مقدّمه
پيش گفتار
بسم اللّه الرحمن الرحيم
الحمدللّه ربّ العالمين والصلوة والسلام على سيّدنا محمّد و آله الطاهرين. لا سيما امام العصر الحجة بن الحسن المهدى، صلوات اللّه و سلامه عليهم اجمعين
* * *
نوشته هايى چند كه عنوان «چهل حديث» به خود گرفته است، بخشى از گفتارهاى آموزنده و تربيتى رسول گرامى اسلام و ائمّه اطهار عليهم السلاممى باشد.
با ظهور دين مقدس اسلام، كلمه و كلام، به حدّ اعجاز رسيد، قرآن چشمه كلام الهى بر قلب پيامبر گرامى صلي الله عليه و آله نازل گشت، و هر امر شگفت آورى را در برابر خود به زانو درآورد.
كلام پيامبر و معصومين عليهم السلام كه دلهايشان مالامال از اين چشمه بود، معجزه دوّم گشت.
نگاه موضوعى به كلمات معصومى عليهم السلام، ما را با بينش همه جانبه رو برو خواهد ساخت، تمامى اختلافهاى ظاهر، جبهه بندى هاى انسانى، و مراتب معناى يك موضوع در يك افق پيش چشم قرار مى گيرد، و آنگاه چشمه كلام معصوم عليهم السلام، انسانها را به درياى حقيقت مى رساند.
«جوانمردى و فتوت» كه موضوع اين نوشته است در كلام معصومين عليهم السلام، انسانها را به درياى حقيقت مى رساند.
«جوانمردى و فتوت» در كلام آنها، از اهمّيت ويژه اى برخوردار است.
جوانمردى وصفى است بزرگ، كه سايه بر تمامى جنبه هاى انسانى مى افكند.
جوانمردى است كه در هر حال انصاف را رعايت مى نمايد و به دشمن آسايش، و مجال تفكر مى دهد.
جوانمردى است كه درجات آن، درجات انسانيّت مى گردد.
جوانمردى است كه خلوت و جمع را يكسان مى سازد.
جوانمردى است كه هيچگاه پشيمانى را به دنبال نمى آورد.
جوانمردى پستى ها، و ذلت ها را مى پوشاند و شعله عشق را بر مى افروزد.
جوانمردى، صراط را مستقيم مى نمايد و دين را به ارمغان مى آورد.
جوانمردى است كه دين حق را زنده نگه مى دارد.
همگى اين مجموعه در خور تامّل، از كتب معتبر احاديث بر گرفته شده است.
ترجمه فارسى آنها براى بهتر در دسترس قرار گرفتن مظامين بلند آنهاست.
هرچند اين مجموعه نوعى گردآورى و گزينش است، ولى اميد است كه نوع انتخاب و ترتيب آن بدين شيوه، جان و مغز ما را مشمول حديث مبارك نبوى صلي الله عليه و آله: «مَن حَفِظ مِن أُمّتى أربعينَ حَديثاً، ممّايَحتاجُونَ اليه من أمر دينهم، بَعَثَهُ اللّه ُ يَوْمَ القَيمَةِ، فَقيهاً عالِماً» نمايد.
پايبندى به رهنمودهاى پر محتواى كلام اولياء راستين خدا، و رهبران واقعى، زندگى را با معنا، دل را مطمئن، نظر را صائب و سعادت اخروى را نصيب انسانها خواهد نمود.
وَ اِنَّ اللّه َ لايُضيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً
قم جعفر عباس حائرى
11/8/1378
مقدّمه
به قلم: جواد محدثى
بيا تا مونس هم، يار هم، غمخوار هم باشيم
انيس جان هم فرسوده بيمار هم باشيم
شب آيد، شمع هم گرديم و بهر يكدگر سوزيم
شود چون روز، دست و پاى هم در كار هم باشيم
دواى هم، شفاى هم، براى هم، فداى هم
دل هم، جان هم، جانان هم، دلدار هم باشيم
فيض كاشانى رحمه الله
صاحبان دلهاى شكسته، در پى مرهم گذار، چشم به اين سو و آن سو مى دوزند و غريبان بى پناه، در تنگناهاى زندگى، در سايه همت و فتوت آزاد مردان مى آرمند و مظلومان بلا ديده، دل را با دست گرم و نوازشگر جوانمردان خوش مى سازند.
