حديث و آيات:
             خوشحالى هنگام مرگ
        
        
               عَبدُ اللّه ِ بنُ الوَليدِ :   دَخَلنا عَلى أبي عَبدِ اللّه ِ عليه  السلامفي زَمَنِ مَروانَ فَقالَ : مَن أنتُم ؟ فقُلنا : مِن أهلِ الكوفَةِ ، فَقالَ : ما مِن بَلدَةٍ مِنَ البُلدانِ أكثَرُ مُحِبًّا لَنا مِن أهلِ الكوفَةِ ، ولاسِيَّما هذِهِ العِصابَةَ . إنَّ اللّه َ جَلَّ ذِكرُهُ هَداكُم لِأَمرٍ جَهِلَهُ النّاسُ ، وأحبَبتُمونا وأبغَضَنَا النّاسُ ، وَاتَّبَعتُمونا وخالَفَنَا النّاسُ ، وصَدَّقتُمونا وكَذَّبَنَا النّاسُ ، فَأَحياكُمُ اللّه ُ مَحيانا ، وأماتَكُم مَماتَنا ، فَأَشهَدُ عَلى أبي أنَّهُ  
كانَ يَقولُ : ما بَينَ أحَدِكُم وبَينَ أن يَرى ما يُقِرُّ اللّه ُ بِهِ عَينَهُ وأن يَغتَبِطَ إلاّ أن تَبلُغَ نَفسُهُ هذِهِ ـ وأهوى بِيَدِهِ إلى حَلقِهِ ـ وقَد قالَ اللّه ُ عَزَّوجَلَّ في كِتابِهِ :   «ولَقَد أرسَلنا رُسُلاً مِن قَبلِكَ وجَعَلنا لَهُم أزواجًا وذُرِّيَّةً   »   ، فَنَحنُ ذُرِّيَّةُ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله    .         
        
               عبداللّه بن وليد:   در زمان مروان به خدمت ابوعبداللّه  (حضرت صادق عليه  السلام) رسيديم. پرسيد: شما كيستيد؟ عرض كرديم: از مردم كوفه هستيم. فرمود: مردم هيچ شهرى، به اندازه كوفه دوستدار ما نيستند، به ويژه اين گروه. خداوند عز و جل شما را به موضوعى رهنمون شد كه ديگر مردم آن را نمى دانند، شما ما را دوست داريد و مردم دشمنمان مى دارند، شما از ما پيروى مى كنيد و مردم از ما سرپيچى مى كنند، شما ما را قبول داريد و مردم ما را قبول ندارند. 
خداوند، زندگى و مرگ شما را چون زندگى و مرگ ما قرار دهد. گواهى مى دهم كه پدرم مى فرمود: هريك از شما زمانى كه نفسش به اين جا رسد ـ و با دست خود به گلويش اشاره فرمود ـ چيزى را مشاهده خواهد كرد كه خداوند به واسطه آن، چشمش را روشن كند و شاد و خوشحال شود. خداى عز و جل در كتاب خود فرموده است:    «و قطعاً پيش از تو نيز رسولانى فرستاديم و براى آنان زنان و فرزندانى قرار داديم»   . ما فرزندان رسول خدا صلي الله عليه و آله هستيم.