مقدمه
«نگين قم»
شهرها انگشترند و«قم» نگين ـ ـ ـ ـ ـ ـ قم، هماره حجّتِ روى زمين
تربت قم قبله عشق و وفاست ـ ـ ـ ـ ـ ـ شهرعلم وشهرايمان وصفاست
مرقد معصومه چشم شهر ما ـ ـ ـ ـ ـ ـ مِهر او جانهاى ما را كهربا
در حريمش مرغِ دل پر مى زند ـ ـ ـ ـ ـ ـ هر گرفتار آمده، در مى زند
اين حرم باشد ملائك را مطاف ـ ـ ـ ـ ـ ـ زائران را ارمغان،عشق وعفاف
«حوزه قم» هالِه اى بر گِرد آن ـ ـ ـ ـ ـ ـ فقه و احكام خدا را مرزبان
قم هميشه رفته راه مستقيم ـ ـ ـ ـ ـ ـ بوده در مهد هدايتها مقيم
شهرخون،شهرشرف،شهرجهاد ـ ـ ـ ـ ـ ـ شهر فقه وحوزه، علم واجتهاد
هر كجا را هرچه سيرت داده اند ـ ـ ـ ـ ـ ـ اهل قم را هم بصيرت داده اند
نقطه قاف قيامند اهل قم ـ ـ ـ ـ ـ ـ برقِ تيغِ بى نيامند اهل قم
اهل قم از ياورانِ «قائم»اند ـ ـ ـ ـ ـ ـ در قيام و پيشتازى دائمند
شعر از حجه الاسلام والمسلمين جوادمحدثى
«قم»، همچون گوهرى در مجموعه نفيس شهرهاى مقدس و مذهبى مى درخشد.
شهرى است، با جلوه اى از فضيلت و فقاهت و ولايت. و با نشانى از جهاد و شهامت و شهادت.
شهر پاكى و نجابت و تشيّع است، كه داغ عشق و محبّت اهل بيت عليهم السلام را قرنها در سينه نهان
داشته و با آن مأنوس بوده است.
شهرى است كه زيارتش روح را صفا مى بخشد و حوزه اش عقل و انديشه را بارور مى سازد و
سابقه اش، يادآور مكتب ناب پيامبر و اهل بيت اوست.
شهرى كه در طول صدها سال نام آن بر سر زبانها بوده و هست و خواهد بود.
شهرى كه حدّاقل از زمان عروج آخرين پيامبر عظيم الشأن به آسمان، مورد توجّه پيامبر صلي الله عليه و آلهو
خاندان او بود، آرى همان شهرى كه به قول اميرالمؤمنين عليه السلامسالمترين شهر در بين شهرهاست،
شهرى كه در پذيرش ولايت على عليه السلام و فرزندان او پيش قدم شد، و افتخارات بى شمارى را براى
خود كسب كرد.
شهرى كه زكريا بن آدم ها، اشعريها، عِمرانها، صدوقها، على بن بابويه ها، ملاصدراها، حائريها،
و بروجرديها و خلاصه امام خمينى را در دامن خود تربيت كرد.
شهرى كه مسجد صاحب الزمان عليه السلام يعنى جمكران دارد و هر هفته هزاران عاشق و دلباخته از
سرتاسر كشور براى اظهار ارادت به ساحت مقدس حضرت مهدى عليه السلام به آنجا مى آيند.
و بالاخره شهرى كه حضرت معصومه عليهاالسلام و حوزه علميّه را در خود دارد. حوزه اى كه با توجه
حضرت حجة بن الحسن العسكرى عليه السلامو با دست تواناى مرحوم آيه اللّه العظمى حاج شيخ
عبدالكريم حائرى يزدى در سال 1301 هجرى قمرى تأسيس گرديد و توانست مردانى را در خود
پرورش دهد كه بتوانند اسلام ناب محمدى صلي الله عليه و آله را بعد از گذشت دهها قرن دوباره احيا كنند و
پرچم آن را در سرتاسر جهان به اهتزاز درآورند، و انقلابى اسلامى بپا كنند كه با ريشه كن كردن
حكومت دوهزار و پانصد ساله ستمشاهى حكومت اسلام ناب را به نمايش بگذارند.
آرى همين شهرى كه علاوه بر حوزه علميه، حضرت معصومه عليهاالسلام دختر امام موسى بن
جعفر عليهماالسلامو خواهر امام هشتم عليه السلام را در بردارد. بانويى كه در روز اوّل ماه ذى القعده سال 173
هجرى
قمرى در خانه امام هفتم شيعيان جهان بدنيا آمد و در دامن پرمهر و محبت مادر و سايه پدر
تربيت يافت و در سن بيست و هشت سالگى يعنى در سال 201 هجرى قمرى (پس از تبعيد برادر
بزرگوارش حضرت امام رضا عليه السلام در سال دويست قمرى توسط مأمون عباسى از مدينه به
خراسان)، به ايران آمد، وقتى حضرت معصومه عليهاالسلام به شهرستان ساوه رسيد مريض شد. آنگاه از
فاصله بين ساوه و قم سؤال كرد و سپس آن بانوى آينده نگر احتمالاً با اطلاعاتى كه از طريق
اجداد خود بدست آورده بود و مى دانست در آينده نياز به مركز و محورى براى اين سرزمين پيش
مى آيد محوريتى كه آرامگاه او مركز آن خواهد بود لذا دستور داد او را به قم بياورند، در اين هنگام
خاندان سعد از جريان مطلع شدند و به استقبال رفتند و از او دعوت كردند تا به منزل آنها وارد
شود. موسى بن خزرج زمام شتر وى را گرفت و به خانه خودش برد. همان جايى كه اكنون نيز
محراب و محل نماز آن حضرت در آن وجود دارد و مدرسه علميه (ستيه) در آن محل ساخته شده
است. او پس از شانزده روز بيمارى در روز دوازدهم ربيع الثانى سال 201 دارفانى را وداع كرد.
مرحوم محدث قمى در سفينة البحار نقل مى كند: زمانى كه حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام وفات
يافت و او را غسل دادند و كفن كردند خاندان سعد اختلاف كردند كه چه كسى او را در قبر بگذارد
كه در اين هنگام دو سوار از راه رسيدند و نزديك جنازه حضرت معصومه شده و از اسب فرود
آمدند و بر بدن مطهرش نماز گزاردند و در سرداب رفته و آن بانو را دفن كردند و سپس از قبر
بيرون آمده و سوار شدند و رفتند و معلوم نشد كه آنها كه بودند.
اينك اين شما و چهل درّ گرانبها از خاندان عصمت و طهارت در عظمت و فضيلت و ينده او
مردم قم و ارزش زيارت آن بانوى پاك. به اميد تحقق آرمانها و گفتار معصومان عليهم السلام و گسترش و
نشر اسلام ناب محمدى صلي الله عليه و آله از اين شهر به سرتاسر جهان.