اگر در جامعه، افراد آزاده اى نباشند كه عشق محرومان و ضعيفان را در دل دارند، ستمگران، روزگار آنان را سياهتر مى كنند.
آيين «رادمردى» حكم مى كند كه صاحبان قدرت و مكنت، دستى هم به سر و روى محرومان بكشند و بازوى آنان را بگيرند و از زمينگيرى و خاك نشينى بلند كنند.
«مردانگى» صفت برجسته و ارزشمندى است كه آبروبخش يك اجتماع زنده است.
فتوت يا مردانگى، برخوردارى از سجاياى والاى اخلاقى و ارزشهايى است كه هم در انديشه و افكار انسان ها مى نشيند و هم از رفتار و معاشرت و برخوردهاى آنان مى تراود.
داشتن روحيه ايثار و گذشت و همت بلند و عفو و اغماض گوشه اى از فتوّت است، بخشندگى وسخاوت، گوشه اى ديگر و تحمل و صبورى و مدارا و خوشرفتارى، گوشه اى ديگر.
پس «مروّت» و «مردى»، عبارت است از: صداقت، وفادارى، حسن نيت، يكرنگى و نوع دوستى و دل به دست آوردن، نه دل شكستن.
به قول خواجه عبداللّه انصارى:
«اگر بر روى آب روى، خسى باشى
و اگر به هوا پرى، مگسى باشى
دل به دست آر، تا كسى باشى...»
و خدا اين را مى پسندند و مى پذيرد و پاداش مى دهد، چرا كه دلهاى شكسته، جايگاه توجه به خدا و اميد به درگاه اوست و جوانمردى، تسكين آن قلوب است.
انسان، به هيچ زينتى، زيباتر از مروت و جوانمردى، آراسته نيست. نه فتوت به ادعاست، و نه جوانمردى به سخن!
فتوت تنها با عمل است كه مهر تأييد مى خورد و مقبول خاطرها مى گردد و به حرف نيست!
كرامت، جوانمردى و نان دهى است
مقالات بيهوده، طبل تهى است
در روايات، براى جوانمرد، اوصاف و نشانه هاى زيادى بيان شده، كه به چند نمونه اشاره مى شود:
1 ـ «عفو و گذشت»:
روح هاى بزرگ، ظرفيتِ عفو هم دارند، ولى افراد حقير و فرومايه، به سرعت درصدد انتقام بر مى آيند.
2 ـ «آغاز به نيكى»:
نياز را ديدن و شنيدن و پاسخ مساعد و مثبت دادن، مهم نيست. اخلاق جوانمردى آن است كه حفظ آبروى ديگران كنى و پيش از سؤالشان، در رفع نيازشان بكوشى.
3 ـ «پاسخ بدى با نيكى»:
اين نيز روحيه والا مى خواهد كه در مقابل بدى ديگران، خوبى كنى، اگر ناسزا گفتند، اگر بى اعتنا بودند، تو احترام و ادب كنى، اگر از تو بريدند، تو قطع رابطه و پيوند نكنى.
4 ـ «عفو با قدرت»:
نشان ديگر اهل فتوّت، آن است كه وقتى قدرت دارند و مى توانند انتقام بگيرند، عفو را پيشه مى سازند.
