حديث و آيات:
ستونها و اركان كفر
عنه عليه السلام : بُنِيَ الكُفرُ على أربَعِ دَعائمَ : علَى
الجَفاءِ ، و العَمى ، و الغَفلَةِ ، و الشَّكِّ
فَمَن جَفا فقدِ احتَقَرَ الحَقَّ ، و جَهَرَ بالباطِلِ و مَقَتَ العُلَماءَ و أصَرَّ علَى الحِنثِ العَظيمِ
و مَن عَمِيَ نَسِيَ الذِّكرَ ، و اتَّبَعَ الظَنَّ ، و طَلَبَ المَغفِرَةَ بلا تَوبَةٍ و لا استِكانَةٍ
و مَن غَفَلَ حادَ عنِ الرُّشدِ ، و غَرَّتهُ الأمانِيُّ ، و أخَذَتهُ الحَسرَةُ و النَّدامَةُ ، و بَدا لَهُ مِن اللّه ِ ما لم يَكُن يَحتَسِبُ
و مَن عَتا في أمرِ اللّه ِ شَكَّ ، و مَن شَكَّ تعالى علَيهِ ، فَأذَلَّهُ بسُلطانِهِ ، و صَغَّرَهُ بجَلالِهِ ، كما فَرَّطَ في أمرِهِ فاغتَرَّ بِرَبِّهِ الكريمِ .
امام على عليه السلام : كفر، بر چهار پايه استوار
است: بر نادانى، كوردلى، غفلت و شك .؛ زيرا كسى كه نادان باشد، حق را كوچك شمارد و آشكارا دم از باطل زند و با دانايان دشمنى ورزد و بر گناه بزرگ پاى فشرد. و كسى كه كوردل باشد، ياد خدا را به فراموشى سپارد و از گمان پيروى كند و بدون توبه و زارى، طالب آمرزش باشد. و كسى كه غافل باشد از راه راست منحرف شود و آرزوها او را بفريبد و دريغ و پشيمانى فرايش گيرد و از جانب خداوند چيزى براى او رقم خورد كه گمانش را هم نمى كرد
و كسى كه از فرمان خدا سركشى كند، دستخوش شك شود و هر كه به شك درافتد، خداوند بر او بزرگى كند، پس با قدرت خود او را خوار گرداند و با جلال و شكوه خويش وى را حقير سازد، همچنان كه در كار خود كوتاهى كرد، و به پروردگار مهربان و بزرگوار خود مغرور شد.