وَ حَضَرَتْ إمرَأَةٌ عِندَ فاطِمَةَ الصِّديّقَةَ عليهاالسلامفَقالَتْ: ... لا أشُقُّ عَلَيكِ يا بِنتَ رَسُولِ اللّه ِ، قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام:
هاتى و سَلى عَمّا بَدالَكِ، اَرَأَيْتِ مَنِ اكْتَرى يَوْما يَصْعَدُ اِلى سَطْحٍ بِحَمْلٍ ثَقيلٍ وَ كِراهُ مِأَةَ اَلْفِ دينارٍ أَيَثْقُلُ عَلَيْهِ ذلِكَ؟
فَقالَتْ: لا.
فَقالَتْ عليهاالسلام:
اِكْتَرَيْتُ أَنَا لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ بِأَكْثَرَ مِنْ مِلْ ءِ ما بَيْنَ الثَّرى اِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤا فَأَحْرى اَنْ لايَثْقُلَ عَلَىَّ... .
زنى به محضر فاطمه زهرا عليهاالسلام آمد و پس از چندين پرسش گفت: اى دختر رسول خدا مبادا تو را آزرده باشم؟ حضرت فرمود:
هرچه مى خواهى بپرس ـ و به فكر خستگى من مباش ـ زيرا اگر كسى براى حمل بار سنگينى، صد هزار دينار بگيرد آيا سنگينى بار را احساس مى كند؟
زن گفت: نه، حضرت فرمود:
من براى پاسخ هر سؤال پاداشى بيشتر از زمين تا عرش، مرواريد خواهم گرفت پس چرا بايد بر من گران آيد؟