الله عليه و آله «وَ مَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الاْءُنثَى * إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى * فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى» يَعنِي النَّخلَةَ «وَ اتَّقَى * وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنَى » بِوَعدِ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى» .
امام رضا عليه السلام : ـ در تفسير آيه شريف «و سوگند به شب ، آن گاه كه فرو پوشد ...» ـ : مردى در باغ يكى از انصار ، درخت خرمايى داشت و اين امر موجب آسيب رسانى [و مزاحمتِ [وى براى مرد انصارى شده بود . مرد انصارى ، از اين موضوع به پيامبر خدا شكايت كرد .
پيامبر صلي الله عليه و آله او را فرا خواند و فرمود : «درخت خرمايَت را به درخت خرمايى در بهشت به من بفروش!» ، و[لى] مرد نپذيرفت.
اين خبر به گوش مردى ديگر از انصار (معروف به ابو الدَّحداح) رسيد . پس ، نزد صاحب نخل آمد و گفت : درخت خرمايت را به باغ خرمايم مى خرم . او بدين صورت ، باغش را فروخت و سپس نزد پيامبر خدا آمد
و گفت : اى پيامبر خدا! نخل فلانى را به [بهاى] باغم خريدم.
پيامبر خدا به او فرمود : «به جاى آن ، يك نخل در بهشت از آنِ توست» .
پس ، خداوند متعال ، اين آيه را بر پيامبرش صلي الله عليه و آله نازل فرمود : «و سوگند به آن كه نر و ماده را آفريد ، همانا تلاش شما پراكنده است . امّا آن كه عطا كرد ...» يعنى درخت خرما را « ...و پروا داشت و پاداش نيكوتر را تصديق كرد ...» يعنى وعده پيامبر خدا را « ...به زودى راه آسانى را پيش پاى او خواهيم گذاشت» .
مسند ابن حنبل عن أنس : إنَّ رَجُلاً قالَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، إنَّ لِفُلانٍ نَخلَةً وأنَا اُقيمُ حائِطي بِها ، فَأْمُرهُ أن يُعطِيَني حَتّى اُقيمَ حائِطي بِها .
فَقالَ لَهُ النَّبِيُّ صلي الله عليه و آله : أعطِها إيّاهُ بِنَخلَةٍ فِي الجَنَّةِ! فَأَبى.
فَأَتاهُ أبُو الدَّحداحِ ، فَقالَ : بِعني نَخلَتَكَ بِحائِطي ، فَفَعَلَ ، فَأَتَى النَّبِي صلي الله عليه و آله فَقالَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، إنّي قَدِ ابتَعتُ النَّخلَةَ بِحائطي ، فَاجعَلها لَهُ فَقَد أعطَيتُكَها.
فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : «كَم مِن عِذقٍ راحَ لاِءَبِي الدَّحداحِ فِي الجَنَّةِ!» قالَها مِرارا .
قالَ : فَأَتَى امرَأَتَهُ فَقالَ : يا اُمَّ الدَّحداحِ اخرُجي مِنَ الحائِطِ ؛ فَإِنّي قَد بِعتُهُ بِنَخلَةٍ فِي الجَنَّةِ .
فَقالَت : رَبِـحَ البَيعُ ـ أو كَلِمَةً تُشبِهُها ـ .
مسند ابن حنبل ـ به نقل از اَنَس ـ : مردى گفت : اى پيامبر خدا! فلانى درخت خرمايى [در باغ من [دارد و من مى خواهم باغم را با آن ، ديواربندى كنم . دستور دهيد درختش را به من بدهد تا با آن ، باغم را ديواربندى كنم.
پيامبر صلي الله عليه و آله به او فرمود : «نخلت را ، در ازاى نخلى در بهشت ، به او بده» .
آن مرد نپذيرفت.
ابو دَحداح نزد آن مرد آمد و گفت: نخلت را به باغ خرمايم بفروش.
مرد فروخت.
ابو دحداح ، نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت : من آن نخل را به [بهاى] باغم خريدم . آن نخل را به آن مرد (صاحب باغ) بدهيد ؛ زيرا كه من آن را به شما [هديه [مى دهم.
پيامبر خدا چند بار فرمود : «چه بسيار خُرمابُن هايى كه در بهشت ، از آنِ ابو دحداح شد!» .
