عنه عليه السلام : بكى أبو ذرٍّ رَحِمَهُ اللّه ُ مِن خَشيَةِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ حتّى اشتَكى بَصَرَهُ ، فقيلَ لَهُ : يا أبا ذرٍّ، لَو دَعَوتَ اللّه َ أن يَشفيَ بَصَرَكَ ! فقالَ : إنّي عَنهُ لَمَشغولٌ ، و ما هُو مِن أكبَرِ هَمِّي . قالوا : و ما يَشغَلُكَ عَنهُ ؟ قالَ : العَظيمَتانِ : الجَنَّةُ و النّارُ .
امام باقر عليه السلام : ابوذر رحمه الله از خوف خداوند عزّ و جلّ چندان گريست كه به چشم درد مبتلا شد. به او گفته شد: اى ابوذر! خوب است دعا كنى خداوند چشمانت را شفا بخشد. ابوذر گفت: من از اين كار غافلم و اهميت چندانى هم به آن نمى دهم. گفتند: چه چيز تو را از آن غافل ساخته است؟ گفت: دو امر بزرگ: بهشت و دوزخ.