حديث و آيات:
فصل يكم : بشارتها درباره دولت اهل بيت عل...
مُحَمَّدُ بنُ سيرينَ : سَمِعتُ غَيرَ واحِدٍ مِن مَشيَخَةِ أهلِ البَصرَةِ يَقولونَ : لَمّا فَرَغَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام مِنَ الجَمَلِ ، عَرَضَ لَهُ مَرَضٌ ، وحَضَرَتِ الجُمُعَةُ فَتَأَخَّرَ عَنها ، وقالَ لاِبنِهِ الحَسَنِ عليه السلام : اِنطَلِق يا بُنَيَّ فَجَمِّع بِالنّاسِ . فَأَقبَلَ الحَسَنُ عليه السلام إلَى المَسجِدِ ، فَلَمَّا استَقَلَّ عَلَى المِنبَرِ حَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ وتَشَهَّدَ وصَلّى عَلى رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وقالَ : أيُّهَا النّاسُ ، إنَّ اللّه َ اختارَنا بِالنُّبُوَّةِ ، وَاصطَفانا عَلى خَلقِهِ ، وأنزَلَ عَلَينا كِتابَهُ ووَحيَهُ ، وَايمُ اللّه ِ لايَنتَقِصُنا أحَدٌ مِن حَقِّنا شَيئًا إلاّ تَنَقَّصَهُ اللّه ُ في عاجِلِ دُنياهُ وآجِلِ آخِرَتِهِ ، ولا يَكونُ عَلَينا دَولَةٌ إلاّ كانَت لَنَا العاقِبَةُ «ولَتَعلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعدَ حينٍ » .
ثُمَّ جَمَّعَ بِالنّاسِ ، وبَلَغَ أباهُ كَلامُهُ ، فَلَمَّا انصَرَفَ إلى أبيهِ عليه السلام نَظَرَ إلَيهِ وما مَلَكَ عَبرَتَهُ أن سالَت عَلى خَدَّيهِ ، ثُمَّ استَدناهُ إلَيهِ فَقَبَّلَ بَينَ عَينَيهِ ، وقالَ : بِأَبي أنتَ واُمّي «ذُرِّيَّةً بَعضُها مِن بَعضٍ واللّه ُ سَميعٌ عَليمٌ » .
محمّدبن سيرين: از چندين نفر از مشايخ بصره شنيدم كه گفتند: على بن ابى طالب عليه السلام پس از جنگ جمل ناخوش گرديد و در نماز جمعه نتوانست شركت كند. لذا به فرزندش حسن عليه السلام فرمود: فرزندم، تو برو و نماز جمعه را با مردم بخوان. حسن عليه السلامبه مسجد آمد و منبر رفت و حمد و ثناى الهى را به جاى آورد و شهادتين گفت و بر رسول خدا صلي الله عليه و آله درود و صلوات فرستاد و فرمود: اى مردم، خداوند، نبوّت را در ميان ما قرار داد و ما را بر خلق خويش برگزيد و مقدم داشت و كتاب و وحى خود را بر ما فرو فرستاد. به خدا قسم كه هركس چيزى از حقّ ما را كم گزارد، خداوند در دنيا و آخرت از حقّ او بكاهد و هيچ دولتى ضد ما نباشد، مگر اينكه عاقبت از آنِ ما باشد «و قطعاً پس از چندى خبر آن را خواهيد دانست» .
سپس نماز جمعه را با مردم خواند. سخنان او به گوش پدرش رسيد. چون نزد پدر خود برگشت على به او نگاهى كرد و بى اختيار اشكهايش بر گونه هاى او جارى شد و از حسن خواست كه به او نزديك شود و ميان چشمانش را بوسيد و فرمود: پدر و مادرم فدايت «فرزندانى كه بعضى از آنان از نسل برخى ديگرند و خداوند شنوا و داناست» .