عَنِ الرِّضا عليه السلام قالَ:
اِنَّما جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ
لاَِنَّ الْجُمُعَةَ مَشْهَدُ عامٍ فَاَرادَ اَنْ يَكُوْنَ لِلاَْميرِ سَبَبٌ اِلى مَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغيبِهِمْ فِى الطّاعَةِ وَ تَرْهيبِهِمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِ وَ تَوْقيفِهِمْ عَلى ما اَرادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دينِهِمْ وَ دُنْياهُمْ وَ يُخْبِرَهُمْ بِما وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ الاَْفاقٍ ـ وَ ـ مِنْ الاَْهْوالِ الَّتى لَهُم فيهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ.
امـام رضـا عليه السلام فرمـود:
انگيزه خواندن خطبه در نمازجمعه آن است كه: چون جمعه روز حضور عمومى است. اسلام خواسته تا فرماندار ـ نماينده دولت اسلامى ـ وسيله اى ـ تريبونى ـ داشته باشد براى موعظه مردم و تشويق آنان به اجراى قوانين و اطاعت از دستورات الهى و پرهيز از نافرمانى ـ قانون شكنى ـ و معصيت و همچنين بتواند از اين طريق مردم را در جريان برنامه ها و تصميمات متخذه مربوط به دين و دنياى آنان قرار دهد و از آنچه در جهان مى گذرد ـ و به نحوى با حيات مسلمين ارتباط دارد ـ و از حوادث و پيش آمدهايى كه ضرر يا منفعتى ـ تأثير مثبت يا منفى - براى آنها دارد آنانرا مطّلع نمايد.