5 ـ «غمخوارى محرومان»:
جوانمرد، به نيازمندان رسيدگى مى كند، و افتادگان را دستگيرى و حمايت مى نمايد و خود را در راحت و رنج و غم و شادى ديگران شريك مى داند. به قول سعدى:
تو كز محنت ديگران بى غمى
نشايد كه نامت نهند آدمى
«پورياى ولى» از پهلوانان نامدار كه از مردانگى او، حكايات بسيارى زبانزد مردم است، چنين سروده است:
گر بر سر نفس خود اميرى، مردى
ور بر دگرى نكته نگيرى، مردى
مردى نبود فتاده را پاى زدن
گردست فتاده اى بگيرى، مردى
فتوّت، همان خوشخويى و بخشندگى و مردم نوازى و رسيدگى به بينواست و اين ها همه، بايد به شكرانه قدرت و توانى باشد كه خداوند، عطا كرده است.
از فرازهاى برجسته دوران جوانى رسول خدا صلي الله عليه و آله قبل از بعثت، شركت او در پيمانى است كه عده اى از جوانمردان قريش، براى دفاع از حقوقِ مظلومان بستند و به، «حلف الفضول» معروف شد. اين گروه، خود را متعهد مى دانستند كه به استغاثه واستمداد بى پناهانى كه به حقشان تجاوز مى شود پاسخ دهند. پيامبرخدا صلي الله عليه و آله از اين پيمان به نيكى ياد مى كرد و هرگز حاضر نبود به هيچ قيمتى آن را بشكند.
نمونه ديگر مروّت و مداراى پيامبر، حتى نسبت به دشمنان سرسخت خويش، اعلان «عفوعمومى» در سال «فتح مكه» بود، كه همراه مسلمانان، فاتحانه وارد مكه شد، همه را بخشيد و با جمله «اِذهَبُوا فَأنتُمُ الطُلَقاء» همه را آزاد كرد و آب عفو بر آتش كينه ها ريخت.
فتوت و راد مردى على عليه السلام در تاريخ، نمونه است و نمونه هايش هم فراوان. در جنگ خندق، وقتى با رقيبى شجاع، همچون «عمروبن عبدودّ» درافتاد و او را به هلاكت رساند، خواهر «عمرو» كنار كشته برادرش آمد و ديد كه زره قيمتى او بر تنش باقى است. پرسيد: قاتل او كيست؟ گفتند: على ابن ابى طالب. گفت: او را هماوردى بزرگوار و جوانمرد كشته است.
و همين «فتوت»هاى على بود كه او را ملقّب و مفتخر به «لافتى الاّ عَلىّ...» ساخت.
سراسر صحنه هاى حماسه آفرين كربلا، نمونه هاى مردانگى بود. چه آن ياران پاكباخته و عاشق، كه مردانه بر خنجر دشمن بوسه زدند و شهادت در ركاب امام را بر زندگى چند روزه ترجيح دادند، چه جوانان هاشمى، چه سردار و سالار شهيدان، حسين بن على عليهماالسلام مظهر غيرت الهى، كه حتى دشمن را به مردانگى دعوت مى كرد و مى فرمود: اگر دين نداريد، لااقل آزاد مرد باشيد و چه علمدار وفا، فرمانده سپاه حسين عليه السلام، حضرت اباالفضل، كه مظهر اعلاى فتوت و راد مردى بود.
به دريا پا نهاد و تشنه لب بيرون شد از دريا
مروت بين، جوانمردى نگر، غيرت تماشا كن
سخن از مروت و فتوت و جوانمردى، دامنه وسيع دارد، به خصوص نمونه هاى تاريخى آن در سيره پيامبر و امامان و اصحاب.
درود بر جوانمردان اهل مروت، و بزرگواران فتوت پيشه.
قال الحكيم فى كتابه الكريم:
وَ إِذا خاطَبَهُمْ الجاهِلُونَ
قـالُوا سَـلامـاً.
فرقان / 63
پروردگار متعال مى فرمايد:
چون نادانان، (جوانمردان) را خطاب كنند،
در جـواب فقط به آنان سـلام مى كنند.