اِبْراهيمُ بْنُ الْعَبّاسِ قالَ:
وَ لا رَأيْتُهُ [اَبَاالحَسَنِ الرِّضا عليه السلام]
شَتَمَ أَحَدا مِنْ مَواليهِ وَ مَماليكهِ قَطُّ،
وَ لا رَأَيـْتـُهُ تـَفَـلَ قَـطُّ
وَ لا رَأَيْتُهُ يُقَهْقِهُ فى ضِحْكِهِ
بَلْ كانَ ضِحْـكُهُ التَّبسُّمَ …
ابراهيم بن عباس مى گويد:
امام رضا عليه السلام را هرگز نديدم كه يكى از غلامان و خدمتكارانش را ناسزا بگويد و يا آب دهانش را به زمين انداخته و در خنده اش قهقهه نمايد بلكه خنده او تبسم بود.
دشنام دادن، آب دهان انداختن، خنده بلند و با قهقهه، نشانه هايى از بى ادبى در معاشرت است. آن حضرت، الگوى متانت و وقار و ادب بود و خنده او هم بى صدا و به صورت لبخند و تبسّم بود و با همه، حتى زير دستان و خدمتكاران هم كريمانه و بزرگوارانه برخورد مى كرد.