ابو دحداح ، نزد همسرش آمد و گفت : اى اُمّ دَحداح! باغ را ترك كن ؛ زيرا كه من آن را به نخلى در بهشت فروختم.
همسرش گفت : سوداى سودآورى است (يا جمله اى شبيه به اين) .
الإمام عليّ عليه السلام ـ في تَحريضِهِ النّاسَ بِصِفّينَ ـ : إنَّ اللّه َ دَلَّكُم عَلى تِجارَةٍ تُنجيكُم مِن عَذابٍ أليمٍ وتُشفي بِكُم عَلَى الخَيرِ : الإِيمانِ بِاللّه ِ ، وَالجِهادِ في سَبيلِ اللّه ِ ،
وجَعَلَ ثَوابَهُ مَغفِرَةً لِلذَّنبِ ، ومَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنّاتِ عَدنٍ ، وقالَ : «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَـتِلُونَ فِى سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَـنٌ مَّرْصُوصٌ» .
امام على عليه السلام ـ در تحريك و ترغيب لشكريان در جنگ صفّين ـ : خداوند شما را به تجارتى رهنمون شده كه شما را از عذابى دردناك مى رهاند و شما
را به خير ، نزديك مى سازد : ايمان آوردن به خدا و جهاد كردن در راه خدا . او پاداش آن را آمرزش گناه و سكونتگاه هايى خوش و پاك در باغ هاى بهشت قرار داد ، و خداوند فرمود : «همانا خدا دوستدار كسانى است كه در راه او ، صف در صف ، جهاد مى كنند ، چنان كه گويى بنايى سُربى اند» .
امام على عليه السلام : هيچ تجارتى چون كار نيك نيست.
امام على عليه السلام : اعمال در دنيا ، تجارت آخرت اند .
امام على عليه السلام : عمل كردن به طاعت خداوند ، سودمندتر ، و زبان راستى (نام نيك) ، زينت بخش تر و موفقيت آميزتر است.
امام على عليه السلام : در طاعت [خداوند] ، گنج هاى سود ، نهفته است.
امام على عليه السلام : طاعت [خداوند] و انجام دادن كار نيك ، تجارت هايى سودآورند.
امام على عليه السلام : اطاعت [خدا] كن تا سود برى.
امام على عليه السلام : عمل كردن به طاعت خداوند ، سودمندترين [تجارت [است.
امام على عليه السلام : در تنهايى عبادت خداوند ، گنج هاى سود ، نهفته است.
امام على عليه السلام : هر كه به حق عمل كند ، سود مى بَرد.
«أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا بِالآخِرَةِ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَ لاَ هُمْ يُنصَرُونَ » .
امام على عليه السلام : هر گاه فقير شُديد ، به وسيله صدقه دادن ، با خدا سودا كنيد.
امام على عليه السلام : پاك ترين (/بالنده ترين) مال ، مالى است كه با آن ، آخرت خريده شود.
امام على عليه السلام : صدقه ، بزرگ ترين سوداست.
امام على عليه السلام : احسان كنيد كه آن ، برترين كِشت و سودآورترين كالا (سرمايه) است.
امام صادق عليه السلام : من گاهى اوقات ، تنگ دست مى شوم و [براى رفع تنگ دستى خود ،] با صدقه دادن ، به تجارت با خداوند مى پردازم.
الإمام المهدي عليه السلام ـ فِي الدُّعاءِ المَعروفِ بِدُعاءِ العَلوِيِّ المِصرِيِّ ـ : اللّهُمَّ بِكَ أعوذُ وبِكَ ألوذُ ... ومِنكَ أسأَلُ أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ ، و لا تَرُدَّني إلاّ بِذَنبٍ مَغفورٍ و سَعيٍ مَشكورٍ و تِجارَةٍ لَن تَبورَ.
امام مهدى عليه السلام ـ در دعاى معروف به دعاى عَلوى مِصرى ـ : بارخدايا! به تو پناه مى برم و دست به دامن تو مى شوم ... و از تو درخواست مى كنم كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى و مرا از درگاهت برمگردانى ، مگر با آمرزش گناهم و پذيرفته شدن تلاشم و [نيز با] تجارتى كه هرگز كساد نمى شود.