بحار الأنوار عن الحسين بن الحسن : قلتُ لأبي الحَسَنِ الرِّضا عليه السلام : إنّي تَرَكتُ ابنَ قِياما .مِن أعدى خَلقِ اللّه ِ لكَ، قالَ : ذلكَ شَرٌّ لَهُ . قلتُ : ما أعجَبَ ما أسمَعُ مِنكَ جُعِلتُ فِداكَ ! قالَ : أعجَبُ مِن ذلكَ
إبليسُ ، كانَ في جِوارِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ في القُربِ مِنهُ ، فأمَرَهُ فأبى و تَعَزّزَ و كانَ مِن الكافِرينَ ، فأملَى اللّه ُ لَهُ . و اللّه ِ ، ما عَذَّبَ اللّه ُ بشيءٍ أشَدَّ مِن الإملاءِ . و اللّه ِ يا حسينُ ما عذَّبَهُمُ اللّه ُ بشيءٍ أشَدَّ من الإملاءِ .
بحار الأنوار ـ به نقل از حسين بن الحسن ـ : به امام رضا عليه السلام عرض كردم : من ابن قياما .را در حالى ترك كردم كه از جمله دشمن ترين خلق خدا با تو بود حضرت فرمود : اين براى خود او بد است. عرض كردم : فدايت شوم، سخن عجيبى از شما مى شنوم! حضرت فرمود : عجيب تر از اين، ابليس است. او در جوار قرب
خداوند عزّ و جلّ بود و خداوند به وى فرمان داد، امّا از فرمان خدا سرباز زد و بزرگى فروخت و از كافران شد. پس، خداوند به او مهلت داد. به خدا قسم كه خدا به چيزى سخت تر از مهلت دادن [كسى را ]عذاب نكرده است. اى حسين! به خدا سوگند كه خدا آنها را به چيزى سخت تر از مهلت دادن عذاب نكرده است.