اوّل و آخـر دنيا
قالَ جابِرُبنُ عَبْدِاللّه:
دَخَلْتُ عَلى اَميرَالمُؤمِنينَ عليه السلاميَوْما فَقُلْتُ لَهُ: كَيْفَ اَصْبَحْتَ
يا اَميرَ المُؤمِنينَ؟
قالَ: آكُلُ رِزْقى، قالَ جابِرُ: ما تَقُولُ فى دارِ الدُّنيا؟
قالَ: ما نَقُولُ فى دارٍ اَوَّلُها غَمٌّ، وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ،
قالَ: فَمَنْ اَغْبَطُ النّاسِ؟ قالَ: جَسَدٌ تَحْتَ التُرابِ، أمِنَ مِنَ
الْعِقابِ، وَ يَرْجُوا الثَّوابَ.
جابربن عبداللّه گفت:
روزى خدمت اميرالمؤمنين عليه السلامرسيدم به حضرت گفتم:
اى اميرمؤمنان چطور صبح كردى؟ فرمود:
روزى خود را مى خورم جابر گفت: به امام عرض كردم: درباره
خانه دنيا چه مى گوئى؟ فرمود:
چه بگوئيم در مورد خانه اى كه اوّل آن غم و آخرش مرگ
است.
جابر گفت: خوشبخت ترين مردم چه كسى است؟
فرمود: جسمى كه زير خاك است، از عذاب در امان است، و
اميد پاداش دارد.