مشورت با زير دستان
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قالَ:
كُنّا عِنْدَ الرِّضا عليه السلام فَذَكَرْنا أَباهُ، فَقالَ:
كانَ عَقْلُهُ لاتُوازى بِهِ الْعُقُولُ و رُبّما شاوَرَ الْأَسْوَدَ مِنْ سُودانِهِ، فَقيلَ لَهُ:
تُشاوِرُ مِثْلَ هذا؟ فَقالَ:
إِنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى رُبَّما فَتَحَ عَلى لِسانِهِ، قالَ: فَكانُوا رُبَّما أَشاروُا عَلَيْهِ بِالشّىْ ءِ فَيَعْمَلُ بِهِ فى الضِّيْعَةِ وَالْبُستانِ.
از حسن بن جهم روايت شده كه گفت:
ما در خدمت امام رضا عليه السلام بوديم ، كه از پدرش ياد كرديم، امام فرمود: عقل هيچ عاقلى با او برابرى نمى كرد، [ولى با اين همه] گاهى از اوقات با يكى از سياهان خدمتكار خود مشورت مى نمود، وقتى به او اعتراض مى شد، مى فرمود: چه بسا خداوند متعال مشكلى را با زبان او آسان مى كند و گره آن را مى گشايد. سپس امام عليه السلام فرمود: بسيار ديده مى شد كه آنان چيزى را در امور زمين و باغ و بستان به او مى گفتند و امام به گفته آنان عمل مى كرد.